وضعیت سیاسی چاد و افزایش رقابت  ­ها میان قدرت های بین الملی و منطقه ­ای برای سیطره بر آفریقا

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
حمله شورشیان «جبهه تغییر و وفاق در چاد» به مواضع دولت چاد و رسیدن آنان به 300 کیلومتری پایتخت و سپس اعلام کشته­ شدن «ادریس دیبی»، رئیس جمهور چاد در درگیری­ های نظامی، یکی از حوادث مهم راهبردی اخیر در منطقه صحرای بزرگ آفریقا محسوب می­شود.

 شورشیان چادی که پیش از این در جنوب لیبی مستقر بودند، توانسته بودند به مدد حضور در جنگ داخلی لیبی، به خصوص در کنار ارتش ملی خلیقه حفتر، خود را به شکل بسیار بزرگی تجهیز نمایند به گونه ­ای که گزارشات اولیه حاکی از آن بود که جبهه FACT توانسته بود با بیش از 400 اتومبیل و سلاح­ های سنگین به اراضی چاد حمله نماید و این امر منجر به غافلگیری نیروهای دولتی شده ­بود. حوادث اخیر چاد یکی از نشانه ­های روندی است که طی چند سال اخیر با کاهش قدرت بازیگران سنتی همچون فرانسه در این منطقه و افزایش رقابت های بین المللی برای سیطره بر قاره آفریقا به طور عام و منطقه ساحل و صحرا به طور خاص آغاز شده است.

افزایش رقابت ­های منطقه ­ای در منطقه ساحل و صحرا منجر به افزایش شکنندگی دولت­ های منطقه، ازدیاد درگیری­های قومی و مذهبی در منطقه و تشدید فعالیت­  های گروه­ های تروریستی به خصوص گروه­ های مرتبط با القاعده و داعش در منطقه آفریقا خواهدشد. سرایت درگیری­های قومی و تروریسم به کشورهایی مانند سودان و مصر و همچنین تبدیل جنوب لیبی به محدوده صادرکننده نزاع و گروه­ های تروریستی به منطقه، می­ تواند اثرات مخربی بر پیرامون جمهوری اسلامی به خصوص دو حوزه دریای سرخ، دریای مدیترانه و حتی غرب آسیا داشته باشد. از سویی دیگر سیالیت اوضاع امنیتی و سیاسی در منطقه ساحل و صحرا دارای پتانسیل­ هایی برای کنشگری جمهوری  ­ اسلامی در این منطقه است که می تواند کارت­ های جدیدی را در حوزه ­هایی همچون دربرگیری رقبای منطقه­ ای، مبارزه با تروریسم و تداوم مهاجرت به اروپا برای سیاستگذاران به ارمغان آورد.

بحران چاد و ریشه­ های آن:

چاد به عنوان کشوری مسلمان و دارای منابع طبیعی بسیار غنی نفتی و معدنی یکی از کشورهایی است که به عنوان حلقه اتصال میان کشورهای آفریقایی از یک سو و کشورهای عربی از سویی دیگر محسوب می ­گردد. این کشور علاوه بر جوار جغرافیایی، به دلیل تداخل اجتماعی با سودان، لیبی، آفریقای مرکزی و نیجر و مجاورت با دریاچه چاد یکی از کشورهای محوری در منطقه ساحل و صحرا محسوب می ­شود و از این رو همواره یکی از مهم­ترین کشورهای مورد توجه فرانسه، آمریکا و حتی بازیگران منطقه­ ای همچون لیبی و سودان بوده ­است.

از جانب دیگر، حضور تروریسم تکفیری در دو منطقه مهم از آفریقا یعنی حوزه دریاچه چاد و حوزه ساحل و صحرای بزرگ و قرار گرفتن این کشور در هر دوی این مناطق سبب شده­است که این کشور اهمیت بیشتری در منطقه بیابد. تمامی این عوامل سبب شده­اند که چاد با وجود شکنندگی دولت و همچنین تنوع قومی، مورد توجه خاص فرانسه بوده باشد و این کشور، همواره یکی از مهم­ترین حامیان دولت چاد به رهبری «ادریس دیبی» باشد و فرانسه طی سی سال اخیر طی چندین دخالت مستقیم نظامی، از سقوط حتمی دولت وی جلوگیری کند. ادریس دیبی نیز در ازای این حمایت به طور سنتی یکی از مهم­ترین ابزارهای پیگیری منافع فرانسه در منطقه ساحل و صحرا محسوب می ­شده است و دخالت­ها و کنش­ های سیاسی متعددی را در راستای منافع آن دولت در کشورهای همسایه انجام داده ­است که یکی از مهم­ترین آن­ها دخالت وی در جنگ دارفور در ابتدای قرن جاری میلادی بود که با استفاده از قرابت نژادی میان ارتش چاد و گروهی از شورشیان دارفور انجام شده بود.

