پروژه خط لوله «ایلات» و «عسقلان» اسرائیل و امارات؛ ضربه‌ای مهلک به کانال سوئز مصر

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
اسرائیل در سایه وضعیت سرسپردگی و عادی‌سازی روابط شماری از کشورهای عربی، با در پیش گرفتن گام‌های دقیق تلاش دارد تا به آرزوی دیرین خود در تبدیل شدن به مرکز منطقه‌ای انرژی جامه عمل بپوشاند.

در بحبوحه توافقات اقتصادی امضا شده میان امارات و اسرائیل و علیرغم گذشت تنها یک و نیم ماه از امضای عادی‌سازی روابط، مهم‌ترین و حساس‌ترین پیش‌نویس همکاری دو طرف در «توسعه راهبردی شراکت» در زمینه انرژی علنی شده است، طرحی که از جمله جزئیات آن، ایجاد خط لوله انتقال گاز امارات و کشورهای شورای همکاری به اروپا از طریق اسرائیل به دور از کریدور سنتی آن یعنی کانال سوئز مصر است.

سخن از جایگزین‌سازی بنادر اسرائیل با کانال سوئز به عنوان یکی از بزرگترین منابع درآمدی دولت مصر بحث امروز و دیروز نیست بلکه به دلیل شتاب فزاینده تحولات از زمان توافق ابوظبی و تل‌آویو دوباره مطرح شده است اما این بار طرح مذکور با گام‌ها و اقدامات عملی همراه است که می‌تواند بر درآمدهای کانال سوئز تاثیر مستقیم بگذارد و آینده آن را مورد تهدید قرار دهد، این در حالی است که با روی کار آمدن «عبدالفتاح السیسی»، مناسبات امارات و مصر شاهد هماهنگی و سازگاری بیشتری بوده است.

خط لوله ایلات-عسقلان

پس از 9 روز از توافق عادی‌سازی روابط و مشخصا در 24 سپتامبر گذشته، «سهیل المزروعی» و «یوفال اشتایتز»، وزرای انرژی امارات و اسرائیل در دیداری ویدئو کنفرانسی درباره روابط دوجانبه و راهکارهای تقویت آن در زمینه انرژی و زیرساخت رایزنی کردند.

در اول اکتبر گذشته اعلام شد که اسرائیل و امارات و ایالات متحده امریکا با هدف توسعه راهبرد مشترک در زمینه انرژی که شامل توسعه زیرساخت‌های لازم برای انتقال گاز و نفت از خاورمیانه به اروپا می شود، توافق سه جانبه‌ای امضا کردند.

از بین راهبردهای مربوط به توسعه زیرساخت‌های لازم باید به ایجاد خط لوله بندر «ایلات» در جنوب اسرائیل در دریای سرخ و بندر «عسقلان» در دریای مدیترانه اشاره کرد که با هدف تبدیل مسیر انتقال نفت و گاز کشورهای شورای همکاری از کانال سوئز به اراضی اشغالی و در ادامه به بازار مصرف اروپا انجام می شود.

این طرح دارای دو خط لوله است، یکی برای انتقال نفت و دیگری گاز، طول خط لوله انتقال گاز به 254 کیلومتر و قُطر آن 42 اینچ است که به موازات آن خط لوله انتقال نفت نیز به قُطر 16 اینچ کشیده خواهد شد که توان صادراتی آن 1.2 میلیون بشکه در روز است و  دستگاه‌های پمپاژی هم در دو بندر ایلات و عسقلان برای جا به جایی نفت میان این دو بندر تعبیه شده است.

شایان ذکر است که بندر عسقلان دارای مخازن نفتی با گنجایش 2.3 میلیون بشکه و توان پذیرش کانتینرهای حاوی نفت خام به میزان 300 هزار تُن است، امری که فراتر از ظرفیت کانال سوئز است و بر اهمیت استراتژی کریدور جدید می افزاید.

