ده سال پیش در چنین روزی، سبزیفروش دورهگردی در تونس در اعتراض به توقیف وسایلش بهوسیله پلیس، خودسوزی کرد. شعلههای این آتش جرقه شکلگیری بهار عربی را ابتدا در تونس و سپس در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا زد. شکلگیری گسترده اعتراضها، کابوس بسیاری از رهبران و حکومتهای خودکامه شد.
همه چیز از ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰ آغاز شد. محمد بوعزیزی، سبزیفروش ۲۶ سالهای از شهر سیدی بوزید در مرکز تونس، سرپرست مادر و شش خواهر و برادرش بود. او در سه سالگی پدرش را از دست داده بود و زندگی سختی داشت. یک روز ماموران پلیس، چرخ سبزیفروشی او را به بهانه نداشتن مجوز، ضبط کردند. بوعزیزی که میگفت ماموران از او رشوه میخواستند، برای شکایت به فرمانداری رفت. مقامهای مربوطه اما، حاضر به ملاقات با او نشدند. بوعزیزی در واکنش به این وضعیت، در مقابل دفتر فرمانداری خودسوزی کرد.
ویدیوی خودسوزی بوعزیزی در فیسبوک منتشر شد و ظرف چند ساعت به شبکههای خبری بینالمللی راه یافت. بوعزیزی بیخبر از تظاهرات در بیمارستان به کما رفت و ۲۰ روز بعد جان باخت. جنبشی که با خودسوزی بوعزیزی آغاز شد، در چهاردهم ژانویه ۲۰۱۱، منجر به سقوط حکومت و فرار رییسجمهور، زینالعابدین بنعلی از کشور شد. اینگونه، یکی از ضعیفترین شهروندان، قدرتمندترین مقام سیاسی تونس را سرنگون کرد.
خودسوزی از سر استیصالِ محمد بوعزیزی، خشم میلیونها نفر بهخصوص در کشورهایی را برانگیخت که از ظلم و فساد حاکمان جانشان به لب رسیده بود.
رییسجمهور تونس پس از ۲۳ سال تکیه بر قدرت، ظرف یک ماه تظاهرات، سرنگون شد. حسنی مبارک تنها در کمتر از ۲۰ روز، پس از سه دهه ریاستجمهوری از قدرت برکنار شد. در لیبی معمر قذافی پس از ۴۲ سال به دست معترضان کشته شد، و خلأ قدرت زمینه وقوع جنگی داخلی را فراهم کرد که تاکنون ادامه داشته است. علی عبدالله صالح، رییسجمهور یمن نیز پس از ۳۳ سال از قدرت پایین کشیده شد، اما پس از آن، کشور در میان شورشیان حوثی تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران و ائتلاف عرب به رهبری عربستان سعودی، دوپاره شد.
اعتراضها در سوریه که با تظاهرات صلحآمیز و امید به آیندهای دموکراتیک شروع شده بود، صحنه یکی از خونینترین درگیریها میان داعش، قدرتهای خارجی و حاکمیت بشار اسد بر سر قدرت شد. اعتراضهای بحرین نیز با دخالت عربستان سعودی به جایی نرسید.
از اینرو میتوان گفت بهار عربی در بیشتر کشورها نتیجه مطلوب معترضان را در پی نداشت. برخی معتقدند حتی اوضاع بدتر از قبل شد.
با آنکه عدهای از تونس به عنوان نمونه موفق بهار عربی یاد میکنند و مسیر پیشبرد دموکراسی در آن هموارتر از دیگر کشورها بوده است، اما اکنون اقتصاد کشور وضعیت مطلوبی ندارد. با روی کار آمدن هفتمین دولت پس از بهار عربی، برای بهبود اوضاع اقتصادی، کار چندانی از رهبران سیاسی ساخته نیست.
تونسیها امروز اما قانون اساسی جدید دارند و رهبرانشان را انتخاب میکنند. رسانهها در تونس آزاد تلقی میشوند و مردم حق اعتراض دارند. هیات چهارگانه گفتوگوی ملی تونس در سال ۲۰۱۵ برنده جایزه نوبل صلح شد. تشکیل «کمیسیون حقیقت و کرامت» از دیگر دستاوردهای تونسیها است که در مورد فساد، سرکوب و اقدامات غیرقانونی صورت گرفته در رژیم سابق تحقیق میکند. قربانیان تاکنون بیش از ۶۲ هزار مورد شکایت را تسلیم این کمیسیون کردهاند. برخی از جلسات رسیدگی به شکایتها از تلویزیون پخش شد.
شهرهای فقیر در جنوب تونس، در چند ماه اخیر صحنه تظاهرات مردم در اعتراض به نابرابری، کمبود و وضعیت نابسامان اقتصادی بوده است. اعتراضها طیف وسیعی از مشکلات را نشانه گرفته است، از اعتراض بر سر کمبود کپسول گاز اجاق خوراکپزی تا اعتراض جوانان به بیکاری.
شمار تونسیهایی که به علت فقر و بیکاری مایل به ترک کشور از روشهای غیرقانونیاند بیش از همیشه است. خطر افراطگرایی و افتادن به دام تحرکات جهادی در کمین جوانان است. حمله اخیر یک مهاجر تونسی به کلیسایی در نیس فرانسه و قتل سه نفر، نمونهای است از ترکیب این دو بحران: مهاجرت غیرقانونی به اروپا و جهادگرایی.
هرچند نمیتوان با قاطعیت تونس را نمونهای موفق توصیف کرد، و با وجود ابراز پشیمانی بسیاری از شهروندان از وقایع سال ۲۰۱۰، نمیتوان از این واقعیت هم چشمپوشی کرد که وضعیت تونس در مقایسه با دیگر کشورها بهتر شده است.
باید در نظر داشت که ده سال، زمانی کافی برای تغییر ماهیت یک کشور نیست، چه برسد به یک منطقه. در چند سال اخیر، کشورهایی چون عراق، لبنان و سودان نیز صحنه تظاهرات مردمی بودهاند. ادامه اعتراضها در دیگر کشورها، برخی ناظران را به این نتیجه رسانده که بهار عربی نهتنها به پایان نرسیده، بلکه تازه آغاز شده است.
تونس تا موفقیت راه درازی در پیش دارد. مردم اکنون میتوانند خواستار تغییر و شنیدن صدایشان شوند؛ همانی که محمد بوعزیزی و میلیونها نفر دیگری که ده سال پیش به خیابانها ریختند، به دنبالش بودند.
منبع:https://www.independentpersian.com/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.