مهمترین عوامل موثر بر تشدید تنشها در خلیج (فارس)، ضعفهای ساختاری – نهادی اکثر کشورهای منطقه، وجود ارتباط میان درگیریهای مختلف منطقهای، حضور بازیگران غیر دولتی، ثروت نسبی منطقه، تبدیل منطقه به خریدار تسلیحات مدرن و بیثباتی داخلی و چالشهای نوسازی در بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج (فارس) است. پیادهسازی ترتیبات امنیتی سنتی که اجرای آن به یک قدرت هژمون منطقهای یا یک تأمین کننده امنیت خارجی نیاز دارد نیز بسیار بعید است که در خلیج (فارس) موثر باشد. از طرف دیگر، هیچ هژمون منطقهای مقبولی وجود ندارد و تامین کننده امنیت خارجی (آمریکا) نیز تعاملات خود را در منطقه کاهش داده است. یک مدل امنیت جمعی، علیرغم اینکه جذاب و مطلوب به نظر میرسد، اما در شرایط سیاسی فعلی غیرقابل دستیابی است. هیچ چشم انداز مشترکی درباره آینده منطقه خلیج (فارس) وجود ندارد و درباره ارزشها و اصول اساسی که پایه و اساس چنین سیستمی است، اتفاق نظر وجود ندارد.
امروزه با افزایش اعتماد به نفس، به ویژه میان ایران و کشورهای بزرگ عربی خلیج (فارس)، منطقی است که تبادل اطلاعات از جمله هشدارهای قبلی در مورد فعالیتهای دریایی و گفتگوها درباره دکترین نظامی طرفین آغاز شود. گامهای تدریجی که بلند پروازانهتر هستند میتوانند این اقدامات متوسط را تکمیل کنند. میتوان کنترل تسلیحات در خلیج (فارس)، ایجاد مناطق غیرنظامی محلی، منع فعالیتهای بیثبات کننده و تنظیم سازوکارهای مربوط به سلاحهای متعارف از جمله سیستمهای موشکی پیشرفته و غیره را در دستور کار قرار داد. در برخی مواقع، حتی برنامههای تبدیل منطقه به منطقهای عاری از سلاحهای کشتار جمعی میتواند مورد توجه قرار گیرد، حتی اگر برای عملی شدن این برنامهها تلاش زیادی لازم باشد.
دستور کار امنیتی خلیج (فارس) اگر تهدیدهای غیر سنتی شامل تروریسم بینالمللی، قاچاق غیرقانونی مواد مخدر و اسلحه، جرایم سازمان یافته و مهاجرت غیرقانونی را شامل نشود، ناقص خواهد بود. هر یک از این مناطق باید رژیم بینالمللی خاص خود را با رویههای مشخص و شرکت کنندگان مشخص داشته باشد.
امروز یکی از نگران کنندهترین روندها در سیاستهای بینالمللی، وجود بیثباتی مداوم در منطقه خلیج (فارس) است، منطقهای که همچنان یک مرکز مهم اقتصادی، مالی و حمل و نقل جهانی است. دخالت نظامیان خارجی در جنگ داخلی در یمن که منجر به یک فاجعه انسانی در این کشور شده است، فشار سیاسی تعدادی از کشورهای همسایه عربی به قطر و تنش بین ایران و عربستان سعودی، تصویری از این وضعیت خطرناک است. علاوه بر این، بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج (فارس) به دلیل افزایش نوسانات در بازار جهانی نفت و تلاش برای اصلاحات داخلی با نتایج نا مشخص، در معرض ناآرامیهای اجتماعی و سیاسی داخلی قرار دارند.
شورای همکاری خلیج (فارس) ناکارآمد و آینده آن مبهم است. اتحادیه عرب ضعیف نیز در بسیاری از مواقع به شدت تقسیم شده و بلاتکلیف است. شورای امنیت سازمان ملل متحد و اعضای دائمی آن، اشتیاق کمی برای هرگونه اقدام معنادار نشان میدهند و فقط نظارهگر این وضعیت هستند. بازیگران خارجی، خود بخشی از مشکل این منطقه هستند تا راه حلی برای آن. علاوه بر این، بازیگران خارجی تمایل دارند مشکلات امنیتی منطقهای را به عنوان یک «شرایط عادی جدید» بپذیرند.
