رایت در این مقاله به این موضوع می پردازد که فارغ از پراکندگی گسترده مسائل در سیاست بین الملل، بایدن با پراکندگی دیدگاه ها در حزب دموکرات، در مورد نوع تعامل با این بحران ها نیز مواجه است. از نظر رایت دولت بایدن آخرین فرصتی است که این حزب در اختیار دارد تا نشان دهد لیبرالیسم بینالملل گرا، استراتژی برتری نسبت به ناسیونالیسم پوپولیستی است. در ترکیب تیم سیاست خارجی بایدن از نظر توماس رایت دو دیدگاه وجود دارد. این دو دیدگاه در بعضی موارد با یکدیگر تقابل و در پارهای موضوعات اشتراک نظر دارند. یک گروه که وی آنها را مرمت گر “Restorationist” می خواند از یک سیاست خارجی کاملاً منطبق با دوران رئیس جمهوری اوباما حمایت می کنند.
این گروه به مدیریت محتاطانه پس از جنگ سرد اعتقاد دارند؛ علاقه مند به ایستادگی در برابر چین هستند ولی نمی خواهند استراتژی خود را به عنوان یک “رقابت با قدرت های بزرگ” صورتبندی و معرفی کنند. آنها از دیدگاه بایدن برای ایجاد “نشست سران دموکراسی ها” استقبال می کنند ولی نسبت به ایجاد یک رقابت بین دموکراسی ها و حکومت های استبدادی، خودداری می ورزند.
این گروه طرفدار بازگشت آمریکا به برجام، حامی ایفای نقش سنتی آمریکا در خاورمیانه، حامی گسترش تجارت آزاد و پذیرش جهانی سازی از سوی کشورها می باشند.
گروه دوم که وی آنها را اصلاح طلب “Reformist” معرفی میکند بر این باورند که اگر بخواهیم با نیروهای اصلی ترامپیسم و پوپولیسم ملیگرا مقابله کنیم، سیاست خارجی آمریکا باید به طور اساسی تغییر کند. آن ها در این مسیر اصطکاک با رقبا و متحدان مشکل ساز آمریکا را راحتتر تحمل میکنند.
آنها چین را چالش تعیینکننده دولت میدانند و از رویکردی رقابتیتر با این کشور نسبت به دوران اوباما طرفداری می کنند.
آنها همکاری با جوامع آزاد را یکی از مؤلفههای اصلی سیاست خارجی ایالات متحده میدانند حتی اگر این مشارکت ها منجر به درگیری با متحدان مستبدی شود که برای آمریکا حیاتی نیستند.
آنها بهطورکلی خواهان مشارکت کمتر آمریکا در خاورمیانه هستند و بیشتر مایلند از اهرم فشار علیه ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به امید دستیابی به جایگزینی برای توافق بهتر از برجام استفاده کنند.
از نظر رایت جهان بینی بایدن به حدی گسترده است که با هر دو مکتب سازگار است. بایدن در دوران ریاست جمهوری اوباما نیز حامی همه تصمیمات وی در سیاست خارجی نبود و به طور مثال حامی ارسال کمک ها نظامی اساسی به اوکراین بود. وی همچنین صریحاً در همان زمان از رقابت ایالاتمتحده با روسیه و چین صحبت میکرد. وی علاوه بر این، از سیاست خارجی حامی طبقه متوسط طرفداری می کرد.
توماس رایت سپس به توسعه نفوذ جناح “پیشرو” در حزب دموکرات و بررسی عقاید آنها در سیاست خارجی تیم بایدن میپردازد. پیشروها معتقدند که سیاست خارجی باید در درجه اول اهداف اقتصادی و سیاسی داخلی را تأمین کند.
آنها نسبت به هزینه های بالای دفاعی آمریکا بدبین هستند اما نسبت به ظهور کشورهای خودکامه در سطح بینالمللی نیز نگران هستند و می خواهند آنها را به عقب برانند. از نظر رایت، سالیوان و بلینکن به این نحله فکری تعلق دارند.
توماس رایت به بایدن پیشنهاد می دهد که تنوع فکری را در تیم سیاست خارجی خود حفظ کند و هشدار میدهد که محدودیت های بایدن در داخل و خارج آمریکا کم نیست و وی باید بتواند از تنوع در آراء و نظرات برای پاسخگویی به این مشکلات بهره ببرد. در محور داخل آمریکا از نظر رایت، بایدن با دو بحران مواجه است:
اولین بحران این است که علیرغم شکست ترامپ، ترامپیسم از بین نرفته و در عوض حزب جمهوریخواه به جایگاهی برای بروز ناسیونالیسم پوپولیستی، خصومت با همکاری های بینالمللی و بدبینی در مورد اتحاد تبدیل شده است. این موضوع میتواند نگاه کلان دنیا به تعهدات روسای جمهور دموکرات را با تردید روبرو کند.
از سوی دیگر با برتری یافتن جمهوریخواهان در سنا (با این فرض که جمهوریخواهان در ایالت جورجیا پیروز شوند)، میچ مک کانل رهبر جمهوریخواهان سنا نشان داده که علاقه زیادی دارد تا مانند دوران اوباما در مسیر رئیسجمهور دموکرات ها سنگاندازی کند.
در سطح بینالملل نیز از نظر رایت نگرانی های متحدان آمریکا کم نیست: ژاپن و استرالیا نسبت به کارا بودن رویکرد بایدن در قبال چین تردید دارند، اروپا نگران پیامدهای امنیتی کاهش حضور آمریکا در خاورمیانه است و بریتانیا با توجه به مخالفت بایدن با خروج این کشور از اتحادیه اروپا، در مورد نوع رویکرد آمریکای بایدن در قبال خود مردد است.
رایت از بایدن میخواهد از رقابت با چین به عنوان پلی برای ارتباط با جمهوریخواهان استفاده کند.
اگرچه بسیاری از جمهوری خواهان از ترامپ واهمه دارند و سناتورها مانند تام کاتن و تد کروز درباره محورهای ملی آمریکا با دولت بایدن مصالحه نمی کنند اما برخی دیگر از سناتورها مانند سوزان کالینز، جانی ارنست، میت رامنی، مارکو روبیو و دن سالیوان به اصول سیاست خارجی بایدن در قبال چین علاقهمند هستند بنابراین بایدن می تواند حمایت آنها را از سایر سیاستهای خود جلب کند.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.