در ماه اسفند/ فوریه، حریری -رهبر جریان المستقبل- در تلاش برای اطمینان از حمایتهای سیاسی و مالی، به کشورهای قطر، مصر و امارات متحده عربی سفر کرد.
حریری از زمانی که در آبان/ اکتبر گذشته به عنوان نخستوزیر منصوب شد، در تلاش است تا با کشورهای عربی خلیج فارس روابط نزدیکی ایجاد کند. از جملهی این کشورها، عربستان سعودی است که تاکنون از پذیرفتن وی امتناع کرده است. حریری که همزمان تابعیت لبنان و عربستان سعودی را دارد، برای مصالحه با پادشاهی عربستان مصمم است. به نظر میرسد نخستوزیر منتخب متقاعد شده است که برای بقای هر دولت جدیدی در لبنان به حمایت ریاض احتیاج دارد.
لبنان در حالی که هنوز دولتش کابینهای تشکیل نداده و اقتصاد کشور نیز ویران شده است، هر روز ناامیدتر میشود. حسین ایبش، پژوهشگر ارشد در “موسسهی مطالعات کشورهای عرب خلیج فارس” در واشنگتن توضیح میدهد: “حمایت خلیج فارس یکی از معدود گزینهها برای لبنان است تا بتواند از سقوط اقتصادی خود جلوگیری کند”. حریری که متولد عربستان است، از معدود چهرههای لبنانی است که برای گفتگو با رهبران خلیج فارس اعتبار دارد. هرچند که روابط وی با ریاض تاکنون بسیار ناپایدار بوده است.
منافع کلیدی عربستان در لبنان به محدود شدن قدرت حزبالله وابسته است. حزبالله متحد و نمایندهی ایران، اصلیترین رقیب ریاض است.
مسئولیت بیروت
در آبان/ اکتبر گذشته، پارلمان لبنان، حریری را موظف به تشکیل یک دولت تکنوکرات کرد. کابینهی جدید قرار است یک طرح اصلاح اقتصادی ارائه دهد. این طرح بر اساس ابتکار عملی است که توسط امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه ارائه شده است.
از آنجایی که اقتصاد لبنان در بدترین شرایط خود از زمان جنگ داخلی ۱۳۶۹-۱۳۵۴/ ۱۹۹۰-۱۹۷۵ قرار دارد، ضرورت تامین ثبات بیشتر از هر زمانی است. توافقی که به پیشگامی فرانسه صورت گرفته است حکم میکند که دسترسی لبنان به کمکهای خارجی، منوط به تشکیل دولتی است که بتواند اصلاحات پیشبینی شده را مدیریت کند.
لبنان در ماه اسفند ۱۳۹۸/ مارس ۲۰۲۰، زمانی که بدهی دولتش حدود ۹۰ میلیارد دلار بود، نتوانست به تعهداتش عمل کند. از آن زمان به بعد، پوند لبنان بیش از ۹۰ درصد ارزش خود را از دست داد و منجر به تورم عظیمی در این کشور شد.
در تظاهرات گستردهای که در سال ۱۳۹۸/ اواخر سال ۲۰۱۹ اتفاق افتاد، این کشور شاهد خشم عمومی در برابر فساد گسترده و نظام سیاسی طایفهای که عامل فقر و بحران بیکاری شدید است، بود. به دلیل این شرایط، حریری از دور دوم نخستوزیری خود کنارهگیری کرد.
اکنون، نزدیک به شش ماه بعد از انتصاب حریری، مردم لبنان به ثبات سیاسی یا اقتصادی نزدیک هم نیستند. او هنوز برای تشکیل کابینه در تلاش است. چنین شرایطی برای جنبش المستقبل او و ائتلاف ۱۴ مارس که المستقبل بخشی از آن است به معنی درگیری با رقبای سیاسی خود مانند جنبش میهنی آزاد، جنبش امل و حزبالله خواهد بود.
در همین حین، حسن دیاب نخستوزیر لبنان که بعد از انفجار ویرانگر بندر بیروت در تابستان گذشته استعفا داد، همچنان بر سر کار است و بر دولت موقت نظارت میکند. دولت او، اگرچه به نظر تا حد زیادی از چهرههای غیر حزبی تشکیل شده است، اما به نظر میرسد که در خدمت منافع حزبالله باشد.
در گفتگویی که امواج.میدیا با همکاران نزدیک حریری داشت، اعتقاد آنها بر این است که نخستوزیر لبنان “هنوز مشتاق است که لبنان به کشورهای عرب بازگردد. سفر او به قطر، مصر و امارات راهی برای ارسال این پیام بود.” انتظار میرود که نقش حریری بتواند توازن میان رئیسجمهور میشل عون و داماد او جبران باسیل رهبر جنبش میهنی آزاد را بر هم بزند؛ کهنهسربازانی که هردو به نظر میرسد به حزبالله نزدیک هستند.
