استراتژی ایران در سرزمین شام

عقب نشینی تهران در لبنان، عراق و سوریه نشانه ضعف آن نیست

 
2
از زمان ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، ایران به تدریج به سمت یک استراتژی سفارشی در سرزمین شام پیش رفته و تاکتیک های مشترک سیاسی و نظامی در لبنان، سوریه و عراق پیش برده است. رویکردی که می تواند علاوه بر افزایش مسئولیت های ایران، به پرداخت سود مشارکت آن در منطقه در سال دشواری های اقتصادی ناشی از فشار تحریم های ایالات متحده و شیوع ویروس کرونا بینجامد.
نویسنده: جان ماکارون

دیپلماسی ایرانی: از زمان ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، ایران به تدریج به سمت یک استراتژی سفارشی در سرزمین شام پیش رفته و تاکتیک های مشترک سیاسی و نظامی در لبنان، سوریه و عراق پیش برده است. رویکردی که می تواند علاوه بر افزایش مسئولیت های ایران، به پرداخت سود مشارکت آن در منطقه در سال دشواری های اقتصادی ناشی از فشار تحریم های ایالات متحده و شیوع ویروس کرونا بینجامد.

واشنگتن و تهران بدون پیش بینی هیچ گونه مصالحه ای بر سر مذاکرات هسته ای، در ماه های اخیر از تنش های بین خود کاسته اند. دولت دونالد ترامپ اخیرا باتری های موشکی پاتریوت را از عربستان سعودی خارج کرد. این پس از آن بود که قایق های تندروی ایرانی برای اولین مرتبه از سال 2018 کشتی های جنگی آمریکایی را مورد آزار قرار دادند و ترامپ به رزمناوها درباره اقدام علیه قایق ها توصیه کرد و جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران هم گفت: «نیروهای آمریکایی در 7 هزار مایلی از خانه هیچ کاری ندارند و نباید ملوانان ما را در سواحل خلیج فارس خودمان تحریک کنند.» ظریف اخیرا صدای رسمی مقامات ایرانی در واکنش به دولت ترامپ بوده که نشان می دهد تهران مجددا به جای تهدیدهای نظامی، به ابزار دیپلماتیک روی آورده است. البته شواهد دیگری هم دال بر تمایل واشنگتن و تهران به باز نگه داشتن کانال های ارتباطی وجود دارد که یکی از آنها مذاکرات بر سر معاوضه زندانی هاست.

دولت ایران در حال حاضر در رویارویی با چالش های متعدد در لبنان، عراق و سوریه زمان دشواری را می گذراند. با توجه به وجود زمینه ها و تاکتیک های مشترک، دولت ترامپ به استراتژی نوظهور ایران که به طور سفارشی و با توجه به شرایط خاص در هر کدام از کشورهای منطقه شام طراحی شده، به استثنای سوریه، واکنش مثبتی نشان داده است.

حضور کمرنگ در لبنان 

در لبنان، حزب الله همچنان درگیر مدیریت روابط پیچیده خود با طبقه سیاسی است. حسن دیاب، نخست وزیر جدید لبنان، با یک واقعیت اقتصادی ناخوشایند مواجه است و از یک برنامه 5 ساله بهبود اقتصادی خبر داده که به شدت نیازمند کمک های مالی صندوق بین المللی پول است. اگرچه نعیم قاسم، معاون دبیرکل حزب الله، در ماه فوریه گفته بود «ما تسلیم ابزارهای امپریالیستی نمی شویم»، اما گفت و گو با صندوق بین المللی پول از 13 مه به طور رسمی آغاز شد. این سازش حزب الله نه تنها مبتنی بر رویکرد ایران که بر اساس ملاحظات داخلی صورت گرفته که همان عدم تمایل به ایجاد دشمن در طبقه سیاسی در لبنان است. در حال حاضر به نظر می رسد ایالات متحده هم از دولت دیاب که تحقق منافع آمریکا در لبنان را تسهیل و در روابط آن با ایران و حزب الله توازن ایجاد کرده، حمایت می کند.

در جبهه دیپلماتیک، اسرائیل با حمایت دولت ترامپ تغییرات اساسی در ماموریت صلحبانی سازمان ملل در جنوب لبنان را خواستار شده است. سابق بر این، روسیه و چین همواره درخواست اسرائیل برای دسترسی صلحبانان به سایت های خصوصی را وتو کرده اند. اما این درگیری دیپلماتیک سالانه در سازمان ملل متحد تاثیری بر تمایل اسرائیل و حزب الله به جلوگیری از درگیری تاثیری ندارد. جدیدترین تحولات در این زمینه، هشدار ماه گذشته نیروهای اسرائیلی به حزب الله پیش از عملیات بمباران کاروانی در سوریه با هدف جلوگیری از کشته شدن آنها بود.

سازش و عدم قطعیت در عراق

مهمترین جای خالی که ایران باید پس از ترور سردار سلیمانی پر کند، در عراق است؛ جایی که تهران روابط پیچیده ای با گروه های شبه نظامی دارد. حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله، پس از ترور سردار سلیمانی درباره اقدام تلافی جویانه هشدار داد و متحدان ایران را گردهم آورد و برای حفظ وحدت در مدار ایران، جلساتی با رهبران گروه های شبه نظامی عراق ترتیب داد. به نظر می رسد محمد کوثرانی، یک فرمانده ارشد نظامی حزب الله که مسئولیت مسائل در عراق را بر عهده دارد، می خواهد جای خالی سردار سلیمانی را پر کند. اطلاعات دقیقی درباره جلسات او وجود ندارد، اما ایالات متحده آشکارا ایفای نقش حزب الله در عراق را زیر نظر گرفته. دولت ترامپ در ماه آوریل 10 میلیون دلار جایزه برای اطلاعات درباره کوثرانی تعیین کرد.

