واشنگتن انتظار دارد تا رهبران عراق برای دفاع از حاکمیت کشور و تامین امنیت دولت مرکزی، تمام تلاش خود را به کار گیرند اما آنها بدون کمک آمریکا هرچند اندک، قادر به انجام چنین کاری نیستند.
دولت عراق تقریبا هر روز مورد حمله شبهنظامیان همچون «کتائب حزبالله» قرار دارند. ترور «هشام الهاشمی» مشاور امور خارجی در ششم ژانویه، آخرین مورد از مجموعه حوادثی است که نشان میدهد دولت عراق حتی در قلب بغداد نیز قادر به محافظت از خود نمیباشد. چنانچه دولت نتواند این وضعیت ناپایدار را کنترل کند، ظرفیتهای دولتی به سرعت از بین خواهند رفت. خوشبختانه اصلاحات بعضی تدابیر رزمی و جنگی، در حال حاضر ارزان، سریع و در حد توان شرکای بینالمللی عراق میباشد.
نقاط ضعف دولت در برابر تهدید شبهنظامیان
«کتائب حزبالله» و سایر شبهنظامیان مورد حمایت ایران، به صورت علنی مخالفت خود را با معرفی «الکاظمی» به عنوان نخستوزیر اعلام کردند و مخالفت صریح آنها با وی تا به امروز همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال بعد از آزادی برخی اعضای «کتائب حزبالله» که در رابطه با حملات موشکی در بازداشت به سر میبردند، این گروه نمایشی به راه انداخته و عکسهای «الکاظمی» را لگدمال کردند در صورتی که اعضای «کتائب حزبالله» جزو نیروهای مسلح فعال در عراق میباشند، یعنی در اصل عکس کسی را لگدمال کردند که فرمانده کل آنها است. در روز ۲۶ ژوئن «ابوعلی العسکری» سخنگوی «کتائب حزبالله» به طور علنی به «الکاظمی» هشدار داد تا از اخلال در عملیاتهای این گروه علیه اهداف آمریکایی دست بردارد. روز بعد «شیخ قیس الخزعلی» رئیس گروه «عصائب اهلالحق» که با «کتائب حزبالله» همفکری دارد، همین نکته را تکرار کرد.
قتل: قتل «الهاشمی» توسط «کتائب حزبالله» و همپیمانانش مساله عجیبی نیست زیرا که تعدادی از دانشگاهیان ، فعالان جامعه مدنی و شخصیتهای اجتماعی مختلف که همگی منتقد شبهنظامیان بودند، نیز کشته شدند. «الهاشمی» دقیقا خارج از حلقه رسمی مشاوران «الکاظمی» قرار داشت و عبرتی شد برای کسانی که به طور غیررسمی به دولت مشاوره و خدمت ارائه میدهند.
اذیت و آزار و بازداشت: صدها معترض پس از تظاهرات گسترده در اکتبر سال ۲۰۱۹ به طور غیرقانونی توسط شبهنظامیان دستگیر شدند. آنها حتی برای رهبران عالیرتبه کشور همچون شخص «الکاظمی» که در آن زمان رئیس «سرویس اطلاعات ملی» عراق بود نیز مشکلاتی را به وجود آورده بودند. در ۲۶ ژوئن، «کتائب حزبالله» برای نمایش قدرت خود، ستونی از ۳۰ خودروی مسلح به مسلسلهای سنگین و توپهای ضدهوایی ۲۳ میلیمتری را در اطراف منطقه بینالمللی بغداد به حرکت درآورده و از نزدیکی محل اقامت «الکاظمی» و دیگر مکانهای مهم امنیتی عبور کردند.