به اوج رسیدن همکاری‌های پیشین

روشن است که اسرائیل به دنبال چیزی فراتر تبدیل شدن به خط لوله انتقال نفت و گاز به اروپا است و خواهان ایفای نقشی پررنگ‌تر در تجارت انرژی و تبدیل شدن به کنشگری اساسی در تشکیل سیاست انرژی در منطقه است و توافق امضا شده با امارات به مثابه دروازه‌ای برای تحقق این آرزوی مهم است.

در سال‌های گذشته شرکت‌های اماراتی و اسرائیلی گام‌های بلندی در همکاری و هماهنگی اقتصادی در زمینه انرژی برداشته اند و می توان گفت که خط لوله ایلات و عسقلان اوج تاریخ همکاری و توافقات دوجانبه است و هنوز ابعاد سیاسی و امنیتی آن به صورت وافی و کافی مورد بررسی قرار نگرفته است.

در سال 2018 میلادی، وزیر انرژی اسرائیل از موافقت ابوظبی برای تامین مالی 100 میلیون دلاری پروژه انتقال گاز کشورهای شورای همکاری از طریق اسرائیل به اروپا خبر داد که از یونان، جزایر کرت این کشور گذشته و بعد از ایتالیا به شبکه یکپارچه گاز اروپا متصل خواهد شد.

ضربه سهمگین به کانال سوئز

شرکت EAPC که مسئول راه‌اندازی این خط لوله انتقال نفت کشورهای شورای همکاری به اروپاست، تماس‌های خود با برخی از شرکت‌های نفتی و پالایشگاهی اروپا و آسیا از جمله در کشورهایی چون هلند، سنگاپور، هند، چین، کره جنوبی و ژاپن برای عقد توافق صادرات نفت خام و فرآوری‌های نفتی از طریق اسرائیل آغاز کرده است.

کانال سوئز که در سال 1869 میلادی به طول 193 کیلومتر افتتاح شده است، یکی از مهم‌ترین درآمدهای اقتصادی مصر به شمار می رود و سالانه 5 میلیارد دلار ارزآوری برای دولت مصر دارد و بعد از گردشگری دومین منبع درآمد این کشور محسوب می شود.

علیرغم اینکه ایجاد خط لوله ایلات و عسقلان هنوز در دست بررسی است و مستلزم موافقت عربستان برای عبور خط لوله از اراضی این کشور است اما راه‌اندازی آن و انتقال نفت خام کشورهای شورای همکاری از طریق خط لوله زمینی به شرق دریای مدیترانه ضربه دردناکی به گذرگاه‌های راهبردی منطقه و در صدر آن، تنگه هرمز، خلیج عمان، باب المندب و دریای سرخ به شمار می رود.

پروژه‌ای که به محض شروع موجب شکل‌گیری پروژه‌های موازی دیگر مانند ایجاد اتوبان‌ میان کشورهای منطقه‌ای برای حرکت خودروهای باری در کنار کشیدن خط راه آهن برای ترانزیت کالاها از خلیج و آسیا به اروپا خواهد شد، این امر به معنای رقابت با طرح راه ابریشم چین است.

همه موارد پیش گفته، تاثیر منفی بسیاری بر درآمدهای گمرکی و تزانزیتی مصر خواهد داشت و به جای نزدیک شدن مصر به کنترل 10درصدی خط انتقال نفت در جهان، سهم کنونی خود را نیز از دست خواهد داد و با کاهش شدید منابع درآمدی خود و چه بسا کم رنگ شدن اهمیت ژئوپولوتیکی این کانال رو به رو خواهد شد.

مصر تاکنون هیچ گونه واکنش یا اظهارنظر رسمی درباره پروژه مذکور امارات و اسرائیل علیرغم تهدید آشکار و خطرات فزاینده آن بر حرکت تجاری کانال سوئر مطرح نکرده است و احتمالا به دلیل داشتن روابط دوستانه با دو طرف این پروژه تماس‌های محرمانه‌ای در این خصوص برقرار کرده است اما در روزهای آتی انتظار می رود که شاهد تنش‌ها و منازعات میان سه کشور دوست به دلیل تعارض منافع خواهیم بود.

منبع:https://mdeast.news/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