رنگین دادفر سپنتا، مشاور پیشین ریاستجمهوری افغانستان در دوران حکومت حامد کرزی، از خیزشهای مردمی علیه طالبان استقبال و تاکید کرد که نیروهای مردمی باید بهتر و بیشتر تقویت شوند تا در برابر طالبان ایستادگی و مقاومت کنند.
آقای سپنتا این سخنان را روز یکشنبه ۱۷مرداد، در نشستی که برای بررسی وضعیت امنیتی استان هرات در کابل برگزار شده بود، بیان کرد و اظهار داشت: «تقویت نیروهای مردمی در برابر طالبان برای جلوگیری از افتادن هرات به دست طالبان واقعا ضروری است.»
هرات از جمله استانهای افغانستان است که طالبان از ۱۰ روز پیش به اینسو، حملات شدیدی برای ساقط کردن آن آغاز کردند و در ابتدا توانستند خود را تا حومه مرکز این استان هم برسانند اما با مقاومت شدید نظامیان افغان و نیروهای مردمی به رهبری امیر اسماعیلخان، فرمانده پیشین جهادی، روبهرو شدند که در نتیجه از سقوط هرات جلوگیری شد.
باورها بر این است اگر مقاومت نیروهای مردمی در کنار نظامیان افغان قرار نمیگرفتند، امروز هرات به دست طالبان افتاده بود. اکنون مشاور پیشین امنیت ملی افغانستان نیز تاکید میکند که لازم است نیروهای مردمی سراسر افغانستان بهویژه هرات تقویت شوند تا در برابر طالبان ایستادگی و از پیشرویهای آنان جلوگیری کنند. خبرهایی که روز یکشنبه منتشر شد، حاکی از آن است که نظامیان افغان و نیروهای مردمی، طالبان را از سراسر شهر هرات عقب راندهاند.
در نشست روز یکشنبه کابل، رنگین دادفر اسپنتا از سیاستهای حکومت افغانستان هم انتقاد کرد و زمزمه برای اعلام آتشبس در شمار از استانها میان طالبان و نظامیان افغان را دلیل ادامه خشونتها خواند و گفت: «اگر قرار باشد در استان قندهار بزرگ و پکتیا جداگانه آتشبس شود، در این صورت هم روحیه وحدت ملی آسیب میبیند و هم به دلیل سیاستهای اشتباه، طالبان دستش باز میشود و به همه ولایتها حمله میکند که دولت باید به این مسئله توجه کند.»
جنگ طالبان علیه دولت افغانستان از سه ماه گذشته به این سو به شکل بی سابقهای تشدید شده است و طالبان در این مدت بیش از ۲۰۰ روستا و مرکز چندین استان را تصرف کردهاند؛ اما یادآور میشویم که اگر مقاومت نیروهای مردمی کنار نظامیان افغان نبود، شاید امروز کنترل شمار زیادی از استانهای افغانستان به دست طالبان افتاده بود.
پس از آنکه طالبان جنگ را شدت دادند و پیشروی کردند و چند شهرستان را به تصرف درآوردند، چند خیزش خودجوش مردمی علیه آنان شروع و به کارزار بزرگ مردمی علیه طالبان مبدل شد. اکنون جنگ در بیش از ۲۰ استان افغانستان میان نظامیان افغان و طالبان به شدت جریان دارد و این نیروهای مردمی به رهبری فرماندهان پیشین و نمایندگان آنان در مجلس این کشور مقابل طالبان میجنگند و ایستادگی آنان باعث شده است که طالبان با مشکل جدی مواجه شوند و تلفات سنگین داشته باشند.
دولت افغانستان از آغاز از خیزشهای مردمی برابر طالبان حمایت کرد و افغانهای دیگر را نیز تشویق کرد تا از روستا و استانهای خود با تمام توان دفاع کنند. اکنون شماری از سیاستمداران پیشین و فعلی و فرماندهان جهادی این کشور از دولت میخواهد که خیزشهای مردمی را فراموش نکند و آنان را تقویت کند تا جلوی پیروزی طالبان گرفته شود؛ اما با وجود اینکه دولتمردان و شماری زیاد از افغانها خیزشهای مردمی و ایستادگی آنان کنار نظامیان افغان برای مبارز با طالبان را ثمربخش میخوانند، برخی که با حمایت نظامی و مالی از نیروهای مردمی مخالفاند، اعتراض دارند. آنان این خیزشهای مردمی را دردسر بزرگ دولت و مردم افغانستان در آینده میدانند که بعدا کنترل آنها دشوار خواهد بود.
هاشم نظری، آگاه نظامی، در این مورد میگوید: «کار خوبی است که مردم از سرزمین و دیارشان دفاع کنند و دولت از آنان حمایت کند اما این حمایت باعث نشود که فردا نتوان جلو هیچیک از این گروهها را گرفت. دولت باید از هر گروهی که حمایت مالی و تجهیزات نظامی میکند، آن را در ردههای نظامی و زیر نظر وزارت دفاع درآورد تا هیچکس در آینده سوءاستفاده نکند.»
قابل ذکر است که هم اکنون در بیش از ۲۰ استان افغانستان جنگ شدید جریان دارد و همین نیروهای خیزشهای مردمیاند که در کنار نظامیان افغان مقابل طالبان میجنگند و از پیشروی آنان جلوگیری میکنند. استانهای هرات یکی از بارزترین نمونهها است که اگر خیزشهای مردمی به رهبری امیر اسماعیلخان نبود، طالبان حکومت را در این استان به دست میگرفت.
منبع:https://www.independentpersian.com
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.