روایت نشنال اینترست از زوالِ فرهنگ سیاسی آمریکا

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
ریاست جمهوریِ ترامپ، محرکی برای آغاز ِفروپاشی و زوال فرهنگ سیاسی آمریکا نبوده بلکه خود، ساخته یِ دستِ آن است و وی، فقط آن را به مرحله وخیم تری رسانده است.

“فرانسیس فوکویاما” در کتاب خود با نامِ “نظم و زوال سیاسی”(2014) می نویسد: «شواهد متقنی وجود دارند که نشان می دهند کیفیتِ کلیِ دولت و سیاستِ آمریکایی، برای بیش از یک نسل(بیش از 25 سال)، رو به زوال بوده و وضعیت به شدت وخیمی پیدا کرده است». “کورت اندرسون” نویسنده کتابِ “سرزمین فانتزی”(2017) نیز معتقد است: «آمریکا تا حد زیادی از واقعیت فاصله گرفته است».

فوکویاما کتابِ خود را پیش از آنکه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا شود، به رشته تحریر درآورد و منتشر کرد. با این حال، اکنون آمریکا از وجود یک شومنِ حرفه ای به عنوان رئیس جمهور(ترامپ) بهره می برد که هیچ گونه مسوولیت پذیری در اداره کشور ندارد. ریاست جمهوریِ ترامپ، محرکی برای آغازِ فروپاشی و زوال فرهنگ سیاسی آمریکا نبوده بلکه خود، ساخته یِ دستِ آن است و وی، فقط آن را به مرحله وخیم تری رسانده است. شیوع گسترده ویروس کرونا در آمریکا که به نوعی، نتیجه بی کفایتی ترامپ بود، بار دیگر بحرانِ فروپاشی و زوالِ فرهنگی و سیاسیِ آمریکا را عریان تر کرده است.

آمریکا سال ها مدعیِ برخورداری از متحدانِ قدرتمند، حکمروایی شایسته، حمایت از دانش و فناوری، و نظام بین المللیِ لیبرالی بوده که خود در راس آن قرار داشته است. تمامی این ادعاها در شرایط کنونی با سرعتی خیره کننده در حال نابودی و فروپاشی هستند. ترامپ دعواها و منازعات گسترده ای را با متحدان آمریکا در گروه “جی 7” و همچنین شرق آسیا، به راه انداخته است که همگی آن ها، موقعیتِ هژمونیک این کشور در جهان را تضعیف کرده و متحدانش را از همکاری با آمریکا، مایوس و دلسرد ساخته است.

درست در شرایطی که کره جنوبی صدها هزار کیت آزمایش ویروس کرونا را به ایالات متحده آمریکا اهدا می کند، ترامپ پیشنهاد کره جنوبی مبنی بر افزایش بودجه(به میزان 13 درصد) برای میزبانی از سربازان آمریکایی که در خاک این کشور قرار دارند را رد کرده و کره ای ها را انسان های ناسپاسی خطاب می کند. مذاکراتِ بی نتیجه و پوچِ ترامپ با دولت های مختلف نظیر کره جنوبی با این ادعا که وی قصد دارد از منافع ملی آمریکا دفاع کند، به یک بازیِ مضحک برای دولت وی تبدیل شده است که به قدرت آمریکا در یک منطقه حساس مثل شبه جزیره کره(و البته در دیگر مناطق جهان)، آسیب های جدی وارد می کند. ترامپ می گوید ما خدماتِ قابل توجهی را به دولت کره جنوبی ارائه می دهیم و آن ها باید بیش از این ها به ما بپردازند، حال آنکه وی به این نکته توجه نمی کند که حضور نیروهای آمریکایی در اقصی نقاط جهان، در حقیقت به نفع کشورِ آمریکاست.

در ذهن ترامپ، همه چیز با تکیه بر معادلات و حساب و کتاب های اقتصادی معنا پیدا می کند. در این راستا، وی در قبالِ سوریه به دزدیِ نفت این کشور روی آورد و اعزام نیروهای نظامی آمریکایی به عربستان را با این ادعایِ بیخود و نادرست که پادشاهی سعوی برای این کار به آمریکا پول پرداخت می کند، توجیه کرد. در حقیقت، دلیلِ اصلیِ اعزام نیروهای نظامی آمریکا به عربستان سعودی این بود که روابط عربستان با ایران در سایه تحریکاتِ دولت ترامپ، رو به وخامت گذاشته و نیروهای آمریکایی برای حراست از امنیت عربستان و منافع ملی آمریکا لازم بود تا به این کشور فرستاده شوند.

آمریکا از منظرِ سرمایه انباشته سیاسی، ثروت و نهادهای سیاسی، در سه سال ابتدایی دولت ترامپ و در مقیاسی وسیع تر، در سه دهه پس از پایان جنگ سرد، از هرگونه منطق تهی بوده و با توان و قدرت بسیاری کمی به پیش رفته است. شیوع ویروس کرونا در برهه زمانی کنونی، بیش از پیش چهره آمریکا به مثابه یک “ببر کاغذی” را عریان کرده است. درست هنگامی که یک اپیدمی جهانی نظیر شیوع ویروس کرونا پیش آمد و در مقابل آن نیاز به رهبریِ هوشمندانه و قدرتمند بود، ضعف های آمریکا به طور کامل خود را نشان داده اند. رئیس جمهور آمریکا به هشدارهایی که متخصصان بهداشت و سلامت و همچنین سازمان های اطلاعاتی در مورد ویروس کرونا و قدرتِ شیوع آن داده بودند، بی اعتنایی کرد. وی اخبار رسانه های مختلف در مورد ویروس کرونا را فریبکارانه خطاب کرد و این ویروس را با آنفلوانزا، مقایسه کرد(و حتی یکسان دانست). اظهارات و موضع گیری های وی نیز با تلاش ها برای مبارزه با ویروس کرونا، کاملا در تضاد بوده و آن ها را تضعیف کرده اند.

