آینده روابط عربستان و امارات به کدام سمت می رود؟

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
اختلافات میان عربستان و امارات، دو متحدی که در طول دهه‌ گذشته با یکدیگر در عرصه‌های مختلف همکاری داشتند، اخیرا افزایش یافته است. این اختلافات می‌تواند ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران را تضعیف و تاثیر منفی بر ابتکارات صلح منطقه‌ای برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل داشته باشد. بنابراین برای اسراییل، توسل به دیپلماسی پنهان و حفظ کانال‌های جداگانه با دو کشور مهم است تا از تشدید اختلافات میان آن‌ها جلوگیری نماید.
 

بحران اپیدمی کووید 19 به اقتصاد عربستان سعودی و امارات متحده عربی آسیب رسانده است که مطابق آمار صندوق بین المللی پول، اقتصاد دو کشور به ترتیب 4.1 و 5.9 درصد کاهش یافته است. این خسارات از آسیب های ناشی از بحران مالی 2008 فراتر رفت و قیمت نفت خام برنت در اوایل سال 2020م. از بشکه ای 69 دلار به 20 دلار رسیده است. ( پایین ترین قیمت از سال 2001). هر دو کشور به شدت به صادرات نفت و فرآورده های نفتی وابسته هستند که 80 درصد صادرات عربستان و 55 درصد صادرات امارات متحده عربی را تشکیل می دهد. بنابراین افزایش 45 درصدی قیمت نفت از اوایل سال 2021 (به بیش از 70 دلار در هر بشکه) برای دو اقتصاد بزرگ در خاورمیانه اجتناب ناپذیر است. اخیرا ابوظبی در مخالفت با توافق کشورهای مشترک در کارتل نفتی اوپک پلاس برای کاهش تولید نفت، با غافلگیری ریاض همراه شد. مقامات اماراتی بر این تاکید داشتند که باید با افزایش صادرات نفتی خود ، درامدهای خود را افزایش دهند. مطابق توافق نامه اوپک پلاس، امارات متحده عربی تنها مجاز به تولید 3.17 میلیون بشکه نفت در روز است؛ در حالی که پتانسیل تولید این کشور در روز نزدیک 4 میلیون بشکه می باشد.

 

عبدالعزیز بن سلمان، وزیر انرژی عربستان سعودی علنا از این اقدام امارات انتقاد و گفت که همه تولیدکنندگان به جز یک کشور با یکدیگر توافق دارند و خواسته های امارات را غیرمنطقی خواند. بر اساس توافق صورت گرفته ، سطح تولید امارات متحده عربی از ماه مه 2022 به 3.5 میلیون بشکه در روز افزایش افزایش خواهد یافت که بیش از حد پایه قبلی یعنی 3.17 میلیون بشکه نفت در روز بود. روسیه ، عربستان سعودی ، عراق و کویت نیز در آن زمان سهمیه خود را افزایش می دهند. فراتر از سازش اخیر ، تنش های میان ریاض و ابوظبی با توجه به بحران تغییرات آب و هوایی، سوالات گسترده ی در مورد کنترل و اینده بازار نفت مطرح کرده است.

 

وجود کارتل اوپک پلاس، اساسا به توافق میان روسیه و عربستان سعودی وابسته است و مسکو به حفظ اوپک پلاس به عنوان ابزاری موثر برای تاثیرگذاری بر اقتصاد جهانی علاقه ی زیادی دارد. در واقع مسکو نقش میانجی گر بین عربستان سعودی و امارات متحده عربی را ایفا می کند؛ حتی اگر انتقادات ابوظبی از ریاض برای روسیه مناسب باشد. در همان زمان منافع انرژی سه کشور در قالب استراتژی برای تنظیم سطح قیمت به منظور محدودسازی تولید و صادرات نفت و هماهنگی در مورد مسائل آب و هوایی و تقاضا برای خاتمه بخشی به استفاده از انرژی مبتنی بر کربن در دهه ی آینده نزدیک شده است.

