چرا آمریکا در نمایش تحریم ها علیه ایران پیروز نخواهد شد؟

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
قطعنامه حدودا ۱۰۰ صفحه ای ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد (به همراه پیوست های آن) مفاد پذیرش برجام توسط ایران و ۵ عضو دائمی شورای امنیت به علاوه آلمان را بیان می کند و در هسته اصلی آن، برجام با قوانین بین المللی تقویت شده است. طبق این قطعنامه، ایران از برخی سطوح غنی سازی هسته ای خودداری خواهد کرد و در ازای آن، شورای امنیت تحریم هایی را که علیه ایران از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ اعمال کرده بوده، به تدریج لغو می کند. این قطعنامه اکنون بار دیگر مورد توجه قرار گرفته چون جدیدترین تلاش دولت دونالد ترامپ برای تحریم ایران به قرائت بحث برانگیز یکی از مفاد این قطعنامه متکی است.

قطعنامه حدودا 100 صفحه ای 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد (به همراه پیوست های آن) مفاد پذیرش برجام توسط ایران و 5 عضو دائمی شورای امنیت به علاوه آلمان را بیان می کند و در هسته اصلی آن، برجام با قوانین بین المللی تقویت شده است. طبق این قطعنامه، ایران از برخی سطوح غنی سازی هسته ای خودداری خواهد کرد و در ازای آن، شورای امنیت تحریم هایی را که علیه ایران از سال 2006 تا 2010 اعمال کرده بوده، به تدریج لغو می کند. این قطعنامه اکنون بار دیگر مورد توجه قرار گرفته چون جدیدترین تلاش دولت دونالد ترامپ برای تحریم ایران به قرائت بحث برانگیز یکی از مفاد این قطعنامه متکی است.

آمریکا نیمه اوت پیش نویس قطعنامه ای را برای تمدید تحریم تسلیحاتی شورای امنیت علیه ایران که 18 اکتبر منقضی می شود، ارائه کرد. روسیه و چین که می خواهند به ایران سلاح بفروشند، به قطعنامه رای مخالف و 11 کشور از 12 کشور باقی مانده در شورای امنیت به آن رای ممتنع دادند. مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، در مواجهه با این نتیجه در نامه ای به تاریخ 20 اوت به دیان تریانسیاه دجانی، رئیس شورای امنیت، با استناد به قطعنامه 2231 اعمال مجدد همه تحریم های پیش از برجام را خواستار شد تا غروب تحریم های تسلیحاتی را متوقف کند. سوال این است که پومپئو واقعا می تواند این کار را انجام دهد؟ پاسخ این سوال در بند یازدهم قطعنامه نهفته است:

«30 روز پس از آنکه یک کشور شرکت کننده در برجام مورد نقض قابل توجه تعهدات برجامی توسط یک شرکت کننده دیگر را اعلام کرد، لازم است بر سر پیش نویس قطعنامه مربوط به ادامه لغو تحریم ها در بند 7 این قطعنامه رای گیری شود.» این پاراگراف اساس «بازگشت سریع تحریم ها» (مشهور به مکانیزم ماشه) را بیان می کند. اهمیت این بند در این است که پس از شکایت هر یک از شرکت کنندگان در برجام، اعضای دائمی شورای امنیت می توانند قطعنامه پایان تحریم ها علیه ایران را وتو کند یا به بیان دیگر، با طرح شکایت علیه ایران و وتوی قطعنامه لغو تحریم ها، دیگران را به اعمال مجدد تحریم ها وادار کند.

با این حال، استناد پومپئو به این بند قطعنامه یک مشکل بزرگ دارد: ایالات متحده با هر درک متعارفی، دیگر «یک کشور شرکت کننده در برجام» نیست و نمی تواند علیه ایران شکایت کند. پاسخ دولت ترامپ به این مشکل این بوده که وضعیت آمریکا به عنوان «یک شرکت کننده برجام» دائمی است و از منظر حقوقی، اقدامات پمپئو اعتبار دارد. با این حال، بسیاری در نقد این استدلال آن را «کم عمق و از نظر قانونی بی اهمیت» توصیف کرده و یادآور شده اند که اگر ایالات متحده هنوز یک شرکت کننده در برجام است، باید به سهم خود از تعهدات برجامی عمل کند.

