آیا پاکستان گناهکار اصلی خروج غیر شرافتمندانه آمریکا از افغانستان است

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
خبرگزاری آناتولی مقاله ای با عنوان ” آیا پاکستان گناهکار اصلی خروج غیر شرافتمندانه آمریکا از افغانستان است” به قلم دکتر عمر اصلان استاد روابط بین المللی دانشگاه یلدیریم بیاضیت آنکارا نوشت: آمریکا در دوران اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی از پاکستان حمایت و مصر و عربستان سعودی را نیز وادار کرد که از پاکستان حمایت کنند. آمریکا بعد از عقب نشینی روسها از افغانستان ، پاکستان را با آوارگان افغان و ” فرهنگ کلاکینشوف” تنها رها کرد.

طالبان ازعملکردهای خود در دهه 90 میلادی درس گرفته و پیام های دولت های غربی دایر بر” عدم توسل به زور برای تصرف کابل” را مدنظر قرارداده و تلاش می کند که با تشکیل یک حکومت موقت، حاکمیت افغانستان را در اختیار خود بگیرد.
هنوز نوع حکومت افغانستان، وزن طالبان در ساختار حکومتی، سیاست داخلی و خارجی افغانستان مبهم است و پاکستان و مقامات افغان و مردم افغان مسئول روند موجود وانمود می شوند. گفته می شود که طالبان بدون حمایت پاکستان نمی توانست با این سرعت پیشروی کند. پاکستان که بعد از حملات 11 سپتامبر 2001 میلادی از عملیات اشغال افغانستان حمایت کرد ، برای آنکه دچار خلاء قدرت در منطقه بعد از خروج آمریکا از افغانستان در سابق و امروز نشود، طالبان را تحت حمایت و حفاظت خود گرفت.
همکاری پاکستان با آمریکا در سال 1950 میلادی با سفر لیاقت خان نخست وزیر پاکستان به آمریکا آغاز شد و همکاری دو کشور به صورت اتحاد دوجانبه نبود. دلیل علاقه آمریکا به پاکستان مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی و کمونیسم و دلیل علاقه پاکستان برای همکاری با آمریکا، مقابله با تهدیدات هندوستان با حمایت آمریکا بود. آمریکا علیرغم اصرار کشورهای عضو پیمان بغداد برای تبدیل پیمان به اتحاد نظامی نظیر ناتو ، با تبدیل آن مخالفت کرد و در جنگ چین و هندوستان به یاری هندوستان شتافت. آمریکا در سال 1965 نیز در جنگ هندوستان با پاکستان از کمک به پاکستان خودداری کرد. هنگام جهاد افغان نیر روابط آمریکا و پاکستان در سطح یک معامله باقی ماند. آمریکا بعد از پایان جنگ سرد به تدریج هندوستان را به شریک راهبردی خود تبدیل کرد و از برنامه سلاح هسته ای هندوستان حمایت و برنامه هسته ای پاکستان را تحریم کرد.
حملات یازده سپتامبر یک بار دیگر پاکستان را از نظر آمریکا به عنوان کشور مهم جلوه داد. آمریکا افغانستان را اشغال و پاکستان را برای کشاندن به همکاری با خود، وادار کرد که خطرات آینده را پذیرفته و در مناطق پشتون نشین در مرزهای مشترک با افغانستان عملیات نظامی انجام دهد. پاکستان به عملیات نیروهای زمینی و هوایی آمریکا و عبور آنها از پاکستان به سوی افغانستان کمک کرد. آمریکا در همان دوران مانند امروز ناگهان از افغانستان خارج شد. پاکستان نیز برای آنکه در منطقه دچار خلا قدرت نشود، به حمایت خود از طالبان ادامه داد.
آمریکا برخلاف نگرانی های پاکستان، از گسترش نفود هندوستان در افغانستان حمایت کرد. آمریکا در دوران اشغال افغانستان به بهانه مبارزه با القاعده با پهپادها حملات هوایی انجام داده و مردم غیر نظامی را کشته و پاکستان را در شرایط دشواری قرار داده و بدان کشورآسیب رساند. . همکاری آمریکا و دولت پاکستان، به اعلام موجودیت ” تحریک طالبان پاکستان” منجر شد و پاکستان به طور مستقیم با صدها حملات تروریستی روبرو شد. آمریکا در چند سال اخیر پاکستان را در فهرست کشورهای حامی مالی تروریسم قرارداده و تحت فشار گذاشت. دونالد ترامپ با انتشار توئیتی در سال 2018 میلادی مدعی شد که پاکستان سالهای طولانی آمریکا را فریب داده است. آمریکا انتظار دارد که افغانستان میزبان گروه تروریستی بین المللی که منافع آمریکا را تهدید می کند، نباشد.
آمریکا سپس سیاست خود را تغییرداده و اعلام کرد که اگر طالبان مانع حضور گروه تروریستی بین المللی(القاعده) شود، می تواند در افغانستان حکومت تشکیل دهد ویا شریک حکومت ائتلافی شود.

پنتاگون سالهای طولانی حکومتها و مقامات کشوری آمریکا را در باره افغانستان فریب داده است. پاکستان مداوم هشدار داد که بناحق پشتون های افغانستان از حق حاکمیت محروم شده اند و تا موقعیکه اوضاع عوض نشود، در افغانستان صلح و ثبات برقرار نخواهد شد. مقامات عالی رتبه پاکستان اعلام کرده اند که بحران افغانستان راه حل نظامی ندارد و با مذاکرات سیاسی و صلح آمیز باید مسئله افغانستان حل شود. سیاست اشتباه جورج بوش توسط باراک اوباما به خیال آنکه در عراق موفقیت آمیز بوده است، ادامه یافت و راهبرد مبارزه با طالبان به روش کنترگریلا/ ضد چریک به ارتش افغانستان واگذار شد. آمریکا آموزش های نظامی درست و دقیق به ارتش افغانستان نداد، اما ارتش آمریکا وانمود کرد که افغانستان در مسیر درستی به پیش می رود. حکومت ترامپ نیز اعلام کرد که ارتش آمریکا نمی تواند در افغانستان پیروز شود و ارتش افغانستان نیز به تنهایی نمی تواند به جنگ با طالبان ادامه دهد.
پنتاگون از ماهیت اصلی این روند اطلاع داشت، اما مردم و حکومت ها را فریب می داد و اسناد معتبر درباره این مسائل را نادیده گرفته و پاکستان را متهم می کند. طالبان در مذاکرات صلح دوحه اعلام کرده بود که تا موقعیکه حکومت اشرف غنی استعفا ندهد، با حکومت افغانستان مذاکره نخواهد کرد و در نهایت وارد کابل شده و اشرف غنی را وادار به استعفا و فرار کرد.
تحولات اخیر نشان داد که بدون کمک آمریکا ارتش افغانستان وجود خارجی ندارد و مانند قلعه کاغذی فروخواهد ریخت.
اشفق کیانی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح پاکستان در بین سالهای 2008-2013 میلادی به باراک اوباما نامه ای نوشته و تاکید کرده بود: آمریکا همیشه روابط با پاکستان را به صورت روابط موقت و معامله خرید و فروش تلقی می کند. ما را گناهکار می نامد و یا پاکستان را به منزله کبک در قفس خود می داند و منافع و نگرانی های پاکستان را نادیده می گیرد. آمریکا بعد از عقب نشینی از افغانستان، از پاکستان درخواست کرده است که پایگاه نظامی آمریکا ایجاد کند. اما مانند سابق برای پاک کردن کثافت کاری های خود در افغانستان، به پاکستان نزدیک می شود.”
طالبان در 15 اوت به پیشروی خود ادامه داد و تلاش کرد که بدون جنگ وارد کابل شود و از طریق مذاکره حکومت را در اختیار بگیرد. حتی طالبان به صورت لفظی نیز برای برقراری و حفظ آرامش مردم برخی اصول را اعلام کرده است. این نوع مسائل نشان می دهد که طالبان از نتایج منفی 25 سال قبل هنگام ورود به کابل و حوادث دیگر متعاقب آن درس عبرت گرفته است.
از دوحه به کابل
مذاکرات کابل نشان می دهد که آمریکا طالبان را یک ” نیروی بومی نه خارجی مانند القاعده” و “یک تشکل ملی” و یک جنبش با منشا افغانستانی تلقی می کند. آمریکا معتقد است که اگر طالبان از حضور گروه تروریستی بین المللی که منافع آمریکا را تهدید می کند در افغانستان پیشگیری و منافع آمریکا را حفظ کند، می تواند در افغانستان حکومت تشکیل دهد ویا شریک حکومت شود. حمید کرزایی رئیس جمهور سابق افغانستان می گوید که با جوبایدن معاون باراک اوباما رئیس جمهور اسبق آمریکا درباره طالبان گفتگو کردم و بایدن گفته بود: طالبان مشکل شما و القاعده مشکل ماست. در نتیجه تا موقعیکه گروه های تروریستی نظیر القاعده در افغانستان حضور نداشته باشند، آمریکا با طالبان درگیری و تضادی نخواهد داشت.
از نظر پاکستان مسئله مهم این است که منافع ژئو اکونومیک و توسعه پاکستان فدای عمق راهبردی افغانستان نشود.