استقبال امانوئل مکرون از ادریس دیبی در محل کاخ الیزه

با تضعیف موقعیت فرانسه در منطقه ساحل و صحرا، این منطقه شاهد حضور بازیگران جدید منطقه ­ای و بین­ المللی بود که تلاش داشتند با استفاده از خلأ بوجود آمده، جای پایی در این منطقه راهبردی بیابند. در این میان روسیه با استفاده از روش تلفیق قدرت نرم و سخت، و همچنین استفاده از ابزارهایی همچون استفاده از نیروهای شرکت امنیتی واگنر، تلاش دارد در این منطقه با نفوذ فرانسه و حتی آمریکا مبارزه نماید. موفقیت نسبی روسیه در یافتن جای پایی محکم در لیبی، حضور در کشور آفریقای مرکزی از طریق حفظ دولت مرکزی آن و همچنین موفقیت این کشور در دستیابی به پایگاهی دریایی در سودان نشان­ دهنده این است که راهبرد کلان روسیه در شمال آفریقا ایجاد چهارراهی روسی است که از دریای سرخ و دریای مدیترانه به مرکز آفریقا امتداد داشته باشد و از این رو کشور چاد یکی از عناصر کلیدی در این راهبرد محسوب می­  گردد؛ چرا که حضور روسیه در چاد علاوه بر ایجاد اتصال زمینی میان آفریقای مرکزی و لیبی، منجر به تضعیف بی­سابقه فرانسه در منطقه و همچنین افزایش توان مانور روسیه در کشورهای پیرامونی چاد و همچنین در پرونده مبارزه با تروریسم و مهاجرت غیرقانونی به غرب و ابزارسازی علیه اروپا و توسعه میدان های نبرد با ناتو خواهدشد.

رقابت فرانسه و روسیه در چاد:

با سقوط قذافی، جنوب لیبی که دارای روابط مستحکم اجتماعی با برخی از قبایل شمال چاد بود به یکی از مهم­ترین پایگاه­ های مخالفان چادی تبدیل گشت و دولت لیبی نیز به دلیل مشکلات داخلی توانایی مقابله با این گروه ­ها را نداشت. با شروع عملیات خلیفه حفتر بر ضد دولت وفاق، گروه موسوم به جبهه تغییر و وفاق در چاد توانست با حضور در صفوف ارتش ملی خلیفه حفتر، از امکانات مالی، تسلیحاتی و همچنین آموزش­ های نظامی از جانب نیروهای روسی حاضر در جبهه، بهره­ مند گردد و با برقراری آتش ­بس در این منطقه، روانه چاد گردد. شواهد امر حاکی از آن است که جبهه تغییر و وفاق در دوران حضور در لیبی، روابط گسترده و محکمی را با روسیه برقرار نموده ­است و دولت روسیه نیز حرکت شورشیان چادی به سمت پایتخت را در راستای منافع خود در مقابله با نفوذ فرانسه و آمریکا در قاره آفریقا قلمداد نموده ­است. انتشار اخبار متعدد از ارتباط مخالفان جبهه تغییر و وفاق با شرکت واگنر نیز احتمال دخالت روسیه در حوادث اخیر چاد را تقویت می­کند. هرچند که به نظر می ­رسد با وجود دخالت روسیه در حوادث اخیر چاد، این کشور به دلایل مختلف از جمله نداشتن پایگاهی مستحکم، توانایی پشتیبانی مؤثر از مخالفان را ندارد و این امر یکی از دلایل عمده شکست مخالفان از دولت مرکزی و تلاش آنان برای کشاندن دولت بر سر میز مذاکره است.

افق ­های آینده:

