- در پنج سال گذشته، سپاه پاسداران از موشکهای بالستیک بسیار دقیق مانند موشک کروز و هواپیماهای بدون سرنشین برای هدف قرار دادن اهدافی ازجمله داعش در سوریه، شبهنظامیان کرد در عراق، تأسیسات نفتی در عربستان، پایگاه هوایی آمریکا در عراق و نفتکش وابسته به اسرائیل استفاده کرده است. ایران این نوع تسلیحات ضربتی دقیق را در تمام حوزههای نظامی خود گسترش داده و این تسلیحات نقش مهمی در بازدارندگی و حمایت از شرکای محور مقاومت ایفاء میکنند.
- سلاحهای ضربتی ایران اکنون نقش مهمی در استراتژی نظامی این کشور دارند. ایران از این سلاحها برای پاسخ به تهدیدات نیمه سخت مانند تروریسم و برای مقابله با تهدید سخت و درگیریهای مسلحانه مانند بازدارندگی و دفاع، استفاده کرده است. این سلاحها بخش مهمی از بازدارندگی هستند. آنها از استراتژی بازدارندگی فعال و دکترین بازدارندگی دفاعی-تهاجمی استفاده میکنند که بر پاسخ قاطعانه در برابر تهدیدات تأکید میکند.
- مقامات ایرانی بر سه مؤلفه اصلی بازدارندگی تأکید دارند که عبارتاند از: توانایی، عزم و آسیبپذیری. بدین معنا که توانایی کمی و کیفی خود را در بحث موشکی و پهپادی افزایش دهند. عزم خود برای استفاده از آنها را در برابر دشمنان نشان دهند؛ و نهایتاً اینکه آسیبپذیریهای خود را به حداقل برسانند.
- اتکای ایران به تسلیحات ضربتی، احتمالاً به رشد خود ادامه خواهد داد. جای تعجب ندارد که امروزه کشورهای غربی بهطور گسترده نگران شدهاند و بنا بر گزارشها اکنون توانایی حمله متعارف ایران بیش از توانمندی هستهای نگرانی ایجاد کرده است. آنها اقدامات سنتی خود همانند تحریمهای چندجانبه، فشارهای دیپلماتیک و… را با شدت پیگیری میکنند اما بااینحال این اقدامات تاکنون تأثیر کمی بر توانایی ایران برای توسعه، استقرار و انتقال تسلیحات داشته است.
با توجه به سطح بالای تنشها و نقش حیاتی که این سلاحها در دکترین نظامی ایران دارند، احتمالاً مذاکرات برای محدودکردن این تسلیحات امکانپذیر نخواهد بود. بعلاوه موضع تهران دراینباره آشکار است و مذاکره بر سر این تسلیحات را خط قرمز خود میداند. این بدان معناست که هرگونه تلاش در این زمینه راه بهجایی نخواهد برد.
درواقع مقامات نظامی ایرانی ادعا میکنند آنها از مرحله بازدارندگی عبور کردهاند و این دشمنان هستند که باید به بازدارندگی در برابر ایران فکر کنند نه ایران در مقابل آنها.
نویسنده در بخش پایانی یادداشت مینویسد:
دولت آمریکا و متحدانش باید به دنبال راههای نظامی و دیپلماتیک برای خنثی کردن تهدید این سلاحها باشند. بااینحال تا زمانی که این تلاشها به نتیجه برسد، آنها باید به دنبال راههایی برای تقویت ثبات استراتژیک و کاهش خطرات بروز بحران باشند. چنین اقداماتی میتواند شامل ارتباط مستقیم بین فرماندهان نظامی، ایجاد کانالهای دیپلماتیک با استفاده از طرفهای ثالث و توافقهایی برای کاهش احتمال حوادث دریایی و هوایی باشد.