سوسیالیسم چینی با محوریت شی جین پینگ

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
بررسی پلنوم ششم کنگره 19 خلق چین و دلالت¬ های آن برای سیاست خارجی این کشور
حزب کمونیست چین از زمانی که با پیروزی بر مخالفان داخلی و خارجی توانست نظام سیاسی مدنظر خود را در این کشور تأسیس کند با وجود فراز و نشیب های طولانی توانسته موقعیت خود را در این کشور تثبیت کند. وضعیت خاص این حزب سبب شده شناخت محدودی از آن در جهان خارج وجود داشته باشد.

مقدمه

حزب کمونیست چین از زمانی که با پیروزی بر مخالفان داخلی و خارجی توانست نظام سیاسی مدنظر خود را در این کشور تأسیس کند با وجود فراز و نشیب های طولانی توانسته موقعیت خود را در این کشور تثبیت کند. وضعیت خاص این حزب سبب شده شناخت محدودی از آن در جهان خارج وجود داشته باشد. با این حال شناخت فرآیندهای درونی آن نه تنها فهم تحلیل گران و سیاست مداران از تحولات درونی این کشور، بلکه تأثیر آنها بر سیاست خارجی پکن در آینده را تقویت می­کند. مهم ترین تحول اخیر در سیاست داخلی چین برگزاری ششمین پلنوم از نوزدهمین کمیته مرکزی حزب در تاریخ 8 تا 11 نوامبر بوده که می توان به دلیل انتشار سومین قطعنامه تاریخ حزب کمونیست آن را نقطه عطف و تاریخ ­ساز در سیاست این کشور دانست. بر این اساس، در این گزارش تلاش می ­شود ضمن توصیف و تبیین محتوای اسناد منتشر شده در نشست به ارزیابی معانی و دلالت ­های احتمالی ناشی از آن به ویژه در حوزه سیاست خارجی بپردازیم.

1-نگاهی به محتوای پلنوم ششم

به ­طور معمول هر کنگره ملی خلق چین 7 پلنوم در طول 5 سال برگزار می کند که هر یک متمرکز بر موضوعات مشخصی می­ باشند. پلنوم اخیر که ششمین پلنوم کمیته مرکزی نوزدهم حزب کمونیست محسوب می­ شود در تاریخ 8 تا 11 نوامبر برگزار گردید و مهم ترین دستورکار آن تصویب قطعنامه «دستاوردهای مهم و تجربه تاریخی حزب طی قرن گذشته» بود. به منظور تحلیل نشست می­ توان بر سه سند یعنی قطعنامه ذکر شده، بیانیه نشست و سخنرانی شی جین پینگ در نشست اخیر متمرکز بود. در سخنرانی شی جین پینگ بر موضوعات مختلفی از جمله روند آماده­ شدن قطعنامه، اهداف و محتوای آن تمرکز صورت گرفته است. به اعتقاد شی جین پینگ ارزیابی دستاوردها و تجربه ­های تاریخی در ایجاد یک اجماع گسترده ­تر و وحدت قدرتمندتر در اراده و عمل اعضاء و اتحاد مردم چین از همه گروه­ های قومی به منظور دستیابی به موفقیت جدید و بزرگ در ساخت «سوسیالیسم با ویژگی های چینی در عصر جدید» کمک خواهد کرد. به باور وی، بررسی تاریخ و فهم پویایی ­های اساسی توسعه آن در جهت آماده­شدن برای آینده با اعتماد به نفس بیشتر ضروری است. در بیانیه نیز اساسا به شرح هر آنچه در سه روز نشست مطرح شده پرداخته شده است. در قطعنامه دلایل ضرورت ارزیابی دستاوردها و تجربه تاریخی در قرن گذشته به شرح زیر اعلام شده است:

  • شروع سفری جدید برای تبدیل چین به یک کشور سوسیالیستی مدرن در همه زمینه ­ها؛
  • حفظ و توسعه سوسیالیسم با ویژگی­ های چینی در عصر جدید؛
  • تقویت خودآگاهی نسبت به نیاز به حفظ یگانگی سیاسی، تفکر بر مبنای تصویر بزرگ، پیروی از مرکز رهبری و همسویی با رهبری حزب؛
  • افزایش اعتماد به مسیر، تئوری، سیستم و فرهنگ سوسیالیسم با ویژگی چینی؛
  • حفظ موقعیت محوری شی جین پینگ در کمیته مرکزی حزب و خود حزب و حفظ نقش محوری کمیته مرکزی؛
  • پیشبرد خوداصلاحی حزب، تقویت توانایی واکنش به خطرات و چالش ­ها و حفظ قدرت و پایداری حزب.