زلمای خلیلزاد نماینده ویژه آمریکا در امور فغانستان در مذاکرات صلح دوحه با طالبان در دوحه با توجه به پیشروی سریع طالبان هشدار داده بود؛ اگر طالبان به زور و خشونت متوسل شود و حکومت تشکیل دهد، جامعه بین المللی طالبان را برسمیت نخواهند شناخت.”

طالبان ممکن است که با توجه به هشدار خلیل زاد، روش عملگرایانه در پیش گرفته اند. باید منتظر تشکیل حکومت طالبان و وزن طالبان در تشکیل حکومت افغانستان و اصول اجرایی طالبان بود و سپس تحولات را ارزیابی کرد. تشکیل حکومت طالبان از نظر پاکستان به معنی این است که پاکستان برای باردوم به عمق راهبردی در افغانستان دست خواهد یافت. حکومت جدید افغانستان به هر صورت روابط نزدیکی با پاکستان برقرار خواهد کرد و با چین نیز روابط حسنه ای خواهد داشت، اما مخالف هندوستان عمل خواهد کرد. پاکستان در کوتاه مدت منافع و دستاورد بزرگی بدست خواهد آورد. هندوستان زیر سایه همکاری آمریکا و هندوستان در سالهای اخیر با کشورهای خلیج(فارس) همکاری سیاسی، اقتصادی و اطلاعاتی خود را افزایش داده است. اما وضعیت اخیر افغانستان، موقعیت پاکستان را در منطقه تقویت خواهد کرد. همه سیاست های اجرایی طالبان در افغانستان توسط رسانه های بین المللی به حساب پاکستان نوشته خواهد شد. ورود طالبان به کابل، همه سیاست های اجرایی پاکستان را از هم اکنون تسهیل خواهد کرد. پاکستان نیز نسبت به وضعیت فعلی طالبان و افغانستان آگاه است. پاکستان 25 سال قبل اولین کشور و عربستان سعودی و امارات عربی متحده دومین کشورهایی بودند که حکومت طالبان را برسمیت شناختند. اما اکنون عربستان سعودی و امارات عربی متحده بدون مجوز آمریکا، طالبان را برسمیت نخواهند شناخت. از نظر پاکستان روش تشکیل حکومت طالبان مهم نیست، بلکه مسئله مهم این است که حکومت جدید افغانستان نباید با اقدامات و گفتمان های خود موج ایجاد و افکار عمومی را تحریک کند. پاکستان به صورت منطقی منتظر برسمیت شناختن حکومت طالبان توسط چین و روسیه خواهد بود. پاکستان از آغاز جهاد افغانستان تاکنون با مشکل بزرگ آوارگان و پناهجویان افغانی روبرو شده است. آمریکا در دهد 80 میلادی پاکستان را که میلیون ها افغانی را پذیرفته بود به عنوان کشور مشفق و انسان دوست اعلام کرده بود. اما سپس پاکستان را بدون کمک و حمایت سیاسی و مالی رها کرد. بنا به گزارش امنیتی ارائه شده به عمران خان نخست وزیر پاکستان در اوائل ماه ژوئیه، در نتیجه پیشروی طالبان بین 500 تا 700 هزار نفر افغانی به پاکستان پناهنده خواهند شد. اما هنوز موج پناهندگی از افغانستان به پاکستان آغاز نشده است. بیانیه های متعادل طالبان نیز از آغاز موج پناهندگی پیشگیری کرده است. اگر موج پناهندگی آغاز شود، پاکستان در مناطق مرزی اردوگاه پناهندگان ایجاد خواهد کرد. پاکستان ممکن است که در دراز مدت با مشکلات و تهدیدات ترکیبی امنیتی، پناهندگان و تروریسم ناشی از افغانستان روبرو شود. کشورهای همسایه افغانستان و سایر کشورها بعد از تشکیل حکومت طالبان افغانستان را به مرکز صدور بی ثباتی به کشورهای دیگر تبدیل خواهند کرد. در این صورت پاکستان در سیاست داخلی و خارجی اسیر تحولات و مسائل افغانستان خواهد شد. عمران خان نخست وزیر پاکستان، در چند سال در سیاست خارجی چهره امنیتی محور را تغییر داده و بر سیاست همکاری توریستی، تجارت، جوانان، اموزش، بهداشت و سرمایه گذاری در بخش های مزبور برای رشد و توسعه تاکید کرده و متمرکز شده است. امادر شرایط حاضر ادامه سیاست عمران خان دشوارتر خواهد شد. اکنون امتحان اصلی پاکستان این است که راهبرد ژئو اقتصادی و رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی پاکستان را قربانی عمق راهبردی افغانستان نکند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