در این راستا، می توان به راهپیمایی طرفداران مسلحِ ترامپ در برخی ایالت های آمریکا اشاره کرد که وی هیچ اقدامی برای متوقف ساختن این نوع از تحرکات آن هم در بحبوحه شیوع ویروس کرونا انجام نمی دهد. در شرایط فعلی، مردم در اکثر کشورهای جهان از برگزاری هرگونه تجمع منع می شوند و جرایمی قابل توجهی نیز برای خاطیان در نظرگرفته شده است(مثلا در کشوری نظیر تایوان برای خاطیان جریمه ای بالغ بر 33 هزار دلار در نظر گرفته شده است). با این حال، در آمریکا، نیروهای امنیتی این کشور در ایالت کنتاکی، به معترضان مسلح اجازه راهپیمایی می دهند و دادستان کل آمریکا نیز می گوید بر علیه مقام های آن ایالت هایی در آمریکا که در آن ها اقدامات محدودکننده(برای مقابله با ویروس کرونا) به اجرا در می آید و اجازه بازگشایی فعالیت های اقتصادی داده نمی شود، اقامه دعوا خواهد کرد.

اقدام آمریکا در قطع کمک های این کشور به سازمان بهداشت جهانی، آخرین نمونه از عقب نشینی و خروج این کشور(در دوره ترامپ) از شمار زیادی از سازمان و نهاد های بین المللی نظیرِ توافق آب و هوایی پاریس، توافق هسته ای ایران، و تضعیفِ پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) و سازمان تجارت جهانی است. درست زمانیکه چین به دلیل شیوع جهانی ویروس کرونا، با بزرگترین چالش برای حیثیت و آبروی جهانی خود و همچنین تلاشش برای دست یافتن به موقعیت هژمونیک در جهان رو به رو است، ایالات متحده آمریکا در متحد ساختنِ دیگر کشورها برای تحت فشار قراردادنِ چین، کاملا شکست خورده است. در واقع، گروه جی 7 نتوانست به توافقی جامع در این رابطه دست یابد زیرا دولت ترامپ اصرار بر نامیدنِ ویروس کرونا به عنوانِ “ویروس ووهان” داشت. ترامپ حتی خود، این رویکردش را(نامیدنِ ویروس کرونا به عنوان ویروسی چینی) چند روز بعد و پس از تماس تلفنی با ژی جی پینگ رئیس جمهور چین تغییر داد.

البته که این نخستین بار نیست که ترامپ با اقدامات غیرمعمول خود مشکلات زیادی را برای دیپلماسی بین المللی ایجاد می کند. وی در سال 2018 نیز، نامِ خود را از بیانیه گروه جی 7، پس از آنکه نخست وزیر کانادا “جاستین ترودو” به اِعمال تعرفه از سوی آمریکا به آلومینیوم وارداتی از این کشور واکنش نشان داد و اقدام متقابل انجام داد، خارج کرد. در نمونه ای دیگر، ترامپ همچنین سفر خود را به دانمارک، پس از آنکه “فردریکسن” نخست وزیر این کشور به وی گفت که در مورد طرحش(طرح ترامپ) مبنی بر خرید گرینلند چه فکری می کند، لغو کرد.

دونالد ترامپ در مساله سیاستِ دولتش در قبال ایران نیز حامیان چندانی ندارد. کشورهای عضو گروه 5 بعلاوه 1 به هر تلاشی دست زده اند تا سیاست دولت ترامپ در مورد ایران را تضعیف کنند. ترامپ نتوانسته است هیچ فرد و کشوری را برای محدودسازیِ “شرکت هوآوی” و مجبور کردنِ چین به تغییر دادنِ سیاست های تجاری اش، قانع کند. چرا کانادا و اروپا باید به او بپیوندند وقتی ترامپ بر علیه آن ها جنگ تجاری به راه انداخته و بر کالاهای وارداتی از آن ها، تعرفه وضع کرده است.

به طور خلاصه می توان گفت ترامپ در تمامی سطوح، در پیگیری اهداف خود در عرصه سیاست خارجی، به دلیل راهبردِ یکجانبه اش و همچنین تکیه بر استراتژیِ “اِعمال فشار برای حصولِ توافق”، شکست خورده است. شکست های ترامپ، نیاز به همکاری و مشارکت جهانی را بیش از پیش آشکار کرده است.

در شرایط کنونی، قریب به 900 هزار نفر در آمریکا به ویروس کرونا مبتلا شده اند. شمار مبتلایان ویروس کرونا در آمریکا از منظر سرانه، بیشتر از انگلستان، آلمان، ایتالیا، ایران، و اغلبِ دیگر کشورها به غیر از ایتالیا و اسپانیا است. شمار جانباختگان ویروس کرونا در آمریکا نیز در نوع خود یک فاجعه تمام عیار است و با سرعتی بالا در حال افزایش است(تاکنون بیش از 50 هزار نفر در آمریکا بر اثر کرونا جان باخته اند).

در شرایط فعلی، برخی ایالت های آمریکا شروع به کنار گذاشتنِ اقدامات و سیاست های محدود کننده در شرایطی کرده اند که شمار مبتلایان به ویروس کرونا در هیچ نقطه ای از این کشور، رو به کاهش نگذاشته است. دنیا، اثربخشی و کاراییِ سیاست های آمریکا را به نظاره نشسته است. آنچه غم انگیز است این نکته می باشد که ده ها هزار آمریکایی در حال جان باختن هستند.

منبع:https://rahbordemoaser.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