 

فراتر از سازش اخیر، تنش بین ریاض و ابوظبی با توجه به بحران تغییرات آب و هوایی، سوالات گسترده‌ای در مورد کنترل و آینده بازار نفت مطرح می کند. در واقع، مسئله تغییرات آب و هوایی سایه‌ی عظیمی بر صنعت نفت انداخته است. بر اساس پیش بینی آژانس بین المللی انرژی ( IEA)، تقاضا برای نفت در سال 2030م به 105 میلیون بشکه در روز می رسد. ( 5 درصد بیشتر از تقاضای قبل ازبحران کووید 19). مطابق سناریوی آژانس بین المللی انرژی، اگر تعهدات رهبران جهان در مورد انرژی و حمایت از محیط زیست اجرا شود، تقاضا به 85 میلیون بشکه در روز خواهد رسید. با توجه به ابهام در این زمینه، تمایل امارات برای حداکثر رساندن سود می تواند سایر کشورهای کارتل اوپک پلاس را تحت تاثیر قرار دهد. فراتر از مسئله نفت، اختلافات ریاض و ابوظبی در چهار موضوع قابل دسته بندی است:

 

1-  در اوایل ماه جولای ، عربستان سعودی به دلیل نگرانی در مورد گسترش نمونه ی دلتا کووید، پرواز از امارات و سایر کشورها به عربستان سعودی را به صورت موقت به حالت تعلیق در آورد. این مسئله باعث نارضایتی امارات شد؛ زیرا بخش عمده ای از گردشگری و توریسم امارات، افرادی هستند که از عربستان سعودی به امارات می آیند. از آن جایی که امارات متحده عربی در واکسیناسیون جهانی اقدامات مثبتی انجام داده؛ گمانه زنی ها در شبکه های اجتماعی منتشر شده که ملاحظات بهداشتی تنها انگیزه ی این اقدام نبوده است.

 

2-  به همین ترتیب، در اوایل ماه جولای ، هدف تبدیل عربستان سعودی به قطب هواپیمای های جهانی از طریق سرمایه گذاری 150 میلیارد دلاری تا سال 2030 از جمله تاسیس یک شرکت هواپیمایی جدید در کوتاه مدت و گسترش زیرساخت های فردوگاه جده و ریاض به اطلاع عموم رسید. این اقدام در راستای گرفتن سهم بازار از امارات و قطر قابل تعریف است.

 

3-  عربستان سعودی به عنوان بخشی از چشم انداز 2030 درصدد است تا به هزینه امارات، سرمایه گذاران را به یک مرکز تجارت جهانی جذب کند. در فوریه 2021م. ریاض اعلام کرد که تا سال 2024، روابط خود را با شرکت هایی که دفتر مرکزی آن ها خارج از مرزهای پادشاهی است، قطع خواهد نمود. اعتقاد بر این است که این اقدام بیش از هر چیز علیه دبی است که به عنوان پایگاه بسیاری از مشاغل بین المللی در منطقه عمل می کند.

 

4-  عربستان سعودی در راستای متنوع سازی منابع درامدی خود، از تغییر واردات گمرک در چارچوب توافق نامه گمرکی شورای همکاری خلیج فارس خبر داده است. کالاهای اسرائیل و همچنین کالایی که در مناطق آزاد تجاری تولید می شود و موتور محرکه اقتصاد امارات می باشند از مزایای گمرکی عربستان سعودی برخوردار نخواهد شد.

 