عمده واکنش­ های غربی حاکی از آن است که با وجود انتقال غیرقانونی قدرت به «محمد کاکا» فرزند دبی، وی مورد حمایت غرب است و این کشورها خواهان استمرار حاکمیت این خاندان بر چاد و مخالف تغییر رژیم حاکم هستند. با این وجود، عدم دخالت فرانسه در حمایت از ارتش دبی به مانند سال 2019، منجر به این شده ­است که برخی با مطرح نمودن نظریه­ های توطئه، فرانسه را عامل این قتل بدانند. اما در پاسخ به این دست از نظریات باید عنوان نمود که قتل رئیس جمهور چاد و ورود این کشور به فاز بی ­ثباتی سیاسی و احتمال تقسیم قدرت با گروه­ های دیگر، منجر به تضعیف موقعیت فرانسه در کل منطقه مرکز آفریقا خواهدشد؛ چرا که چاد و ارتش این کشور مداخلات متعدد سیاسی و نظامی را در کشورهای دیگر در راستای منافع فرانسه و مبارزه با تروریسم انجام داده ­است و شبکه ارتباطات و روابط مهمی را در این راستا در اختیار داشته است و هم اکنون به نظر می­رسد ارتش مجبور خواهد شد به دلیل بی­ ثباتی داخلی از سطح مداخلات خارجی خود بکاهد. از سویی دیگر نبود ادریس دبی در عرصه داخلی نیز منجر به افزایش شکاف های قومی در دورن ارتش و حتی در درون قبایل و اقوام حاکم بر دولت خواهد شد. احتمال افزایش حضور نیروهای تروریستی در شمال شرقی چاد و در نزدیکی مرز سودان نیز یکی از تهدیدات مهمی است که می ­تواند ثبات سودان را تهدید نماید. 

محمد کاکا حاکم جوان و جدید چاد در کنار امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه

پیامدهای جنگ داخلی اخیر چاد بر منطقه و جهان:

 * افزایش بی ثباتی در دو حوزه ساحل و دریاچه چاد: بی ثباتی سیاسی در چاد منجر به تضعیف بیش از پیش دولت­های منطقه و همچنین افزایش قدرت تحرک و نفوذ گروه­ های افراطی در این دو منطقه به خصوص گروه تروریستی داعش خواهد ­شد.

* کاهش نقش فرانسه و افزایش نقش روسیه در آفریقا: در صورت عدم موفقیت فرانسه در حمایت از ثبات چاد، بی­ثباتی سیاسی در این کشور منجر به تقویت روند تضعیف فرانسه و به تبع آن آمریکا در منطقه مرکز و غرب آفریقا به نفع بازیگران جدید به خصوص روسیه و چین خواهدشد.

نتیجه ­گیری:

شورش اخیر چاد و قتل رئیس­  جمهور این کشور فصلی دیگر در رقابت بزرگ میان قدرت­ های جهانی و منطقه­ ای، به خصوص روسیه و فرانسه، برای سیطره بر قاره آفریقا است که در جبهه های مختلف و در سطوح اقتصادی، امنیتی، نظامی و حتی فرهنگی در جریان است. با کشته شدن رئیس جمهور چاد، به نظر می­رسد منطقه شکننده ساحل و صحرا و همچنین منطقه حوزه دریاچه چاد با امواج بیشتری از ناامنی، تروریسم تکفیری و بی­ثباتی بیشتر مواجه خواهند شد که علاوه بر کشورهای حوزه ساحل، ثبات سیاسی کشورهای مهمی همچون الجزایر، نیجریه و همچنین لیبی را تهدید خواهد نمود و به دلیل مناسب بودن این منطقه برای حضور تروریست­ های رانده­ شده از منطقه غرب آسیا و یا امکان ارسال کمک­ های مالی از جانب این مناطق به غرب آسیا، بر منطقه غرب آسیا نیز تأثیر گذارند. از جانب دیگر حوادث چاد و شباهت آن با حوادث سال 2012 مالی نشان داد که حضور مزدوران بین المللی در جنگ این کشور، پس از اتمام درگیری­ ها اثرات نابودکننده­ای بر کشورهای مبدأ خواهد داشت.

جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از کشورهای فعال در حوزه مبارزه با تروریسم می­بایست علاوه بر توجه به گسترش تروریسم در مناطق پیرامونی ایران، به مناطق دیگری که ممکن است پتانسیل تبدیل­ شدن به کانون­ های تروریسم و در نتیجه تأثیرگذاری بر محیط پیرامونی جمهوری ­اسلامی داشته باشند را نیز رصد نماید. شکنندگی اوضاع در کشورهای ساحل و صحرا و همچنین آسیب­پذیری دولت­ های اروپایی در حوزه ­هایی همچون مهاجرت نیز یکی از دلایلی است که دولت­ هایی همچون روسیه را خواهان بازیگری در این حوزه به منظور اهرم­سازی در برابر غرب می­  کند. جمهوری اسلامی ایران نیز به دلیل مناقشه­ های مختلف با غرب، لازم است با توجه به این نقطه ضعف اساسی غرب، تلاش نماید نفوذ و فعالیت مؤثرتری در منطقه ساحل و صحرا داشته باشد.

منابع پژوهش در دفتر پژوهشکده موجود است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