ممانعت برای استفاده از امکانات کلیدی: مقامات عراقی نمیتوانند با امنیت کامل به دفتر نخستوزیری رفتوآمد داشته باشند زیرا که نیروهای شبهنظامی «کتائب حزبالله»، محوطه و مجتمعهای اطراف منطقه را تصرف کرده و عواملشان همواره در این مکانها حضور دارند. «کاخ جمهوری» محلی که نخستوزیر، مهمانان دولتی را به حضور میپذیرد نیز به دلیل مشابهی ناامن است. «کتائب حزبالله» و دیگر گروههای شبهنظامی در مجموع ۲۲ ملک کلیدی از املاک دولت مرکزی را اشغال کرده و از ۲ تا ۵ هزار نیروی مسلح را در این مناطق قرار دادهاند. سایر ساختمانها در این مناطق نیز مدتها است که ناامن میباشند. برای مثال پارلمان در ماه می ۲۰۱۶، مورد هجوم طرفداران صدر قرار گرفت. همچنین در ماه دسامبر، گروههای شبهنظامی به راحتی میتوانستند در بیرون سفارت آمریکا مستقر شده و به فضای بیرونی آن حمله کنند.
حفاظت از مقامات عراقی
بسیاری از مقامات و مشاورین عراقی در مناطقی ناامن زندگی کرده و از ابتداییترین امکانات و تجهیزات امنیتی برخوردار نیستند. در حمله ششم جولای، کوچکترین تغییر در وضعیت امنیتی «الهاشمی» نیز میتوانست جان وی را نجات دهد. تغییراتی مانند کسب مهارت رانندگی دفاعی یا به خدمت گرفتن شخصی که در این کار متخصص است، استفاده از در و پنجرههای ضد گلوله برای خودرو، حضور امدادگر در صحنه و غیره.
اداره امنیت دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا به راحتی میتواند به دولت عراق در محافظت از مقامات عراقی کمک کند، به ویژه کسانی که از امکانات اولیه امنیتی نیز برخوردار نیستند. در صورت درخواست عراق، دولت آمریکا میتواند بلافاصله، با کمترین هزینه و با همکاری با نیروهای اطلاعاتی و ضد تروریستی عراق، برخی از پشتیبانیهای ذیل را فراهم نماید؛
آموزش آگاهی امنیت از جمله عملیات ضدمراقبت و تجسس دشمن
آموزش رانندگان دولتی
آموزش امداد و نجات به رانندگان و مقامات، برای زندهنگه داشتن فرد مضروب تا رسیدن به بیمارستان
جلیقههای ضد گلوله
سخت افزارهای امنیتی مربوط به خودرو مانند، درهای زرهپوش، شیشههای ضدگلوله و لاستیکهای ضد پنچری
نصب دوربینهای امنیتی در جلوی درب خانه
ایجاد مناطق امن
اگرچه شبهنظامیان در مناطق و مراکز دولتی حضور چشمگیری دارند اما همه جا نیستند. با بستن خیابانها میشود «مناطق سبز (امن) کوچک» ایجاد نمود با این حال این مساله با روند فعلی بازشدن جادهها و کنار گذاشتن موانع دائمی برای دوری از ترافیک منافات دارد.
بنابراین آمریکا باید به دولت عراق کمک کند تا موانع هیدرولیک (موانع قابل کنترل توسط دستگاه) را در مناطق دولتی نصب کنند. در بسیاری از پایتختهای جهان، برای بستن راهها در مواقع ضروری از شیوه «حلقه فولادی (تعبیه ایستهای بازرسی با استفاده از موانع فولادی)» استفاده میکنند. تا زمانی که این موانع فولادی با سیستم کنترل از راه دور مدیریت شوند، شبهنظامیان برای فعالیت در مناطق دولتی با مشکل روبهرو خواهند شد و آسیبپذیری نیروهای امنیتی در ایستگاههای بازرسی کاهش مییابد. اگر دولت آمریکا و عراق مسائل را پیچیده نکنند، نصب موانع هیدرولیک سریع و کمهزینه خواهد بود.
