اگر در 5 فوریه سال جاری پیمان استارت جدید متوقف شده بود، سیستم کنترل تسلیحات هستهای کاملاً برچیده میشد و پس از آن به وضوح مسئله تداوم NPT و CTBT مطرح میشد.
علاوه بر این، نابودی این سیستم به احتمال زیاد منجر به یک مسابقه تسلیحاتی چند جانبه غیرقابل کنترل میشود، از جمله موشکهای استراتژیک زمینی و زیر دریایی، موشکهای میان برد، سلاحهای هستهای غیر استراتژیک و همچنین سیستمهای حمله فضایی، سایبری و سلاحهای لیزری، و بسیاری دیگر از سیستمهای تسلیحاتی نوآورانه.
در نتیجه، مفهوم ثبات استراتژیک مبتنی بر شفافیت و قابل پیش بینی بودن از بین میرود و تهدید درگیریهای مسلحانه افزایش مییابد، که میتواند به فاجعه هستهای جهانی تبدیل شود.
خوشبختانه سناریوی فوق الذکر در مورد آینده رویدادها در زمینه کنترل تسلیحات هستهای اجرا نشده است.
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، بلافاصله پس از روی کار آمدن، تصمیمی برای تمدید پیمان استارت جدید به مدت 5 سال گرفت که عملاً شرایط روسیه را در نظر میگیرد، یعنی به شکلی که در سال 2010 امضا شده بود. تنها دلیلی که آمریکاییها تمدید قرارداد تمدید پیمان را به آن مشروط کردند آغاز مذاکرات در مورد توافق بعدی در زمینه سلاحهای هستهای بود که به شکل بدیهی طی آن، تمامی درخواستهایی که دولت قبلی به عنوان پیش شرطهای تمدید استارت جدید مطرح کرده بود، یعنی وارد کردن چین به مذاکرات، محدودیت انواع جدیدی از سلاحهای هستهای که در زرادخانه فدراسیون روسیه ظاهر شدهاند و از همه مهمتر محدودیت سلاحهای هستهای غیر استراتژیک (NSNW) مجدداً مطرح میشوند. به نوبه خود، روسیه نیز نگرانیهای خاص خود را دارد، یعنی سیستم دفاع موشکی جهانی ایالات متحده و برنامههای آمریکا برای نظامی سازی فضا. در اوایل ماه فوریه، طرفین یادداشتهای دیپلماتیک را درباره اتمام رویههای داخلی رد و بدل کردند و پیمان استارت جدید برای پنج سال آینده، تا 5 فوریه 2026، لازم الاجرا شد.
“بله، سیستم موجود کنترل تسلیحات هستهای دو جانبه است، اما فقط به یک دلیل: پتانسیل هستهای ایالات متحده و روسیه با سایر کشورهایی که سلاح هستهای دارند قابل مقایسه نیست. با این حال، ایده تبدیل این سیستم به یک قالب چند جانبه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است.“علاوه بر این، برخی از صاحب نظران بسیار معتبر استدلال میکنند که در شرایط مدرن، کنترل انواع جدید سلاح ها و فن آوریهای نظامی با استفاده از معاهدات و توافق نامههای قدیمی غیرممکن است و باید با مجامع چند جانبه جایگزین شود. یعنی جایی که پیش شرطهای خلع سلاح هستهای باید توسعه پیدا کنند و بنیانهای بازدارندگی هستهای باید بر اساس شفافیت و پیشبینیپذیری تقویت شود. به نظر آنها، بحران کنونی کنترل تسلیحات اجتناب ناپذیر بود و خطر بزرگی ایجاد نمیکند. وجود این توافق بدون توافق نامههای رسمی در مورد محدودیت تسلیحات و منع گسترش سلاحهای هستهای امکان پذیر است.
آیا این ایدهها در آینده قابل پیش بینی قابل اجرا هستند؟ من مطمئن هستم که آنها چنین کاری نخواهند کرد.
اول، به دلیل برتری آشکار ایالات متحده و روسیه در سلاحهای هستهای، که 92 درصد از پتانسیل هستهای جهانی را در اختیار دارند، کنترل تسلیحات هستهای چند جانبه و همچنین بازدارندگی هستهای چند جانبه بسیار بعید است (در حال حاضر 14،500 کلاهک هستهای در جهان وجود دارد، از جمله کلاهکهای ذخیره شده و منتظر تخلیه).
دوم، عملاً چیزی به عنوان بازدارندگی هستهای چندجانبه وجود ندارد. به عنوان مثال، هند و اسرائیل نسبت به اندازه و شرایط ظرفیت هستهای روسیه، ایالات متحده، انگلیس و فرانسه نگرانی ندارند. هند نگران تواناییهای هستهای چین و پاکستان است و اسرائیل نیز نگران تواناییهای هستهای پاکستان و برنامه هستهای نظامی ایران است. روسیه سیاست بازدارندگی هستهای را در برابر نیروهای ناتو به رهبری ایالات متحده و احتمالاً پاکستان، اما نه چین یا هند، دنبال میکند. چین، به نوبه خود، هدف بازدارندگی هستهای برای ایالات متحده و هند است، اما نه پاکستان و روسیه.
سوم، ایجاد یک سیستم کنترل چند جانبه بر زرادخانههای مربوط به کشورهای دارای سلاح هستهای، به دلیل عدم تعادل آشکار، عملاً غیرممکن است.
و سرانجام، آغاز مذاکرات چند جانبه دارندگان واقعی سلاح های هستهای باید با به رسمیت شناختن حداقل هند و پاکستان (و احتمالاً اسرائیل و جمهوری دمکراتیک کره) به عنوان قدرت هستهای در متن NPT همراه باشد.
من فکر میکنم که مدل موجود کنترل تسلیحات هستهای هنوز مفید بودن خود را کاملاً از دست نداده است.
منبع:
https://valdaiclub.com/a/highlights/start-iii-and-the-prospects-for-weapons-limitation/