طی دهه گذشته، عربستان سعودی و امارات متحده عربی در تلاش برای شکل دهی به ژئوپلیتیک منطقه، اقدامات گسترده ای انجام داده اند. آن ها در طی سال های گذشته سیاست هایی را به اجرا در آورده اند که در بسیاری از موارد مخالف منافع یکدیگر بوده است. به دنبال حملات ایران به نفت کش ها در خلیج فارس ( ادعایی)، امارات متحده عربی به سمت گفتگو با ایران ( 2019) قدم برداشت. حملات نفت کش ها، باعث شد تا امارات متحده عربی نسبت به حملات ایران بیشترین نگرانی را داشته باشد و همچنین به تعهد ایالات متحده برای تضمین امنیتی آن ها شک و تردید داشت. همان زمان، امارات متحده عربی از عقب نشینی نیروهای خود از یمن، جایی که مسئولیت اصلی نبرد زمینی علیه انصارالله همسو با ایران را برعهده داشت، خبر داد. ابوظبی از جدایی طلبان جنوب یعنی شورای انتقالی جنوب حمایت می کند؛ در حالی که در نقطه مقابل ریاض از دوت مرکزی منصور بن هادی پشتیبانی می نماید. علاوه بر این، توافق نامه آشتی و سازش با قطر که در ژانویه 2021م. امضا شد؛ نمایانگر عمل گرایی فزاینده در سیاست عربستان سعودی بود؛ در حالی که امارات متحده عربی همچنان تمایلی به عادی سازی کامل روابط خود با قطر ندارد و هنوز قطر و اسلام سیاسی را تهدیدی جدی برای خود قلمداد می کند.

 

در طی سال‌های گذشته، تنش های مکرری بین ریاض و ابوظبی شکل گرفته است و می توان به اختلافات مرزی و موقعیت میادین نفتی، رقابت برای رهبری در جهان عرب و شورای همکاری خلیج فارس اشاره کرد. با این حال، تاکنون دو کشور توانسته اند بر اختلافات خود غلبه کنند و در مقابله با تهدیدات مشترک، ائتلافی متحد ایجاد نمایند. امارات متحده عربی معمولا در اقدامات سیاسی از عربستان سعودی زودتر عمل کرده است. برای نمونه می توان به روابط اخیر ایران و عربستان سعودی اشاره کرد که به دنبال گفتگوی تهران و ابوظبی شکل گرفت.

 

اما مهم ترین اختلافات بین ریاض و ابوظبی بیشتر اقتصادی است. البته این احتمال مطرح است که مخالفت ابوظبی با توافق کاهش تولید نفت برای نمایش عدم حمایت جدی امارات و تقاضای انعطاف پذیری این کشور در سایر اختلافات اقتصادی با عربستان سعودی باشد. در هر صورت احیای برجام و از سرگیری صادرات نفت ایران، نیاز به بحث بیشتر در مورد سهمیه های اوپک پلاس در آینده نزدیک قابل طرح است. عربستان سعودی و امارات متحده عربی به عنوان مهمترین بازیگران منطقه خاورمیانه مطرح هستند که دارای یک رویکرد عمل گرایانه نسبت به اسرائیل و غرب می باشند و همکاری  بین آن ها چیزی است که اسرائیل از آن به عنوان نفوذ ژئواستراتژیک تلقی می کند. مسئله محوری در این مشارکت، برداشت آن ها از ایران و گروه های نیابتی است که آن ها را به عنوان منبع تهدید و بی ثباتی در منطقه می دانند و باید از طریق همکاری مشترک با آن ها مقابله شود.

 

اما اکنون اختلافات بین ریاض و ابوظبی می تواند ائتلاف منطقه ای علیه ایران را تضعیف و بر توافق نامه عادی سازی روابط با اسرائیل در منطقه تاثیر منفی بگذارد. اسرائیل باید در مورد کشورهای حاشیه خلیج فارس بر اساس یک تحلیل جامع و منظم ژئوپلیتیکی و اقتصادی به عنوان مثال در همکاری با آنها در بازار انرژی تصمیم گیری کند. اما در مجموع، ریاض و ابوظبی به دلیل منافع مشترک اجازه نمی دهند روابط بین آن ها بدتر شود. اختلافات فعلی ، اهمیت دیپلماسی پنهان اسرائیل را حتی پس از امضای توافق نامه ابراهیم برجسته می کند. این اختلافات باعث می شود که اسرائیل مجاری مجزا را با دو کشور حفظ کند، تا حدی که از تشدید اختلافات بین دو کشور جلوگیری کند.

 

 

منبع:https://rahbordemoaser.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