دولت عراق همچنین باید خانههای امنتری را برای برخی مقامات و قضات فراهم کند. یکی از گزینهها، مهمانسرای نخستوزیری است، هتلی دولتی با ۵۸ اتاق شامل ۱۴ سوئیت و ۲ سوئیت مخصوص ریاست جمهوری که معمولا بلا استفاده هستند. اگرچه در حال حاضر تعدادی از مقاماتی که در بغداد جایی برای زندگی ندارند، در این ساختمان به سر میبرند اما اگر تصمیم بر این باشد که مقامات بیشتری در مهمانسرای نخستوزیری اسکان داده شوند، لازم است که قوانین ورود و خروج سختگیرانهتری را برای این محل به اجرا بگذارند زیرا در حال حاضر نیروهای شبهنظامی به راحتی میتوانند وارد این ساختمان شوند.
واشنگتن باید در همکاری با دولت عراق پیشگیرانهتر عمل کند. ارائه ایدههای مختلف برای تقویت امنیت دولت و همچنین کمکهای ملموس مانند همکاری اطلاعاتی، آموزش نیروهای امنیتی و همچنین تهیه تجهیزات، باید با آیندهنگری و پیشبینی عکسالعمل گروههای مسلح انجام پذیرد. چنانچه در این مورد کوتاهی شود، امید دولت الکاظمی را برای بهدست گرفتن عنان گروههای شبهنظامی از بین رفته و هر کدام از مقامهای دولتی به نوبت در برابر تهدیدهای مرگبار، کمآورده و این دولت از هم فرو میپاشد.
بهینهسازی مراکز دولتی
در حال حاضر، امنیت مراکز دولتی به دست «نیروهای ویژه بینالمللی» میباشد. این نیروها واحدی از ارتش عراق هستند که تحت امر نخستوزیر میباشند. «نیروهای ویژه» عراق تنها نام این گروه را یدک میکشند اما در واقع در سالهای اخیر وظیفه اصلی آنها، فعالیت در ایستهای بازرسی بوده و اخیرا صحبتهایی وجود داشته مبنی بر جایگزینی نیروهای این گروه با واحدهای جنگی که با داعش در جنگ بودند و حالا نیاز به استراحت دارند. حالا این نیروهای تازهنفس میتوانند توسط واحد «نیروهای واکنش سریع» که بخشی از «سرویس ضد تروریسم» میباشند، تقویت شوند. سرویس ضد تروریسم نیز میتواند نیروهای کمکی بیشتری را از مقرش در فرودگاه بینالمللی بغداد فراخوانده و در مراکز دولتی مستقر سازد. با این کار از طرفی پیام هشداری به نیروهای شبهنظامی داده میشود و از طرف دیگر حساسیت این گروهها نیز برانگیخته نمیشود.
آمریکا هم میتواند تعداد کمی از خودروهای زرهپوش سبک و مجهز به خمپارهانداز را در اختیار نیروهای واکنش سریع سرویس ضد تروریسم قرار دهد که هزینه زیادی هم ندارد. این خودروهای نظامی از لحاظ نمادین و تاکتیکی بسیار ارزشمند هستند زیرا میتوانند هرگونه خودروی مورد استفاده شبهنظامیان را از بین ببرند. همچنین نگهداری و استفاده از این زرهپوشها بسیار آسانتر از خودروهای زنجیردار (تانک و نفربر) است. در حال حاضر در مناطق دولتی تانکها و نفربرها حضور دارند که به سختی جابهجا شده و دیگر ارزش بازدارندگی ندارند.
در طولانی مدت نیز، تمامی مراکز دولتی باید از تمام نیروهای مسلحی که تحت کنترل «مرکز عملیاتهای ملی» که زیر نظر نخستوزیر است، پاکسازی شود. «نوری المالکی» در زمان نخستوزیری خود از این روش استفاده کرده بود. یک روش دیگر این است که دولت، گروهی را تعیین کند تا تمام املاک و سلاحهای داخل منطقه را فهرست و ثبت کرده و سپس به تدریج شبهنظامیان و سلاحهای مختلفی که به طور غیرقانونی در این مناطق حضور دارند را خارج کنند. همچنین میتوان قوانین جدیدی برای دسترسی به این مناطق وضع کرد. هیچ کدام از این روشها سخت نبوده و پیش از این در دیگر نقاط مختلف دنیا استفاده شدهاند. نوآوریهایی مانند موانع هیدرولیکی امروز میتوانند روند بهینه سازی مراکز دولتی را هوشمندانهتر پیش ببرند.
اتخاذ سیاست مناسب در عراق
واشنگتن باید همواره به دولت الکاظمی یادآوری کند که هدف «توافقنامه استراتژیک آمریکا و عراق»، کمک به این کشور برای دفاع در برابر تمامی تهدیدها است نه فقط داعش. در عراق، مشاوران نظامی بسیاری از کشورهای مختلف وجود دارند اما حضور آنها صرفا جهت مشاوره در جنگ با داعش است اما سفارت ایالات متحده، ماموریتهای بیشتری از جمله مقابله با تروریسم، همکاری اطلاعاتی، اصلاح بخشهای امنیتی و تهیه تجهیزات نظامی را بر عهده دارد.
ایالات متحده به دنبال برآوردهشدن خواستههای خود در عراق است و همواره در تلاش است تا این کشور را وادار به برآوردن خواستههای کاخ سفید کند اما وقایع و حوادث اخیر نشان میدهد که تاوان خواستههای آمریکا را عراقیها میدهند، اغلبهم با جانشان.
واشنگتن باید در همکاری با دولت عراق پیشگیرانهتر عمل کند. ارائه ایدههای مختلف برای تقویت امنیت دولت و همچنین کمکهای ملموس مانند همکاری اطلاعاتی، آموزش نیروهای امنیتی و همچنین تهیه تجهیزات، باید با آیندهنگری و پیشبینی عکسالعمل گروههای مسلح انجام پذیرد. چنانچه در این مورد کوتاهی شود، امید دولت الکاظمی را برای بهدست گرفتن عنان گروههای شبهنظامی از بین رفته و هر کدام از مقامهای دولتی به نوبت در برابر تهدیدهای مرگبار، کمآورده و این دولت از هم فرو میپاشد.
«مایکل نایتس» یکی از اعضای ارشد «انجمن واشنگتن برای یاست خاور نزدیک» است که تحقیقات گستردهای را در کنار نیروهای امنیتی و وزارتخانههای دولت عراق، انجام داده است. «الکس آلمیدا» نیز رئیس یک گروه تحلیلگر امنیتی میباشد.
شکست دولت عراق در جنگ رسانهای
بهنظر میرسد گروههای مخالف حاکمیت دولت که از بیثباتی مداوم نهایت استفاده را میبرند، موفق شدند دولت عراق را در جنگ رسانهای شکست دهند.
در حال حاضر عراق به حدی از آزادی مطبوعات برخوردار است که میتوان گفت در جهان عرب نظیر آن وجود ندارد. اگرچه رسانههای اکثر همسایههای عراق، تحت کنترل تبلیغات و پروپاگاندای دولتی میباشند اما عراق دارای مشکل رسانهای دیگری است؛ تبلیغات و پروپاگاندای شبهنظامیان علیه دولت کنونی. چنانچه شخصی شبکههای تلویزیونی عراق را ببیند به اشتباه به این باور میرسد که عموم مردم، ضدآمریکایی بوده و خواهان خروج ۵ هزار سرباز آمریکایی هستند که برای کمک به عراق در مبارزه با گروه داعش در این کشور مستقر شدهاند. با اینحال تنها تعداد معدودی از این شبکههای تلویزیونی، اولویتهای واقعی مردم را که بر اساس نظرسنجیها و گفتوگوهای مستقیم با عراقیها به دست آمده است نشان میدهند. اولویتهایی همچون: کاهش همهگیری ویروس کرونا، مقاومت در برابر بحرانهای مالی و استفاده از ساعات بیشتری از برق در گرمای طاقتفرسای تابستان عراق. در شبکههای دیگر که تحت کنترل گروههای شبهنظامی هستند، صدای خود دولت عراق شنیده نمیشود.