جدای از جدال های قانونی، آمریکا در دو سال گذشته بارها به صراحت اعلام کرده که شرکت کننده در برجام نیست. در نتیجه، پس از آنکه پومپئو در 20 اوت نامه خود را به شورای امنیت تحویل داد، 13 عضو از 15 عضو فعلی شورا اعلام کردند که اعلان پومپئو را بی اعتبار می دانند. از آنجا که درباره قانونی بودن شکایت اتفاق نظر وجود نداشت، دجانی از اقدام درباره آن خودداری کرد.

همانطور که پیش بینی می شد، مقامات دولت ترامپ اعلام بی تفاوتی کردند. کلی کرافت، سفیر آمریکا در سازمان ملل، گفت که دولت ایالات متحده برای تایید اعتبار اخلاقی به بخش تشویقی احتیاج ندارد. اما به هر حال این واکنش سازمان ملل بی شک برای آمریکا خجالت آور بود و 19 سپتامبر که پومپئو با صدور بیانیه ای تاکید کرد دوره 30 روزه بازگشت تحریم ها به پایان رسیده و همه تحریم ها علیه ایران به طور قانونی دوباره اجرایی شده، بدتر هم شد. کشورهای سازمان ملل متحد تا این لحظه او را به کل نادیده گرفته اند.

ایران از قطعیت انقضای قریب الوقوع تحریم های تسلیحاتی و اشتباه محاسباتی آشکار ایالات متحده درباره نفوذش بر متحدانش، خوشحال شد. محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، 21 سپتامبر گفت: «رفتارهای دولت ها در سطح بین المللی نشان می دهد که آیا بازیگران بین المللی محترمی هستند یا خیر. و امروز، مشخص شد که جامعه جهانی ایالات متحده را بازیگری غیرمسئول می داند که هنجارهای بین المللی را نقض و در استفاده از زور و قدرت بر اساس اراده خود و خودسرانه عمل می کند.»

محاسبات ترامپ احتمالا این بوده که حتی اگر به تنهایی عمل کند، می تواند اقدامات بیشتری در زمینه محدودسازی برنامه هسته ای ایران انجام دهد تا پذیرش توافق محدودیت ها در غنی سازی در ازای تسهیل تحریم ها. اما مشخص شد که به دلیل این انتخاب، و البته به دلیل رویکرد یکجانبه و لجوجانه ترامپ در سیاست خارجی، ایالات متحده اکنون نه جایگاه قانونی و نه سرمایه سیاسی لازم را برای وادار کردن اروپا و دیگران به انجام خواسته خود ندارد. بدون همکاری بین المللی، تاثیر تحریم های آمریکا بر ایران اگرچه قابل توجه است، اما تعیین کننده نیست.

سوال این است که آیا استراتژی ترامپ، استراتژی موثری بوده است؟ خروج آمریکا از برجام بی شک پیامدهای جدی برای ایران داشته و براساس برآورد رئیس جمهوری حسن روحانی، تحریم های آمریکا از سال 2018 تا کنون 150 میلیارد دلار از درآمد ایران کاسته است. ارزش ریال هم به کمترین سطح در تاریخ رسیده است. اما ایران همچنان مقاومت کرده و حتی سطح ذخایر اورانیوم غنی شده خود را افزایش داده است. به علاوه، برخی گمانه زنی ها حاکی از آن است که پس از انقضای تحریم تسلیحاتی، جمهوری اسلامی بلافاصله خرید تسلیحات متعارف از روسیه و چین، به ویژه هواپیماهای جنگنده مدرن، را آغاز خواهد کرد. دولت ترامپ برای برداشتن گام بعدی در موقعیت دشواری قرار خواهد گرفت. می تواند در برابر چنین معامله تسلیحاتی احتمالی سکوت کند، یا در صدد ترغیب یا تهدید روسیه و چین به خودداری از فروش به ایران بر آید. اما اگر روسیه و چین بلوف آمریکا را بخوانند و به برنامه فروش خود ادامه دهند و اگر اروپا همچنان از گرفتن طرف آمریکا خودداری کند، معلوم نیست چه خواهد شد. اگر ترامپ در ماه نوامبر مجددا رئیس جمهور شود، هر تصمیمی هم که بگیرد، درگیری ها و تنش ها با تهران احتمالا موضوع اصلی بخش اعظم دوره دوم او در کاخ سفید خواهند بود.

منبع:http://irdiplomacy.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