اگرچه ایران تاکید کرده که نیروی قدس همانند گذشته است، اما به نظر می رسد سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده جدید نیروی قدس، از همان نفوذ سردار سلیمانی در میان نخبگان سیاسی عراق برخوردار نیست. سفر اخیر سردار قاآنی به عراق دستاورد سیاسی چندانی نداشت، اما از نظر نظامی حائز اهمیت بود. حملات موشکی روزانه به تاسیسات آمریکایی در عراق افزایش یافته و سبب شده یک مقام آمریکایی بگوید: «خروج ایالات متحده از عراق به میزان مخاطره ای که رئیس جمهور حاضر است در این کشور بپذیرد، بستگی دارد.» کتائب حزب الله که فرمانده آن به همراه سلیمانی ترور شد، همچنان به دنبال انتقام جویی از ایالات متحده است.

در جبهه سیاسی، پس از 5 ماه خلاء قدرت در عراق، نهایتا مشکلات شیوع کرونا به تسری تشکیل دولت جدید به سرپرستی مصطفی کاظمی کمک کرد. کاظمی با چالش های دشواری روبروست: در میانه مشکلات اقتصادی ناشی از افت قیمت نفت، تظاهرات کنندگان با درخواست اصلاحات و شرایط بهتر زندگی به خیابان ها بازگشته اند؛ اگرچه مجلس عراق بیشتر وزرای پیشنهادی کاظمی را تایید صلاحیت کرده، اما سمت های مهمی همچون وزیر خارجه و نفت همچنان خالی است که دلیلش نبود توافق بر سر نامزدهای پیشنهادی به دلیل اهمیت آنها برای واشنگتن و تهران است. نخست وزیر جدید عراق اعلام کرده که کشورش یک «میدان جنگ نیابتی برای حل و فصل امور» یا «پایگاهی برای حمله به هر کشور همسایه و دوست» نخواهد شد. هدف دولت ترامپ این است که دولت کاظمی حملات به دارایی های آمریکا در عراق را متوقف کند. ائتلاف های سیاسی متحد ایران هنوز بر سر لزوم اعمال فشار به ایالات متحده برای خروج از عراق به توافق نرسیده اند. باید دید که کاظمی می تواند ائتلاف شیعه را راضی کند یا خیر. در حال حاضر، تصمیمات کابینه جدید نشان می دهد که تهران و واشنگتن آماده سازش هستند.

فشار روسی و اسرائیلی در سوریه

در سوریه، بحران شدید اقتصادی و شیوع کرونا رقابت بین ایران و روسیه را تشدید کرده و به باز ماندن دست اسرائیل در اقدام علیه ایران انجامیده است. اگرچه تصور اقدام مسکو علیه تهران یا دمشق برداشت نادرستی از شرایط است، اما تحریم های واشنگتن و کمبود درآمد باعث تشدید رقابت بین مسکو و تهران بر سر نفوذ بر دولت اسد شده است. 

در همین حال، حملات اسرائیل به نیروهای ایران و متحدان آن در سوریه در هفته های گذشته شدت گرفته است. نفتالی بنت، وزیر نفت پیشین اسرائیل، 28 آوریل گفت: «ما از متوقف کردن پیشروی ایران در سوریه به تلاش برای وادار کردن آن به خروج از سوریه تغییر رویه داده ایم و دست بر نخواهیم داشت.» مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، هم 7 ماه مه گفت نیروهای ایرانی نه تنها باید جنوب غربی سوریه را ترک کنند، بلکه باید از این کشور خارج شوند. مقامات اسرائیل باور دارند که ایران با توجه به دست کشیدن از سرمایه گذاری نظامی در سوریه، در حال ارزیابی مجدد نقش خود در این کشور است. اگرچه بعید است که رویکرد ایران در سوریه تغییر کند.

چشم انداز نقش ایران در سرزمین شام

ترکیبی از عوامل سبب شده ایران در منطقه در موضع دفاعی قرار بگیرد: بحران های اقتصادی در شام، تحریم های آمریکا، تاثیرات ویروس کرونا و کاهش قیمت نفت در بازار جهانی. ایران که به دنبال گسترش درآمدهای خود است، نه می تواند سقوط اقتصادی در شام را تاب آورد و نه می تواند به تامین بودجه متحدان خود در سطح پیشین ادامه دهد. این رویکرد ایران در تشکیل دولت های جدید در دولت های لبنان و عراق مشهود است. ایران به رغم عقب نشینی های اخیر و فشارهای روسیه و اسرائیل، اهرم فشار خود در سوریه را تقویت کرده و نه تنها برای همین مساله تلاش می کند، که به نظر می رسد یک بازی طولانی مدت در پیش گرفته است.

اگرچه ایران ضعف ها و خسارت های متحمل شده در سرزمین شام را پذیرفته، اما دولت ترامپ یا متحدانش نباید این اقدامرا نشانه ضعف آن قلمداد کنند؛ اکنون برای تهران زمان حساسی است، اما همچنان زمام امور را در دست دارد. در حقیقت، سازش های ایران در داخل پارامترهای نفوذ آن در منطقه شام به ویژه در عراق و لبنان است.

منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت (دولتداری مسئولانه) / مترجم: طلا تسلیمی
در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *