مرتضی مکی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی گفت: «چین ظرف ۴ دهه گذشته با پیوستن به نهادهای بینالمللی و استفاده از تمام فرصتها برای تجارت جهانی و نفوذ در بازارهای غربی، هماکنون در آستانه تبدیلشدن به قدرت اول اقتصادی جهان است و در عرصه نظامی نیز پس از آمریکا، بزرگترین بودجه دفاعی را دارد و میکوشد با پروژه بزرگ «راه ابریشم»، تجارت چین با اروپا، آسیا و آفریقا را برای دهههای آینده توسعه دهد.»
مکی با تأکید بر اینکه این مسئله خطر عمدهای برای سیاستهای جهانی آمریکا است، افزود: «این امر، رقابتی جدی را میان آمریکا و اروپا ایجاد کرده است.»
این کارشناس معتقد است که تقریباً هیچ تفاوتی میان جمهوریخواهان و دموکراتها نسبت به سیاست مهار چین وجود ندارد و ادامه داد: «همانطور که دولت باراک اوباما در راهبرد ۱۰ ساله امنیت ملی آمریکا، چین را بهعنوان مهمترین تهدید برای آمریکا اعلام و خواستار تمرکز سیاست جهانی بر مهار چین شده بود، این سیاست توسط دونالد ترامپ در چهار سال گذشته به شکل دیگری ادامه یافت.»
وی افزود: «با این تفاوت که ترامپ تلاش میکرد بهصورت یکجانبه و بدون همگرایی با دولتهای متحد آمریکا در شرق آسیا سیاست مهار چین را دنبال کند.»
مکی در تشریح سیاستهای بایدن در قبال چین نیز گفت: «با به قدرت رسیدن جو بایدن در آمریکا انتظار میرود تنش میان پکن و واشنگتن افزایش پیدا کند، بهخصوص آنکه دموکراتها با استفاده از ابزار حقوق بشر تلاش میکنند بر چین فشار وارد آورند. بایدن و تیم سیاست خارجی و امنیتی او معتقد به سیاست چندجانبهگرایانه برای پیشبرد اهداف جهانی آمریکا هستند و انتظار دارند متحدان اروپایی آنها نیز با سیاست کاخ سفید در شرق آسیا برای مهار چین همراهی کنند.»
این کارشناس مسائل اروپا با اشاره به اینکه نوع نگاه و رویکرد دولت های اروپایی نسبت به آمریکا در نگاه به چین متفاوت است، توضیح داد: «آن هم به این دلیل است که اقتصاد چین با کشورهای اروپایی بسیار درهمتنیده است و چین شریک اول بسیاری از کشورهای اروپایی به شمار میرود. همچنین بسیاری از برندهای معروف اروپایی در چین سرمایهگذاریهای گستردهای انجام دادهاند و میتوان گفت در شرایط رکود جهانی، چین شاید تنها موتور برای حفظ رشد اقتصادی دولتهای اروپایی بوده است.»
وی با بیان اینکه در تعامل میان کشورهای اروپایی با چین، این قدرتهای اروپایی هستند که نوع رویکردشان را با چین در سطح جهانی هدایت و مدیریت میکنند، افزود: «کشورهایی مانند فرانسه، آلمان، انگلیس، ایتالیا ازجمله کشورهایی هستند که سعی دارند تا از ظرفیتهای بالای اقتصادی چین برای توسعه و رشد اقتصادی خود بهره بگیرند.»
وی اهداف این کشورها را از گسترش روابط با چین نخست استفاده از بازار بزرگ مصرف چین و سپس جذب سرمایهگذاری چین در پروژههای اقتصادی دولتهای اروپایی عنوان کرد.
مکی با تأکید بر این موضوع که فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی بهخوبی به توسعه نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در سطح اروپا و دیگر کشورهای جهان آگاه هستند، گفت: «ولی بااینوجود نمیتوانند کشور دیگری را جایگزین چین کنند تا خلأهای بزرگ اقتصادهای خود را با آن پر کنند.»
کارشناس مسائل اروپا تأکید کرد: «ازاینرو امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه در جدیدترین اظهارنظر خود بهصراحت اعلام کرد که نمیتواند از رویکرد منتقدانه آمریکا نسبت به چین پیروی کند.»
وی معتقد است اگر داخل اروپا انتقادی نسبت به روابط دولت های اروپایی با چین وجود داشته باشد، این منتقدان از میان چپها و حزب سبزها هستند که روی موضوع نقض حقوق بشر در چین بسیار حساساند و خواستار مورد توجه قرار دادن این موضوع هستند. مکی افزود: «احزاب راست و راست میانه کشورهای اروپایی عمدتاً با توسعه روابط چین انتقادی ندارند.»
این کارشناس در ادامه در رابطه با عوامل تأثیرگذار در کاهش روند همگرایی اروپایی و نقش چین در این خصوص توضیح داد: «یکی از مسائلی که موجب شده تا اتحادیه اروپا نتواند به اهداف کامل همگرایی و بازار واحد دست پیدا کند، نوع اختلاف در خصوص سیاست خارجی و امنیتی است و به نوع نگاه فراآتلانتیکی بهخصوص در شرق اروپا مربوط میشود، زیرا کشورهای شرق اروپا بعد از برگزیت با خلأ مواجه شده و سعی دارند آن را با نزدیکی به آمریکا پر کنند که این باعث میشود در بعد سیاسی و امنیتی نتوانند به یک اتحاد نظر برسند.»
وی ادامه داد: «همچنین آمریکا این ادعا را مطرح میکند که چین در حال نفوذ در اتحادیه اروپا است و با توسعه نفوذ خود میتواند شکاف میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا را عمیقتر کند، چراکه بههرحال وقتی کشورهای ضعیف اروپایی به چین وابسته شوند، کمتر در چارچوب سیاست همگرایی اروپایی با محوریت فرانسه و آلمان همکاری خواهند کرد. این بحثی است که در محافل سیاسی و رسانهای اتحادیه اروپا وجود دارد و از این زاویه توسعه روابط با چین را یک تهدید میدانند.»
منبع:https://www.scfr.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.