در ماههای اخیر، اخباری مبتنی بر حمایت مصر از لبنان، برای خروج از بحران کنونی منتشر شد. این اخبار با توجه به آنکه مصر و لبنان در سالهای قبل روابط چندان روشنی نداشتند، دور از انتظار مینمود.
شاید بتوان نزدیک شدن مواضع مصر به لبنان را در ادامهی تغییرات در صفبندی های منطقهای تبیین کرد، اما این رویداد دلایل منحصر به فردی نیز دارد.
دولت مصر بتازگی با تجدیدنظر در رویکرد سیاست خارجی خود، قصد دارد بیش از گذشته در مسائل منطقه نقشآفرینی کند. نفوذ منطقهای مصر پس از توافق کمپ دیوید رو افول رفته بود، بهار عربی و فعالیتهای اخوانالمسلمین نیز نوساناتی را در سیاست داخلی مصر ایجاد کرد، اما در نتیجهی ثبات نسبی ایجاد شده در سالهای اخیر، مصر بار دیگر با قدرت قابل توجهی به صحنهی رویدادهای منطقه(تحولات فلسطین، سوریه و لبنان) بازگشته است.
در سمت دیگر، لبنان در میانهی یکی از عظیمترین بحرانهای قرن حاضر به سر میبرد. بحران اقتصادی و بحران سوختی ایجاد شده پس از انفجار بندر بیروت، سبب شده تا شهر های لبنان در حال حاضر تنها دو ساعت در روز برق داشته باشند. در این میان، مقامات لبنانی سعی در آن دارند که با عبور از اختلافات سیاسی، متحدان اقتصادی بیشتری در منطقه داشته باشند تا بتوانند بخشی از فجایع ایجاد شده در اثر تحریمها و بحران اقتصادی را خنثی کنند.
قرار گرفتن همزمان مصر و لبنان در موقعیتهای مذکور، سبب نزدیکی این دو کشور شده است.
بر اساس اخبار منتشر شده، مصر آمادگی خود را برای طرحی که طی آن انتقال گاز به لبنان انجام گیرد اعلام کرده است. این طرح دو بُعد دارد؛ اول انتقال گاز مصر به اردن و از آنجا به سوریه و سپس رسیدن به شمال لبنان و دوم انتقال گاز از سوی مصر به اردن برای تولید برق مازاد و سپس انتقال آن به سوریه و از آنجا به لبنان.
این خط لوله انتقال گاز مسیر خود را از عریش در شمال صحرای سینا آغاز میکند و به طابا در جنوب صحرای سینا و مرز اردن میرسد. در ادامه مسیر خط لوله وارد اردن میشود و با عبور از عقبه، سرزمینهای اشغالی فلسطین را دور میزند و به سمت شمال اردن امتداد مییابد و با عبور از امان به سمت سوریه حرکت خود را ادامه میدهد. خط لوله عرب در سوریه نیز با عبور از دیرعلی به دمشق میرود و از آنجا مسیر خود بهسوی حمص را ادامه میدهد و در نهایت به دیر عمار در لبنان میرسد.
انتقال گاز قبل از هرچیزی ترمیم خطوط انتقال در سینا تا اردن که پس از انقلاب ژانویه 2011 در معرض حملات تروریستی قرار گرفت و بخش زیادی از آن ویران شده را طلب میکند. این طرح همچنین اصلاح خطوط انتقال انرژی واقع در سوریه تا لبنان که به دست تروریستها طی سالهای بحران سوریه تخریب شده را میطلبد. همچنین باید اقدامات تعمیر خط انتقال اردنی انجام شود.
درباره برق رسانی این طرح مسلتزم رسیدن گاز مصر به نیروگاههای برق اردن برای تولید مقادیر اضافی انرژی به منظور انتقال آن به سوریه و از آنجا به لبنان است است به ویژه که در شمال لبنان نیروگاههایی هستند که با گاز کار میکنند و به علت نبود آن در حال حاضر فعال نیستند و به محض تهیه گاز می توان آنرا راه انداخت. به طور کلی انتقال برق نیازمند تقویت شبکه های داخلی اردن، سوریه و لبنان و ایجاد خطوط شبکه برقی میان سه کشور است.