در واقع گروههای شبهنظامی، نقش پررنگ و گسترده خود در عراق را مرهون تلویزیون، رادیو و شبکههای اجتماعی هستند که همواره در همهجا حضور داشته و در حال بیان فضائل و خوبیها و همچنین نادیدهگرفتن رفتارهای برهمزننده ثبات این نیروهای مسلح است. آنها همچنین هرگونه صدای مخالف را بد جلوه داده و به تقبیح آن میپردازند. برای مثال پیش از قتل «هشام الهاشمی» تحلیلگر عراقی در در ۶ جولای، یک کمپین ترور شخصیت، وی را ماموری آمریکایی معرفی کرده بود و در فهرستی که منتشر شد نام «الهاشمی» نیز در بین کسانی که باید کشته میشدند قرار گرفته بود. به همین ترتیب رسانههایی که توسط شبهنظامیان و احزاب سیاسی خاصی اداره میشوند، کسانی را که در اکتبر سال گذشته علیه فساد دست به اعتراض زدند را نیز محکوم کردند. این رسانهها با انگ زدن به معترضان با نامهایی همچون «فرزندان سفارت آمریکا» و همچنین دیگر القاب تحقیرآمیز، بهانهای برای سرکوب آنها به دست آوردند که منجر به کشتهشدن ۶۰۰ معترض و معلولشدن هزاران نفر دیگر شد.
«الکاظمی» نخستوزیر کنونی عراق دارای سوابق روزنامهنگاری است و وقتی به قدرت رسید، یک تیم رسانهای قدرتمند را به همراه خود آورد. اما این کافی نیست و دولت وی باید اقدامات رسانهای بیشتری را در دستور کار خود قرار دهد. برای بسیاری از عراقیها، در زمینه ترویج ملیگرایی عراقی، برنامه طنز «احمد البشیر» بیشتر از رسانههای دولتی فعالیت کرده است.
چشم انداز غلبه شبهنظامیان بر رسانهها
سیاستهای رقابتی شدید در عراق، منجر به مشکلی رسانهای شده است؛ مردم عراق نسبت به مطالب روزنامهها بدبین شده و این بدبینی روزبهروز بیشتر میشود. عموم مردم روزنامهها را به جانبداری از حزب سیاسی مورد حمایت خود متهم میکنند. این شیوه نگرش باعث افزایش بی اعتمادی عمومی نسبت به جناحهای سیاسی شده به طوری که در جریان اعتراضات سراسری سال گذشته، بسیاری از دفاتر احزاب مختلف، مورد حمله معترضین قرار گرفتند.
با این وجود رسانههای حزبی هنوز پابرجا هستند زیرا احزاب و جناحهای سیاسی برای فراهم کردن زمینههای انتخاباتی و حمایتی به این رسانهها احتیاج دارند. برای این شبکههای خبری دیگر اخبار مهم و قابل ذکر دیگر اهمیت ندارد چه برسد به اینکه در قبال دولت احساس وظیفه کرده و سعی کنند تا تلاشهای دولت در زمینه حفاظت از حاکمیت ارضی کشور و کنترل بر تسلیحات گروههای شبهنظامی را پوشش خبری بدهند. برای مثال، اخیرا سرویس ضد تروریسم عراق در اقدامی بیسابقه به پایگاه گروه «کتائب حزبالله» که مورد حمایت ایران است یورش برده و تسلیحات آنها را ضبط کرد. با این حال واکنش رسانههای محلی نسبت به این مساله، سکوت خبری بود، چه به دلیل ترس و چه با گرفتن رشوه و قصد توطئه در میان نخبگان احزاب سیاسی برای رسیدن به فضای بیقانونی تا از این طریق بقای فساد خود را تضمین کنند.
