دکتر حامد وفایی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی بابیان اینکه برای تحلیل مناسبات چین و آمریکا در دوره ریاست جمهوری بایدن، باید چند شاخص اصلی را در نظر بگیریم، خاطرنشان کرد: حضور روزافزون چین در نظام بینالملل، رشد و ارتقای سریع چین در حوزه اقتصادی، به چالش کشیدن مدلهای حاکمیتی غرب بهویژه در بحث مدیریت همهگیری کرونا، منافع تجاری میان چین و آمریکا و همچنین وضعیت هژمونی آمریکا را که مورد تهدید قرار گرفته است، باید در این رابطه مدنظر قرار دارد.
وی افزود: در نگاه کلان به روابط چین و آمریکا، باید گفت آمریکاییها اواخر دوران اوباما و اوایل دوران ترامپ، در تحلیلهای نهادهای اطلاعاتی خود، چین را بهصراحت اصلیترین تهدید راهبردیشان عنوان کردند.
این استاد مطالعات چین دانشگاه تهران با بیان اینکه در داخل چین دو نگاه به آمریکا وجود دارد، گفت: یک رویکرد معتقد است شرایط فعلی به سمت مثبت شدن پیش خواهد رفت و تنشها همچنان مانند گذشته باقی خواهد ماند و بعد از کرونا اوضاع به همان صورت فعلی باقی خواهد ماند و بدتر نخواهد شد. رویکرد دوم نسبت به آینده دیدگاه منفی دارد.
نگاه مثبت به آینده روابط چین و آمریکا
وفایی توضیح داد: آنها که آینده روابط را مثبت ارزیابی میکنند، معتقدند تشدید تنشها به سود آمریکاییها نیست و رابطه ما در همین روال و حد باقی میماند. به خاطر ضعفهایی که آمریکا در این منطقه پیدا کرده است که علت اصلی آن قوت سیاستهای منطقهای چین است، شاهد کوچ بخش قابلتوجهی از نیروهای نظامی آمریکا از خاورمیانه به سمت شرق آسیا هستیم؛ اما آنها معتقدند که دوران نظامیگری آمریکا در دریای جنوبی چین کمتر از گذشته خریدار دارد و روابط چین با کشورهای آن منطقه مانند قبل نیست. چین از فرصت دوران کرونا استفاده عالی برده و روابط خود را با این کشورها، ازجمله ژاپن و کره جنوبی، بهبود بخشیده است.
این تحلیلگر مسائل چین با تأکید بر ضرورت توجه به فرایند تخلیه پتانسیل قدرت از آتلانتیک به سمت پاسیفیک و پیامدهای انعقاد پیمان مشارکت اقتصادی جامع منطقهای (R.C.E.P) بهعنوان یک سوپر گروه اقتصادی مهم در شرق و جنوب شرق آسیا، ادامه داد: چین در حال تلاش برای کار با تایوان و ژاپن بهعنوان حامیان حضور نظامی آمریکا در این منطقه است و سیاست منطقهای قوی را با بازوی اصلی اقتصاد و تعاملات اقتصادی شروع کرده و همین همگرایی در حوزه آسیای جنوب شرقی باعث نگرانی آمریکاییها شده است.
وی با اشاره به دیگر سیاستهای منطقهای چین، اضافه کرد: چین علاوه بر کار در حوزه سخت در این منطقه در حوزه نرم هم با دیگر کشورهای این منطقه برنامههایی را دنبال میکند. برنامه «تسهیل فرایند تجارت آزاد» (F.T.A) با ژاپن و کره جنوبی موجب میشود که چین با این دو کشور، بهعنوان متحدان آمریکا، وارد پیمان آزاد تجارت شود. این اتفاق بزرگی است. چین با بازوی کرونا در حال کار با این کشورهایی است که به دلیل فشار کرونا دچار مشکلات اقتصادی شدند و آنها هم به چین روی خوشنشان دادند و اینها همه عرصه را برای آمریکا تنگ میکند.