 

در کنار اهداف فوق در تبیین محتوای نشست ذکر موارد زیر ضرورت دارد:

  • برشمردن دستاوردهای حزب در دوره های مختلف: یکی از ابعاد مهم قطعنامه برشمردن دستاوردهای حزب در طول یکصد سال گذشته بوده است. این دستاوردها شامل پیروزی در انقلاب دموکراتیک جدید، انقلاب سوسیالیستی در چین که از زمان حاکم شدن حزب کمونیست در چین را در بر می گیرد؛ دوره اصلاحات، گشایش و مدرنیزاسیون سوسیالیستی (که با دنگ شیائوپینگ آغاز شد) و تأکید بر دستاوردها و تفکرات رهبران گذشته چین از جمله تئوری دنگ، سه نمایندگی جیانگ زمین و نگرش علمی به توسعه هو جین تائو. بر خلاف قطعنامه ­های پیشین، قطعنامه جدید کمتر معطوف به گسست از گذشته و بیشتر معطوف به آینده است. به عنوان مثال، برخلاف قطعنامه 1981 که در زمان دنگ منتشر شد، قطعنامه اخیر از دوره مائو به عنوان زمان «انقلاب و سازندگی سوسیالیستی» یاد می‌کند. البته در بخشی از بیانیه در تمجید عصر شی جین پینگ به این موضوع اشاره شده که در عصر جدید بسیاری از مشکلات سخت را که مدت‌ ها در دستور کار بودند، اما هرگز حل نشده بوده، حل شده و بسیاری از چیزهایی را که می‌ خواستیم اما هرگز انجام نشد، به انجام رسیده است.
  • تمرکز اصلی بر دوره زمامداری شی جین پینگ با عنوان عصر جدید سوسیالیسم با ویژگی های چینی در عصر جدید: به زعم قطعنامه اخیر به دنبال کنگره 18 (در سال 2012) سوسیالیسم با مشخصه های چینی وارد عصر جدید شد. در این زمان مهمترین وظایف پیش روی حزب، تکمیل هدف صد ساله اول (منظور از زمان تأسیس حزب تاکنون) و حرکت به سمت دومین هدف صد ساله (صد سال بین تأسیس حکومت کمونیستی در چین تا اواسط قرن 21) بوده است. بنا به قطعنامه، تفکر شی جین پینگ یا همان «سوسیالیسم با مشخصه های چینی برای عصر جدید»، مارکسیسمِ چین معاصر و قرن 21 است. به عبارت دیگر، تفکر وی پیشرفت جدیدی در به کارگیری مارکسیسم برای چارچوب و بستر چین به شمار می رود.
  • تثبیت موقعیت شی جین پینگ هم تراز با مائو و دنگ: به طور کلی طرح قطعنامه کنونی، شی جین پینگ را در سطحی همچون مائو و دنگ شیائوپینگ قرار می ­دهد. در گذشته فقط دوبار آن هم در سال 1945 توسط مائو و دیگری در سال 1981 توسط دنگ شیائوپینگ به تصویب رسیده است. محتوای قطعنامه دستاوردهای تاریخی و بیانیه نیز حکایت از تلاش برای ارائه تصویری کاملا مثبت از شی جین پینگ و رهبری وی بوده است. در قطعنامه یکی از دلایل ضرورت ارزیابی تاریخی، حفظ موقعیت محوری شی جین پینگ در کمیته مرکزی و حزب و البته حفظ اقتدار این کمیته و رهبری متمرکز آن ذکر شده است. مائو و حامیانش اولین قطعنامه تاریخ حزب را در سال 1945 برای تحکیم اقتدار خود و محکوم کردن رقبای سابق پس از سال­ ها درگیری داخلی ارائه کردند. این قطعنامه گامی مهم در ایجاد و تثبیت «اندیشه مائوتسه تونگ» بود. دنگ و دیگر رهبران چین نیز بر قطعنامه دوم حزب در سال 1981 نظارت کردند، یعنی پس از آن که با عبور از انقلاب فرهنگی چین به قدرت بازگشتند. این قطعنامه نیز آغازگر عصر اصلاحات در چین بود.