طرح مذکور به حمایت مالی و کارشناسی در این چهار کشور، حمایت مالی بانک جهانی و نیز تامین کارشناسی فنی نیاز دارد که هرچند آمریکا زمینه آنرا فراهم خواهد کرد اما توافق نهایی به مذاکراتی نیاز دارد که هنوز در ابتدا راه است از وام گرفتن تا نحوه پرداخت این وامها گرفته تا موارد و موانع دیگری که در مسیر آن قرار دارد. مذاکرات طولانی درباره قیمت و مقادیر گاز و برق و مسائل مربوط به ترانزیت آن باید انجام شود.
علاوه بر مشکلات فنی و مالی و اقتصادی مشکل مربوط به قانون «سزار» آمریکا علیه سوریه است که طبق آن هرکشوری که با دمشق همکاری داشته باشد هدف تحریم قرار میگیرد که برای انجام طرح فوق الذکر باید که علاوه بر مصر و اردن ولبنان، تحریمهای تحمیل شده بر سوریه هم برداشته شود.
طرح صادرات گاز مصر به لبنان از طریق خاک اردن و سوریه، از ابتکاراتی است که ایالاتمتحده بهرغم تحریمهایی که علیه سوریه وضع کرده، از آن حمایت میکند. در کنار آمریکا، متحدان عرب منطقهای آمریکا مانند مصر، اردن، عربستانسعودی، امارات و عراق از تامین سوخت موردنیاز لبنان توسط مصر حمایت میکنند؛ چراکه بر این باورند از این طریق میتوانند به قدرتگیری دولت میقاتی و و قطع جریان صادرات سوخت از ایران به لبنان کمک کنند.
پیش از این، مقامات مصر، حزبالله لبنان را یکی از عوامل بی ثباتی در منطقه میدانستند و زمانی که سعدالحریری مسئول تشکیل کابینه شد از اصطلاح دولت “تکنوکرات” استفاده کرده و حمایت خود را از چنین دولتی اعلام کردند. چنین اصطلاحی با وجود آنکه مواضع پیشین مصر نسبت به حزبالله را تعدیل کرده بود اما همچنان در معنایی استفاده میشد که مشارکت حداقلی حزبالله در تصدی وزارتخانههارا به ذهن متبادر میکرد.
تعدیل مواضع مصر نسبت به حزبالله تا آنجا ادامه داشت که در ژوئیهی سال جاری تماسهای مستقیمی میان سیاستمداران مصر و حزبالله برقرار شد و دو طرف درباره پروندههای مشترک مثل اوضاع نوار غزه و میانجیگری مصر میان گروههای فلسطینی که از حمایت حزبالله برخوردارند و اشغالگری رژیم صهیونیستی گفتوگو کردند. همچنین درباره پرونده سوریه و نقش حزبالله در کنار نظام سوریه و اوضاع لبنان در سایه بحران اقتصادی و تشکیل دولت بحث شد.
در دسامبر سال جاری نیز نجیب میقاتی نخست وزیر لبنان به قاهره سفر کرد و با عبدالفتاح السیسی، رییس جمهور مصر در رابطه با افزایش همکاری میان دو کشور گفتگو کردند.
در مجموع بنظر میرسد مصر، مخالف جنگ، تنش و منازعه است و قصد آن دارد تا با برقراری ارتباطی برد-برد با لبنان نفوذ خود را در کشورهای همسایه افزایش دهد. مصر مایل است نه تنها در پروندههای خاورمیانه در مقابل گروههای غربی امتیازهایی داشته باشد بلکه میخواهد برگ برندههایی داشته باشد که دستاوردهای قاهره را در مقابل شرکایش در شورای همکاری خلیج فارس افزایش دهد.
منبع:https://mdeast.news
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.