اتحادهای گذشته با خلیج فارس
لبنان مدتی طولانی است که برای پایداری اقتصادش به حمایت کشورهای خلیجفارس تکیه دارد. تا سال ۱۳۹۰/ ۲۰۱۲ نزدیک به ۸۰ درصد از سرمایهگذاری مستقیم خارجی و بیش از ۴۵ درصد کمکهای مالی ارسالی به لبنان از کشورهای خلیج فارس بوده است. در این میان میتوان از عربستان سعودی به عنوان اصلیترین منبع یاد کرد.
با این وجود در پی گسست اخیر، به نظر میرسد عربستان از همکاری با حریری تن میزند. در آبان ۱۳۹۶/ نوامبر ۲۰۱۷ حریری به ریاض سفر کرد. از همانجا بود که او در یک نطق تلویزیونی از سمتش به عنوان نخستوزیر لبنان استعفا کرد. مسئولان ارشد لبنانی و سیاستمداران ارشد نزدیک به حریری، در آن زمان ادعا کردند که او مجبور به استعفا شده است.
حریری بعدتر از طریق پاریس به لبنان برگشت تا کارش را ادامه دهد. در هر حال، حاکمان ریاض پس از بازگشت او، به آنچه آن را پوششی برای دولت تحت کنترل حزبالله میدانستند، نگاه خوبی نداشتند.
ایبش از “موسسهی مطالعات کشورهای عرب خلیج فارس” به امواج.میدیا توضیح میدهد: “اختلافی شخصی میان رهبری عربستان سعودی و حریری وجود دارد. این اختلاف به سال ۱۳۹۶/ ۲۰۱۷ بر میگردد. زمانی که حریری از خروج از ریاض منع شد. در آنجا او را بیشتر به عنوان یک شهروند سعودی، تحت حاکمیت پادشاه در نظر گرفتند تا رهبر یک کشور خارجی”. ایبش افزود عربستان و سایر کشورهای عربی خلیج فارس از ناتوانی حریری و همپیمانانش برای محدود کردن قدرت حزبالله و متحدانش همچون امل و جنبش میهنی آزاد، مأیوس شدهاند.
تشکیل دولت
نزدیکان به حریری در لبنان مثل نمایندهی سابق پارلمان مصطفی علوش ادعا میکنند حریری شانس تشکیل یک دولت تکنوکرات را دارد؛ دولتی که زیاد تحت تاثیر حزبالله نباشد.
در دولت کنونی، حزبالله کماکان به کار خود ادامه میدهد. حزبالله به حمایت از همپیمانان خارجیاش از طریق قاچاق محصولات یارانهای (از جمله سوخت) به سوریه ادامه میدهد.
همزمان خشونت علیه فعالان و روزنامهنگاران مخالف حزبالله رو به گسترش است. قتل فعال و منتقد سرشناس، لقمان سلیم در جنوب لبنان جدیدترین نمونهی این خشونتهاست.
حزبالله علیرغم کاهش محبوبیت در سرتاسر لبنان و حتی در میان برخی از هواداران خودش، هنوز قدرتمندترین بازیگر منفرد کشور باقی مانده است. قدرت نظامی حزبالله بسیار بیشتر از هر گروه سیاسی دیگری است و قدرتش در سایر احزاب و سازمانهای اداری نیز گسترده شده است.
ایبش توضیح میدهد برای به دست آوردن حمایت عربستان سعودی، حریری میبایست این کشور را قانع کند که چگونه دولتش سدی در برابر حزبالله خواهد بود. “به دلیل روابط نامناسب ریاض و حریری و بدبینی گسترده نسبت به آنچه نخستوزیر منتخب میتواند در برابر حزبالله انجام دهد، کار قانعکردن عربستان بسیار مشکل خواهد بود.” ایبش اضافه کرد اگر حریری بتواند “حمایت بیشتری از سوی ایالات متحده” به دستبیاورد، محتملتر خواهد بود که عربستان نیز پای کار بیاید.
در هر حال، با توجه به موازنهی قوای فعلی در بیروت که به نفع حزبالله است، به نظر میرسد ریاض انگیزهی کمی برای کاهش اختلافات و حرکت به سوی پذیرش حریری دارد. ایبش در گفتگو با امواج.میدیا اشاره کرد که اگر ایران و شبکهاش در جای دیگری از منطقه در حال عقبنشینی باشند، حزبالله ممکن است تهدید کمتری به حساب بیاید.
در شرایط فعلی تلاشهای حریری برای کاهش قدرت حزبالله برای عربستان مهم خواهد بود. بر اساس پیشبینی ایبش، در هر حال “به نظر میرسد شبکهی ایران رو به گسترش است”. به این ترتیب بعید است که عربستان به سرعت به دنبال افزایش تعامل با لبنان باشد.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.