  • عدم وجود نشانه ­ای مبنی بر تغییر رهبری: برخلاف گذشته در نشست اخیر هیچ نشانه ­ای مبنی بر احتمال تغییر رهبری در کنگره بیستم حزب که در نیمه دوم سال 2020 برگزار می ­شود همچون ارتقاء موقعیت اعضا یا غیره صورت نگرفت. بلکه از محتوای قطعنامه این گونه بر می ­آید که شی جین پینگ در متقاعدکردن کمیته مرکزی مبنی بر اینکه حضور وی در شرایط کنونی برای چین ضروری است موفق عمل کرده است. لغو محدودیت دو دوره ­ای ریاست جمهوری در چین در سال 2018 نیز حاکی از عزم شی جین پینگ برای تمدید حضور خود در بالاترین سطح قدرت است.
  • واژگان پرتکرار در قطعنامه: در قطعنامه 94 بار واژه اصلاح (reform) مورد استفاده قرار گرفته است. این واژه که نشان ­دهنده تعهد چین به اصلاح است در بسترهای مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است. از یکسو معطوف به آغاز عصر اصلاحات از زمان دنگ شیائوپینگ است که در کنار واژه گشایش(opening up) مورد استفاده قرار گرفته و از سوی دیگر معطوف به عصر حاضر و آینده است که اساساً به معنای استمرار گشایش در حوزه هایی همچون اقتصاد و باز بودن نسبت به تغییرات نوین است و البته دیگر معنای مهم آن به خوداصلاحی(Self-reform) در حزب دلالت دارد. واژه دیگر توسعه است که در متن قطعنامه 162 بار واژه توسعه مورد استفاده قرار گرفته است. استفاده از این واژه قالب­ هایی چون توسعه اقتصادی، توسعه فرهنگی، نگاه علمی به توسعه، توسعه پایدار، توسعه و ثبات، توسعه اجتماعی، توسعه هماهنگ، صلح و توسعه، توسعه و کامیابی(prosperity) و غیره را در متن برگرفته است. می­ توان از این امر تعهد حزب کمونیست چین به استمرار سیاست­ های توسعه­محور را دریافت. همچنین تکرار 16بار واژه همکاری و یک بار واژه رقابت در متن قطعنامه نیز نشان می­دهد حزب کمونیست همچنان همکاری را ترجیح می ­دهد؛ زیرا پکن می­ داند ثبات برای دستیابی به اهداف آینده ضروری است. در قطعنامه فوق همچنین 25 بار شی جین پینگ، 18 بار مائو، 6 بار دنگ شیائوپینگ، یک بار جیانگ زمین و یک بار هو جین تائو، ذکر شده­ اند. در کنار این موارد واژه جهانی معادل Global در متن 25 مرتبه آورده شده است. تکرار این واژه به معنای آن است که پکن خود را کنشگری در سطح جهانی تعریف می­ کند.

2-ارزیابی و دلالت ها برای سیاست خارجی

به طور کلی با توجه به محتوای نشست به ویژه با تمرکز بر قطعنامه تاریخی حزب می­ توان نکات زیر را در ارتباط با سیاست خارجی چین در حال حاضر و آینده بیان کرد:

  • فاصله گرفتن از رهبری جمعی و امکان سیاست خارجی قاطعانه بر مبنای مشی شی جین پینگ: رهبری جمعی در چین با شی جین پینگ و به منظور ممانعت از تکرار حکمرانی شبه مائو در چین آغاز شد. هدف آن نیز تشویق کمیته دائمی پولیتبوری چین برای حکمرانی از طریق اجماع بود. اما در حال حاضر به نظر می­ رسد چین به سمت حکمرانی افراد قوی در حرکت باشد. این امر می­ تواند به معنی سیاست خارجی با اعتماد­به ­نفس­ تر و قاطعانه باشد. چنین تحولی می­ تواند در تصمیم گیری­ های سیاست خارجی، به کارگیری و تحریک ناسیونالیسم در داخل در راستای اهداف سیاست خارجی و غیره موثر باشد. مهمترین تجلی این رهبری قدرتمند در موضوعاتی چون روابط با آمریکا، چالش­ های محیط پیرامونی و منافع محوری خواهد بود.

