حضور نظامی در آسیای میانه پس از خروج نظامی از افغانستان؛ آمریکا به دنبال چیست؟

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در شرایط جدید استراتژی محور آمریکا در نظام بین‌الملل در قالب سیاست نگاه به شرق بر محور مهار چین معطوف شده است. از نگاه آمریکایی‌ها، پکن با سرمایه گذاری‌های عظیم خود در پروژه یک جاده- یک کمربند که بخش عمده‌ای از آن در کشورهای آسیای میانه است، قصد دارند تا با پیشی گرفتن از آمریکایی‌ها تعیین کننده نظم جدید تجاری جهان در جهان باشند. لذا به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها در مسیر ممانعت از توسعه نفوذ اقتصادی و سیاسی چین، نیازمند ایجاد پایگاههای نظامی در کشورهای آسیای میانه هستند.

با اعلام نهایی شدن خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان تا 11 سپتامبر 2021 (20 شهریور 1400) یعنی بیست سالگی حمله 11 سپتامبر 2001، اکنون ناظران سیاسی و نیز شواهد حاکی از آن هستند که واشنگتن استقرار نیروهای و تقویت پایگاه نظامی خود در آسیای میانه را در پیش گرفته است. نماد بارز این روند را می‌توان در جریان سفر زالمای خلیل زاد ، نماینده ویژه ایالات متحده در امور صلح افغانستان به کشورهای ازبکستان و تاجیکستان مشاهده کرد.

خلیل‌زاد در جریان یک سفر رسمی در 2 می 2021 (اول خرداد 1400) در تاشکند با عبدالعزیز کاملوف، وزیر امور خارجه ازبسکتان دیدار کرد. او در سوم می 2021 (2 خرداد 1400) به کابل سفر کرد و در 4 می 2021 (سوم خرداد 1400) در «دوشنبه» پایتخت تاجیکستان، با امامعلی رحمان‌اف ملاقات داشت. اکنون از سفرهای نماینده ویژه آمریکا در امور صلح افغانستان که با خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان همزمان شده، این شائبه را مطرح کرده که واشنگتن راهبرد استقرار پایگاههای نظامی در آسیا میانه پس از کاهش حضورنظامی در افغانستان را در دستور کار قرار داده است.

حتی اخیرا برخی گزارش‌ها از تصمیم آمریکا برای ساخت تاسیسات نظامی به ارزش ۲۴۰ میلیون دلار در آسیای مرکزی از جمله در کشور ترکمنستان دارد. همچنین در روزهای اخیر برخی رسانه های افغانستان گزارش داده اند که آمریکا در حال ساخت یک پایگاه نظامی در مناطق «شالوزان» و «ترمینال» نزدیک مرز پاکستان و افغانستان در مناطق قبایلی «کُرَم» پاکستان است. با این اوصاف، سیاست جدید آمریکا در تغییر آرایش نیروها دو مساله جدید را مطرح کرده است. یکی اینکه حضور در آسیای میانه و چالش‌آفرینی در این منطقه هدف آمریکا از خروج نظامیان خود از افغانستان بوده و دیگری اینکه آمریکا احتمالا با هدف اعمال فشار بر رقبای خود در آسیای میانه با تمرکز بر پکن، راهبرد استقرار نظامیان خود در این منطقه را در دستور کار قرار داده است.  

 

آمریکا در پی نفوذ و استقرار در آسیای میانه از طریق چارچوب C5+1

اعلام خروج ایالات متحده از افغانستان برای ناظران سیاسی و کشورهای همجوار با کابل در آسیای میانه این مساله مهم را مطرح کرد که وضعیت این منطقه بعد از تصمیم واشنگتن به چه سمتی پیش خواهد رفت؟ آیا در صورت قدرت گرفتن طالبان در افغانستان، تهدیدات امنیتی جدیدی پیش‌روی منطقه آسیای میانه قرار خواهد گرفت یا خیر؟ اکنون بسیاری از ناظران سیاسی بر این باور هستند که اصلی ترین دلیل تصمیم آمریکا برای خروج از افغانستان در شرایطی که این خروج به نظر می رسد که باتوافقاتی پشت پرده با طرف طالبانی صورت می گیرد، بر اساس حفظ منافع ژئوپلتیکی آمریکا در منطقه ولو به زیان منافع ملت افغانستان و کشورهای منطقه صورت می‌گیرد. در میانه طرح این موضوعات و دغدغه‌ها، دولت جو بایدن از طرحی به اصطلاح برای حذف نگرانی کشورهای حاضر در این منطقه رونمایی کرد که از آن می‌توان تحت عنوان تلاش برای نفوذ در حلقه کشورهای پنجگانه آسیای میانه یاد کرد.

