این اتفاق رخ داد و در مقابل آمریکا و پاکستان هم اقدام به تسلیح و آموزش مجاهدین افغان در شمال افغانستان کردند تا علیه شوروی دست به سلاح شوند. در این میان پس از شکست شوروی و خروج آنها از افغانستان، بعدها حکومت افغانستان به دست طالبان افتاد و پس از آن شاهد بودیم که ۱۱ سپتامبر با تمام ابعاد امنیتی، نظامی و سیاسیاش به وقوع پیوست که در نهایت مقدمات ورود نظامی آمریکا به این کشور را فراهم کرد.
حالا ایالات متحده پس از ۲۰ سال در حال خروج از افغانستان است و این در حالی است که میلیاردها دلار از سمت واشنگتن در این کشور هزینه شد. در ایالات متحده هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات به این جمعبندی رسیدند که باید از افغانستان خارج شوند که این امر تا سپتامبر سال جاری تکمیل خواهد شد. بدون تردید در این میان دولت افغانستان توان برقراری و تامین امنیت را ندارد و کار به جایی میرسد که مجدداً طالبان سیطره خود را بر تمام شهرهای افغانستان از سر میگیرد. طی هفتههای گذشته بسیاری از شهرها و ولایات افغانستان به دست طالبان سقوط کرد و بر اساس اعلام خودشان چیزی در حدود ۷۵ تا ۸۳ درصد خاک افغانستان تحت سلطه آنها قرار دارد. اینکه گفته میشود حکومت افغانستان یکباره ساقط میشود تا حد زیادی نادرست است بلکه نیروهای دولتی و مردمی افغانستان از پسر احمد شاه مسعود گرفته تا اردوی ملی مانع این کار خواهند شد و من معتقدم که سقوط یکباره دولت افغانستان فعلا دور از ذهن است.
در این میان اما آمریکاییها به دنبال آن هستند که افغانستان را یک پرونده بیاهمیت جلوه دهند و به نظر میرسد که به این موضوع رضایت دادهاند که کاری به دولت افغانستان نداشته باشند. این بیتفاوتی بدون تردید برای همسایه شرقی ما هزینهزا خواهد بود و تا جایی ادامه دارد که اخیراً در سفر اشرف غنی و عبدالله عبدالله به آمریکا، شاهد بودیم که از آنها به صورت رسمی استقبال نشد. تجمیع تمام این مولفهها نشان میدهد که افغانستان همین حالا هم با خلاء قدرت روبهرو است و به همین دلیل شاهد آن هستیم که چین به دنبال ورود به افغانستان است. طی روزهای اخیر اخبار زیادی از سوی رسانهها منتشر شده که پکن به دنبال آن است تا بتواند بعد از خروج آمریکا، جای پای خود را در افغانستان محکمتر کند. در نمای اول باید توجه داشته باشیم که چین اساساً به دنبال آن است تا از طریق حضور خود بتواند طرح یک جاده – یک کمربند را که آسیا را به آفریقا و اروپا متصل میکند، جلو ببرد.
مسئله اینجاست که در این میان بخش عمدهای از خاک افغانستان در دست طالبان است و از سوی دیگر آنها به دنبال حکومت اسلامی هستند تا بتواند به زعم خود شریعت را برقرار کند. به عبارتی دیگر کشورهای دخیل در پرونده افغانستان و همچنین دولت حاکم بر کابل به دنبال تاسیس مدرسه هستند اما طالبان مکتبخانه را در دستور کار دارد. از این جهت معتقدم چینیها با مانعی به اسم طالبان در افغانستان روبهرو خواهند بود؛ چراکه تفکر چین و طالبان با یکدیگر متضاد است که میتواند منافع پکن را با مشکل روبهرو کند. از سوی دیگر گفته شده که مذاکراتی در پشت پرده میان چین و قومیتهای افغانستان انجام شده است که مورد اعتراض دولت افغانستان قرار گرفته اما به هر ترتیب چینیها چشم خود را به افغانستان دوختهاند تا بتوانند علاوه بر تامین منافع خود، نفوذشان در این کشور را به شدت تعمیق ببخشند.
افغانستان از چهار جهت محاصره است؛ یعنی هیچ راهی جز تعامل با خارج برای تامین نیازهای داخلی ندارد به همین دلیل دولت فعلی و آینده این کشور چارهای ندارد جز اینکه با کشورهای خارجی ارتباط برقرار کند که بدون تردید چین یکی از آنها خواهد بود. در این وضعیت آمریکاییها هم که ۲۰ سال در این کشور حضور داشتند منافعی برای خود متصور هستند که بدون تردید با منافع پکن در تضاد است.
از این جهت دولت آینده افغانستان اعم از اینکه طیف خاصی سر کار بیاید یا طالبان، برای تامین نیازهایشان باید به سمت چین بروند و این در حالی است که اگر طالبان به این جمعبندی برسد که چین سرمایهگذاریهای گستردهای در افغانستان انجام میدهد و میتوانند از این طریق چهره خود را در آینده سیاسی و اقتصادی افغانستان تطهیر کنند، بدون تردید با پکن کنار خواهند آمد.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.