همچنین باید به این نکته اشاره کرد که بازوهای رسانهای دولتی در وضعیت اسفباری به سر میبرند. آمریکا با حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، «وزارت خبررسانی» دولت صدام را لغو کرد و سپس «شبکه رسانهای عراق» جایگزین آن شد که بلافاصله تحتکنترل احزاب سیاسی درآمد. این هیئت رسانهای در حال حاضر بیش از ۵ هزار کارمند داشته و بر تعداد معدودی از رسانهها همچون روزنامه «الصباح» و تلویزیون «العراقیه» نظارت دارد. اما به نظر میرسد این رسانههای دولتی در مقابل رسانههای بیشمار گروههای شبهنظامی، قدرتی برای عرضاندام نداشته باشند و حتی در مواقعی گویا فراموش میکنند که باید به دولت خدمت کنند. برای مثال، در ماه آپریل، تلویزیون «العراقیه» برنامه عادی خود را متوقف کرد تا به صورت زنده سخنرانی بیست و پنج دقیقهای «قیس الخزعلی» رئیس گروه شبهنظامی «عصائب اهلالحق» را پخش کند که وی نیز در صحبتهای خود به آمریکا و دولت عراق تاخت.
«الکاظمی» نخستوزیر کنونی عراق دارای سوابق روزنامهنگاری است و وقتی به قدرت رسید، یک تیم رسانهای قدرتمند را به همراه خود آورد. اما این کافی نیست و دولت وی باید اقدامات رسانهای بیشتری را در دستور کار خود قرار دهد. برای بسیاری از عراقیها، در زمینه ترویج ملیگرایی عراقی، برنامه طنز «احمد البشیر» بیشتر از رسانههای دولتی فعالیت کرده است.
تامین بودجه و هماهنگی پروپاگاندای نیروهای شبهنظامی
هرچند رسانههای گروههای شبهنظامی، متنوع و گاهی در رقابت با یکدیگر هستند اما عملکرد مشابهی داشته و به طور کلی در راستای همان اهداف گسترده از پیش تعیین شده قدم برمیدارند. اهدافی همچون؛ مقابله با تلاشهای صورت گرفته توسط دولت در جهت محدود کردن فرقهگرایی، عادیسازی سرسپردگی به ایران و بدجلوهدادن هرگونه ارتباط با غرب. اینگونه زورگوییها باعث شده تا بسیاری از مقامات عراقی ارتباط خود را با مقامات آمریکایی قطع کنند.
در مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۱۸، این دستگاه رسانهای ضمن کماهمیت جلوه دادن نقش حیاتی نیروهای امنیتی عراق و شرکای بینالمللی آنها، همواره بر نقش شبهنظامیان در پیروزی نظامی علیه داعش تاکید میکردند. در مقابل، رسانههای دولتی نتوانستد نقش قهرمانانه سرویس ضد تروریسم و دیگر سازمانها را پررنگ جلوه دهند. بنابراین جای تعجب نیست که پس از شمارش آراء، «عصائب اهلالحق» توانست تعداد کرسیهای خود را در پارلمان از یک کرسی به چهارده کرسی ارتقاء داده و در نتیجه تاثیر سیاسی و رسانهای این گروه افزایش پیدا کند. اعتراضات گسترده و همهگیری ویروس کرونا، این روند را تسریع می بخشد به گونهای که شبهنظامیان دفاتر خود را موقتا تعطیل کرده اما حضور رسانهای خود را ۲برابر افزایش میدهند.
از لحاظ بودجه و سرمایه، قانون مربوط به نیروهای حشدالشعبی که در سال ۲۰۱۶ تصویب شد به شبهنظامیان پوشش قانونی داده و به آنها اجازه دسترسی به درآمد دولت را میدهد. تا سال ۲۰۱۹، بودجه عملیاتی حشدالشعبی به رقم ۲ میلیارد و ۱۶۰ میلیون دلار رسیده بود. این مبلغ جدا از پولهایی است که اینگروهها از طریق ارتباطات جدید دولتی و قاچاق به دست میآوردند.