تنها گزینه قابل قبول برای نظم منطقهای خلیج (فارس)، ایجاد یک مدل امنیتی جمعی است که میتواند در این منطقه و به طور کلی خاورمیانه اعمال شود. هیچ کس مخالف چنین سیستمی نیست و بسیاری از نقشههای راه که منجر به اشکال مختلف امنیت جمعی میشود، قبلاً مطرح شده است، اما متأسفانه هیچ یک از این نقشههای راه تاکنون تأثیر عملی بر وضعیت منطقه نداشته است؛ چنانکه رویای تحقق یک سیستم امنیتی جمعی در خلیج (فارس) اغلب یک جریان کاملاً جدا از واقعیت به نظر میرسد.
یک سیستم امنیت جمعی موثر باید جامع باشد. یعنی مشکلات نظامی و سیاسی منطقه را نباید از مسائل اجتماعی، اقتصادی، انرژی، مذهبی و بشردوستانه جدا کرد. «سه سبد» همکاریهای امنیتی، اقتصادی و بشردوستانه که ۴۰ سال پیش پایه و اساس روند هلسینکی در اروپا بود، باید پایه و اساس یک سیستم امنیتی جمعی جدید در منطقه خلیج (فارس) باشد. اصول اساسی فرآیند هلسینکی شامل پرهیز از تهدید یا استفاده از زور برای حل مسائل مورد منازعه، احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورهای منطقه، حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات ارضی و مرزی و انجام تعهدات با حسن نیت بر اساس قوانین بینالمللی بود.
با این حال، اوضاع نظامی در خاورمیانه نسبت به دهه ۱۹۷۰ اروپا پیچیدهتر است. این منطقه دو بلوک نظامی و سیاسی مخالف یا حتی یک سیستم جامع از دولتهای ملی ندارد. در شرایط چالش برانگیز کنونی، اتخاذ رویکرد جامع برای امنیت مطقه ای بسیار دشوار است.
بیش از هر زمان دیگری به یک مکانیزم مدیریت بحران نیاز است که بتواند پیامدهای احتمالی تحولات جدید، محاسبات غلط و … را کاهش دهد. فقدان چنین سازوکاری، عامل بیثباتی است، زیرا دائماً بیاعتمادی ایجاد میکند و سو ظن در مورد اهداف دشمنان را افزایش میدهد.
اگرچه «بازدارندگی» برای منافع آمریکا در منطقه تا حدی «بازسازی» شده است، اما هیچ کاری برای تقویت امنیت کشورهای خلیج (فارس) انجام نشده است. آنها آسیبپذیر هستند و واکنش آمریکا در برابر حمله به منافع آنها غیرقابل پیشبینی است.
فعلاً هیچ مدل امنیتی ایدهآل وجود ندارد. اختلافات بین جمهوری اسلامی ایران و همسایگان عرب آن بسیار عمیق است و دیدگاههای آنها در مورد آینده منطقه سازگار نیست. کشورهای عربی خلیج (فارس)، حتی در مورد موضوعات امنیتی مهم، توافق نمیکنند. بازیگران خارجی حاضر در منطقه خلیج (فارس) اغلب منافع ژئوپلیتیکی خود را دنبال میکنند و در موضوعات امنیتی موضع مشترکی ندارند.
این محیط چالش برانگیز، گامهای بلندی را میطلبد که هدف آنها مدیریت این مشکلات به گونهای باشد که خطرات و هزینههای رویارویی مداوم را کاهش دهد. اگر این مراحل موفقیت آمیز باشد، در نهایت ممکن است به اقدامات گستردهتر با هدف نهایی بلند مدت حل و فصل مشکلات امنیتی و ایجاد یک سازوکار امنیتی جمعی قوی در منطقه خلیج (فارس) منجر شود.
منبع:http://iras.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.