نگاه منفی به آینده روابط چین و آمریکا
وفایی درباره تحلیلهایی که آینده روابط چین و آمریکا را منفی میداند، گفت: این نگاه معتقد است آمریکاییها همیشه به لحاظ اقتصادی خط قرمز «عبور کشورها از 60 درصد تولید ناخالص ملی آمریکا» را داشتهاند. وقتی شوروی از این مرز رد شد سیاستهای آمریکا در قبال شوروی سخت شد و نهایتاً مشکلات داخلی همراه با فشارهای آمریکا، منجر به فروپاشی آن کشور شد. رشد ژاپن هم با سیاست «مرکانتالیسم» مهار شد. چین به هر دلیلی از این خط عبور کرده است و روزبهروز تنشها بیشتر خواهد شد.
وی اضافه کرد: در چین برخی معتقدند که حضور ترامپ مانند این بود که آب جوشی را یکباره روی چین خالی کنند، طبعاً چین میسوزد و خود را جمع میکند؛ اما حضور بایدن مانند نشستن در آبی است که آرامآرام درجه حرارتش افزایش مییابد و وقتی متوجه داغی آب میشویم که سوختهایم؛ اما چون آرامآرام داغ شده، باعث غفلت ما شده است. در چین هشدار میدهند که بایدن و ترامپ دو لبه یک قیچی هستند.
وفایی با بیان اینکه چینیها معتقدند که «رویکرد شاه شاهان گاه سخت و گاه نرم است»، یعنی میانه را میگیرند، تأکید کرد: این راهبرد چین در مقابل آمریکا است و در سیاستی پینگپونگی اگر توپ از هر سمت بیاید، ناگزیر به همان سمت میروند و بهصراحت به آمریکا اعلام کردهاند که ما در پی تنش نیستیم، اما اگر شما ضربه بزنید، ضربه میخورید.
روابط چین و آمریکا در دوره بایدن هیچ تفاوتی با قبل نخواهد داشت
این عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه در رویکرد کلی، در دوره بایدن روابط میان چین و آمریکا هیچ تفاوتی با دوره قبل نخواهد داشت؛ چراکه چین از خط قرمز آمریکا عبور کرده است، تصریح کرد: قطعاً دولت بایدن همچین را تهدید راهبردی میشناسد، اما نوع برخوردها متفاوت خواهد بود. بایدن هوشمندانه عمل میکند و این کار چین را سختتر میکند، اما بههرحال چینیها اقدام متقابل را در دستور کار دارند.
توجه چین به سیاست چندجانبهگرایی
وی توجه به بحث «چندجانبهگرایی» چین را موضوعی مهم و تأثیرگذار در روابط آینده چین و آمریکا برشمرد و گفت: چینیها چندجانبهگرایی را بهعنوان راهبرد اصلی سیاست خارجی خود دنبال میکنند و این بسیار مهم است. این سیاست اعمالی و حقیقی و بر اساس واقعیات موجود است که به خاطر اصول اخلاقی آن را در دستور کار قرار نداده، بلکه شرایطش ایجاب میکند که بر طبل چندجانبهگرایی بکوبد. این سیاست خلاف مصالح آمریکا است؛ چراکه هژمونی آمریکا در حال کمرنگ شدن است و چندجانبهگرایی این روند را تسریع میکند.
وفایی ادامه داد: چون بحث اقتصاد بر روابط چین و آمریکا سایه افکنده است، باید در نظر داشت اخیراً در چین یک راهبرد تدوین و اعلام شد با عنوان «راهبرد چرخه دوگانه» که اقتصاد چین را بهعنوان یک گردونه یا چرخه تعریف میکند که با چرخه اقتصاد بزرگ جهانی درهمتنیده شده است و این دو با هم میچرخند. اگر این راهبرد را با مسئله چندجانبهگرایی و همچنین تهدید راهبردی که بر روابط چین و آمریکا سایه افکنده است در کنار هم ببینیم، میتوانیم برداشت کلی از آینده مناسبات چین و آمریکا داشته باشیم.
منبع:https://www.scfr.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.