  • کنشگری نوین چین با تصدیق جایگاه نوین چین در نظام بین الملل و تغییر در توازن قدرت: در قطعنامه پلنوم ششم کمیته مرکزی به این موضوع اشاره شده که در عصر جدید توازن قدرت بین­ المللی در حال تجربه تغییرات عمیقی است و یکجانبه ­گرایی، حمایت­ گری، هژمونیسم و سیاست قدرت، تهدیدات بزرگتری برای صلح و توسعه جهانی در پی خواهند داشت. این امر به معنای تأیید جایگاه این کشور در نظام بین ­الملل و در نتیجه لزوم کنشگری متفاوت از گذشته خواهد بود. در قطعنامه به مشارکت فعالانه چین در اصلاح و توسعه سیستم حکمرانی جهانی حول سازمان ملل، نظم بین ­المللی مبتنی بر حقوق بین­ الملل و هنجار­های پایه­ای روابط بین ­المللی بر پایه اهداف و منشور ملل متحد و نقش این کشور در حل سیاسی موضوعات داغ منطقه­ ای و بین ­المللی اشاره شده است. مضافاً پکن یک دیپلماسی قدرت بزرگ با مشخصه چینی را در پیش گرفته است. بر مبنای پیش­ بینی قطعنامه، چین بر مبنای کلیت توان ملی و نفوذ بین­ المللی در عصر جدید به موقعیت رهبری جهانی خواهد رسید. این تصدیق جایگاه به معنای فعال ­تر شدن چین در عرصه جهانی و تلاش برای به رسمیت شناخته شدن موقعیت برابر این کشور به عنوان یک قدرت بزرگ خواهد بود.
  • مدرنیزاسیون نظامی: در قطعنامه 2021 بر توسعه توان دفاعی چین همسو با ارتقای جایگاه بین­ المللی این کشور و منافع توسعه ­ای و امنیتی آن تأکید شده است. بر این اساس، ارتش چین تا سال 2035، به مدرنیزاسیون دفاع ملی و تا 2050 نیروهای مسلح این کشور به نیرویی در کلاس جهانی تبدیل خواهند شد. به طور طبیعی این به معنای افزایش توانمندی­ های نظامی و احتمال افزایش رقابت­ های نظامی با دیگران به ویژه آمریکا است. در گزارش منتشر شده وزارت دفاع آمریکا در مورد توانمندی­ های نظامی چین نیز از این موضوع ابراز نگرانی شده است.
  • تایید سیاست ­های چین در تایوان و محیط پیرامون: شی جین پینگ سیاست­ های سختگیرانه ­ای را نسبت به موضوعات منافع­ محوری چین در پیش گرفته که شامل موضوعاتی چون هنگ کنگ یا تایوان می­ باشد. طبق قطعنامه، چین با هر دخالت خارجی مخالفت جدی کرده و در نهایت وحدت کامل دو طرف به واقعیت خواهد پیوست. این امر نیز می­ تواند به معنای جدیت چین در حوزه منافع محوری خود و احتمال استمرار یا حتی توسعه تنش­ ها در محیط پیرامونی این کشور است.
  • تأیید مدل رشد اقتصادی و سیاست خارجی مبتنی بر آن: بر مبنای قطعنامه، اقتصاد چین به مرحله نرمال جدید توسعه رسیده و در حال گذار از مرحله رشد سریع به مرحله توسعه با کیفیت بالا است. مدل رشد سنتی دیگر در مواجهه با وضعیت پیچیده با کاهش رشد اقتصادی ادامه پیدا می­کند. در عمل نیز طی سالیان اخیر چین مدل رشد اقتصادی «چرخه دوگانه» را مطرح کرده که هم مبتنی بر مصرف داخلی و در عین حال، سرمایه­ گذاری در خارج است. همچنین در قطعنامه به این موضوع اشاره شده که «ما مسیر توسعه مسالمت آمیز، توسعه کشورمان از طریق تضمین صلح جهانی و سهیم بودن در صلح جهانی از طریق توسعه خود را ادامه می دهیم. ما هیچ­ وقت بر دیگران متکی نخواهیم بود یا هژمونی را دنبال نخواهیم کرد.» این موارد نیز بر تداوم رویکردهای کنونی چین در سیاست خارجی اقتصادی یعنی توسعه حضور در خارج و البته لزوم حفظ ثبات در نظام بین الملل دلالت دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