ایران نیز نقش مهمی در فعالیتهای رسانههای شبهنظامیان دارد. ایران علاوه بر تامین هزینه اولیه برای بسیاری از رسانههای مذکور، با برگزاری جلسات منظم با مدیران شبکههای عراقی در اتحادیه رادیو و تلویزیون اسلامی مستقر در تهران، به هماهنگ بودن پیامرسانی آنها میپردازد. به عنوان مثال خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) اذعان کرد که ۲۰ شبکه عراقی، سخنرانی آیتالله خامنهای رهبر ایران در روز قدس را به صورت زنده پوشش داده و پخش کردند. هرگاه شبکههای شبهنظامی چنین محتواهایی را پخش میکنند، تعدادی از شبکههای اجتماعی نیز همین محتواها را از طریق پایگاههای مختلفی به صورت آنلاین پخش میکنند.
یکی دیگر از تاثیرات مخرب این گونه اقدامات، بهچالش کشیدن اقتدار مذهبی و ملی آیتالله علی سیستانی و در عینحال تقویت اقتدار آیتالله خامنهای میباشد. همین مساله باعث شد تا فتوای آیتالله سیستانی در سال ۲۰۱۴ نادیده گرفته شود. او درخواست کرده بود تا عراقیها گروههای شبهنظامی مسلح تشکیل ندهند و در عوض به نیروهای امنیتی رسمی بپیوندند. به گفته وی: همه سلاحها باید در اختیار دولت باشد.
فهرست اقداماتی که عراق باید انجام دهد
دولت «الکاظمی» با قدرت به دنبال ملیگرایی است، همان چیزی که عموم مردم عراق در پی آن هستند اما اگر نتواند ملیگرایی خود را به مردم ثابت کنند و یا دستگاه تبلیغاتی و پروپاگاندای گروههای شبهنظامی، بر تلاشهای دولت در این زمینه غلبه کند آنگاه این ملیگرایی دولت به شعاری بیارزش تبدیل خواهد شد. رسانههای ضد «الکاظمی» به خوبی ثابت کردند که میتوانند حتی کوچکترین تلاشها برای اصلاحات را نیز به حاشیه ببرند. برای مثال این گروهها علیه اقدام دولت در جهت ریاضت اقتصادی تبلیغات فراوانی کردند که منجر به تظاهرات عمومی مردم نسبت به تصمیم دولت شد. تظاهرات و ضد تظاهراتهای بیپایان، شعله بیثباتی عراق را شعلهور کرده و به نفع احزاب مسلح شبهنظامی میباشد.
از این جهت است که تعیین انتظارات معقول، بسیار مهم و ضروری است. دولت باید به دادن وعدههای زیاد و شکستخورده پایان دهد. این مساله باعث میشود تا پیامی به مردم برساند که به ضرر خودش است. مانند زمانی که شبهنظامیان «کتائب حزبالله» را ابتدا دستگیر کرده و سپس با شرمساری آزادشان کردند.
درزمینه مقابله با پروپاگاندا و تبلیغات، «الکاظمی» دارای اختیارات اجرایی زیادی برای اجرای قوانین مرتبط با رسانهها، مقررات صدور مجوز و همچنین حسابرسیهای مالی است که میتواند تحریکات و فتنههایی که از طرف رسانههای گروههای شبهنظامی و احزاب سیاسی صادر میشود را محدود کند. براساس قوانین ضدتروریستی عراق و سایر قوانین مربوط به مجازات، اختیارات نخستوزیری شامل پیگیرد قانونی برای کسانیاست که نفرتپراکنی را نشر میدهند. مورد دیگری که باید اصلاح شود تنظیم امور مالی احزاب سیاسی، گروههای شبهنظامی و مجمعهای رسانهای آنها میباشد که باید در دستور کار نخستوزیر قرار گیرد.