در همین راستا، شاهد بودیم که آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا، در 23 آوریل 2021 (3 اردیبهشت 1400) میزبان نشست (مجازی) همتایان خود از پنج کشور آسیای مرکزی شامل قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان بود.بلینکن در نشست مجازی با وزیران خارجه این گروه موسوم به C5 + 1 بر ادامه تعهد ادعایی آمریکا به استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی این کشورها تاکید کرد.

هر چند در ظاهر امر به نظر می‌رسد که دولت آمریکا در پی اطمینان‌خاطر بخشیدن به کشورهای حاضر در حلفه 5C بوده اما واقعیت امر این است که واشنگتن سیاست نفوذ در منطقه آسیای میانه را به عنوان بخشی از راهبرد کلان‌تر نگاه به شرق در دستور کار قرار داده است که هدف آن مهار قدرت روزافزون کشور چین است. در همین راستا، شاهد هستیم که اکنون مشاوران امنیتی بایدن، حتی بهره‌گیری از دیپلماسی آب و هوایی و برنامه های مقابله با کووید-۱۹ را برای افزایش نفوذ در این منطقه پیشنهاد کرده‌اند. اما باید توجه داشت در کنار تلاش واشنگتن برای مهار چین در آسیای میانه، مقابله با نفوذ امنیتی و سیاسی روسیه نیز برای این کشور از اهمیتی ویژه برخوردار است که در ادامه  نوشتار به آن پرداخته خواهد شد.

 

تلاش آمریکا برای مهار سیاسی مسکو و مهار اقتصادی پکن در آسیای میانه

ایالات متحده آمریکا طی سال‌های بعد از پایان جنگ سرد (1991) همواره امنیت و مبارزه با تروریسم را به عنوان ابزاری برای نفوذ ژئوپلیتیکی و تحقق منافع خاص خود به کار گرفته است.  در دو دهه گذشته نیز آمریکا به بهانه مقابله با گروه های تروریستی و برقراری ثبات در افغانستان حضور گسترده نظامی در این کشور را تحقق بخشید که البته با دستاوردی نیز همراه نشد اما در وضعیت جدید، مجددا به نظر می‌رسد دولت بایدن در پی اجرایی کردن همان سیاست قدیمی خود بوده که با طرح مقابله با تهدیدات ناشی از تروریسم نفوذ خود در آسیای میانه را توسعه ببخشد. حالی باید توجه داشت که واقعیت تلاش آمریکا برای خروج نیروهای از افغانستان و نفوذ در آسیای میانه، در ارتباط با مهار قدرت‌های رقیب خود یعنی چین و روسیه است.

در شرایط جدید استراتژی محوری آمریکا در نظام بین‌الملل در قالب سیاست نگاه به شرق بر محور مهار چین معطوف شده است. از نگاه آمریکایی‌ها، پکن با سرمایه گذاری‌های عظیم خود در پروژه یک جاده- یک کمربند که بخش عمده‌ای از آن در کشورهای آسیای میانه است، قصد دارند تا با پیشی گرفتن از آمریکایی‌ها تعیین کننده نظم جدید تجاری جهان در جهان باشند. لذا به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها در مسیر ممانعت از توسعه نفوذ اقتصادی و سیاسی چین، نیازمند ایجاد پایگاههای نظامی در کشورهای آسیای میانه هستند.

علاوه بر کشور چین، دولت آمریکا در پی آن است که اراده و انگیزه دولت روسیه برای افزایش نفوذ در میان همسایگان خود در منطقه را مهار کند. در واقع، مسکو از دیرباز رقیب اصلی سیاسی، امنیتی و نظامی آمریکا در سطح جهانی بوده و دولت‌های مختلف آمریکا در پی مهار قدرت این کشور بوده‌اند. لذا به نظر می‌رسد اکنون کاخ سفید تعریف و اولویت‌بندی جدید منافع و روابط خود در منطقه آسیای میانه، راهبرد چالش آفرینی ژئوپلتیکی برای رقبا در منطقه حساس آسیای میانه را برای مقابله با روسیه در پیش گرفته‌اند.

 

 

منبع:http://alwaght.net

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