دولت «الکاظمی» با قدرت به دنبال ملیگرایی است، همان چیزی که عموم مردم عراق در پی آن هستند اما اگر نتواند ملیگرایی خود را به مردم ثابت کنند و یا دستگاه تبلیغاتی و پروپاگاندای گروههای شبهنظامی، بر تلاشهای دولت در این زمینه غلبه کند آنگاه این ملیگرایی دولت به شعاری بیارزش تبدیل خواهد شد.
بهعلاوه سازمانهای رسانهای دولتی نیز نیاز به خانهتکانی دارند. مقاماتی که به جای عراق به احزابی که استخدامشان کرده وفادارند باید اخراج شوند (برای مثال کسانی که شبکه رسانهای عراق را اداره میکنند بازماندههای دوره «المالکی» بوده که از اعضای «حزب الدعوه الاسلامی» میباشند). رسانههای دولتی نیز نباید از اینکه حملات موشکی و ترورهای شبهنظامیان را به عنوان اقدامات تروریستی اعلام کنند هراسی داشته باشند.
و در آخر دفاتر رسانهای که در اعتراضات سال گذشته تعطیل شده بودند مانند شبکه آمریکایی «الحره» و «نالیا» شبکه کردستان عراق، باید اجازه فعالیت مجدد را به دست آورند.
فهرست اقداماتی که واشنگتن باید انجام دهد
اگرچه دولت آمریکا باید صراحتا از آزادی بیان و آزادی مطبوعات در عراق حمایت کند اما در عین حال میتواند برای مقابله با پروپاگاندا و تبلیغات شبهنظامیان، تقویت حاکمیت کشور و محافظت از روابط عراق و آمریکا به دولت بغداد کمک کند به خصوص در زمان حاضر که گفتوگوهای استراتژیک دوجانبه بین عراق و آمریکا از سر گرفته خواهد شد.
واشنگتن همچنین میتواند در مساله شبکههای اجتماعی نیز به بغداد کمک کند. مقامات آمریکایی و عراقی باید با هماهنگی و همکاری یکدیگر روایتهای نادرست شبهنظامیان را انکار کرده و درصدد باشند تا همواره فساد آنها را افشا کرده و سعی در شناسایی این افراد برآیند تا بتوانند حسابهای شبکههای اجتماعیشان را ببندند. برای مثال با اینکه «خزعلی» توسط آمریکا تروریست شناخته شده اما هنوز حساب توئیتری فعالی دارد. دیگر رهبران شبهنظامی نیز به همین صورت بوده و برای فراخوان حمله به اهداف آمریکایی و عراقی از همین بستر استفاده کردهاند.
ایالات متحده تا به حال هزینه و نیروی کار بسیاری را صرف ساخت و ایجاد ظرفیت و استعداد رسانهای عراق کرده اما در عوض بسیاری از این هزینهها و نیرویهای کار در ازای پول بیشتر و همچنین حفظ جان خود، به سمت رسانههای احزاب سیاسی و شبهنظامی سوق پیدا کردند. در چشمانداز امروز، رویکردی موثر است که سبب بالا رفتن جریان نشر حقایق و اخبار معتبر و واقعی از طریق رسانههایی شود که تحت حمایت مالی آمریکا هستند. در حال حاضر در این جبهه جنگی، شبکه «الحره» بسیار موثر واقع شده است. شبکه «ارفع صوتک» نیز به همین ترتیب در مقابله با نفرتپراکنیها و سخنان تحریکآمیز گروه داعش، عملکرد موثری داشته و ظرفیت این را دارد تا تبلیغات شبکههای شبهنظامی را نیز به چالش بکشد. مقامات آمریکایی نیز باید برای حضور در رسانههای عراقی و صحبت مستقیم با مردم، پیشقدم باشند. و در آخر واشنگتن نیز باید به تیم «الکاظمی» کمک کند تا رسانههای دولتی را مجددا سازماندهی کرده و برای شروع میتوانند شبکه «العراقیه» را بار دیگر راهاندازی کنند.
منبع:http://shouba.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.