روابط روسیه – اتحادیه اروپا در دوره بایدن و نقش چین

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
یک کارشناس مسائل اروپا با اشاره به صحبت‌های اخیر سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه مبنی بر اینکه اقدامات یک جانبه بروکسل تمام زیرساخت‌های روابط با روسیه را از بین برده و اکنون مسکو هیچ ارتباطی با این سازمان ندارد؛ گفت: مواضع لاوروف در خصوص قطع همکاری‌های مسکو با اتحادیه اروپا به دنبال افزایش انتقادات و تنش بین اتحادیه اروپا با روسیه رخ داد.

مرتضی مکی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی اظهار داشت: «با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ما شاهد افزایش انتقادات و فشارهای سیاسی اتحادیه اروپا به روسیه هستیم و این مسئله ناشی از همگرایی و همسویی بیشتر میان واشنگتن و بروکسل پس از کنار رفتن دونالد ترامپ از عرصه قدرت در ایالات متحده است.»

وی افزود: «روسیه نیز متقابلا می‌کوشد مواضع محکم‌تری در قبال فشارهای آمریکا و اتحادیه اروپا اتخاذ کند. چرا که این مواضع تقریبا به نوعی واکنشی به گذشتن آمریکا و اروپا از خطوط قرمز مسکو محسوب می‌شود.»

مکی با اشاره به اینکه آمریکا و اتحادیه اروپا هم اکنون سیاست‌های داخلی دولت روسیه را هدف انتقادات و فشارها به این کشور قرار داده‌اند، تاکید کرد: «آنها می‌کوشند با استفاده ابزاری از موضوع نقض حقوق بشر و نقض قوانین دمکراسی، در امور داخلی روسیه مداخله کرده و ولادیمیر پوتین، رئیس ‌جمهوری این کشور را تحت فشار بیشتری قرار دهند با این امید که روسیه را وادار به انعطاف در مواضعش در قبال کانون‌های بحرانی چون اوکراین و یا سیاست‌هایش در منطقه خاورمیانه به ویژه در سوریه کنند.»

این کارشناس معقتد است که تهدید پوتین به قطع رابطه با اتحادیه اروپا در واقع تلاشی برای استفاده از شکاف در داخل اتحادیه اروپا نسبت به چگونگی روابط با روسیه است.

مکی درباره نگاه‌های مختلف در داخل اتحادیه اروپا به روابط با کرملین تاکید کرد: «در حالی که برخی از کشورهای اروپایی چون آلمان، ایتالیا و اسپانیا معتقد به بهبود روابط با کرملین هستند و بر این باورند که استفاده از ابزار تحریم کارکرد موثری برای تغییر در سیاست‌های روسیه ندارد، کشورهایی مانند آلمان معتقد هستند که با همکاری و افزایش وابستگی متقابل میان روسیه و اروپا بهتر می‌توان مسکو را با بروکسل همسو و همگرا کرد.»

وی ادامه داد: «به نوعی روسیه در تلاش است تا با افزایش روابط دو جانبه با برخی از کشورهای قدرتمند اروپایی چون آلمان، سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا را به چالش بکشد و از سوی دیگر با این مواضع، رویکردهای ضدروسی پیمان ناتو را نیز تضعیف خواهد کرد. چرا که کشورهایی مانند آلمان و ایتالیا به شدت مخالف افزایش تنش نظامی و امنیتی با روسیه هستند و معتقدند که تبعات این تنش و نظامی‌گری میان روسیه و مجموعه کشورهای غربی متوجه دولت‌های اروپایی است و کمترین هزینه را در این تنش سیاسی و نظامی آمریکا می‌پردازد و می‌کوشند با این موضع‌گیری نسبت به رویکردهای ضدروسی در داخل اتحادیه اروپا تجدیدنظری صورت بگیرد.»

این کارشناس در تشریح اختلاف‌نظرها میان کشورهای اروپایی در خصوص چگونگی سیاست ضدروسی گفت: «اختلاف نظر عمیقی میان جریان‌های چپ و راست میانه از یک سو و جریان راست افراطی از سوی دیگر وجود دارد. جریان راست افراطی در داخل کشورهای اروپایی از نزدیکی و همسویی با روسیه دفاع می‌کنند ولی جریان راست میانه دیدگاه محافظه‌کارانه‌تری نسبت به اتخاذ مواضع ضدروسی دارند. این اختلافات موجب شده است که میان جریان‌های سیاسی داخل کشورهای اروپایی از یک طرف و دولت‌های اروپایی از طرف دیگر در رابطه با اتخاذ سیاست‌های تحریمی علیه روسیه اختلاف نظر عمیقی وجود داشته باشد و نتوانند یک سیاست خارجی و امنیتی مشترک را در قبال روسیه دنبال کنند.»

مکی در رابطه با نقش چین در خصوص تشدید تنش‌ها بین بروکسل و مسکو نیز گفت: «بدون شک چین نقشی جدی در افزایش تنش میان روسیه و اروپا دارد. همانطور که نقش تاثیرگذاری نیز در افزایش تنش میان روسیه و آمریکا دارد. فشارها به پکن و مسکو از سوی آمریکا و اروپا باعث نزدیک‌تر شدن چین و روسیه و صف‌آرایی در مقابل غرب شده است. چین بزرگترین وارد کننده نفت در جهان است و می‌تواند نقش بسیار مهمی در تامین نیازهای اقتصادی روسیه ایفا کند و افزایش همکاری‌های اقتصادی، تجاری و مالی میان پکن و مسکو پشتوانه‌ای برای روسیه است تا با اقتدار بیشتری در برابر فشارهای آمریکا و اروپا ایستادگی کند.»

این کارشناس با اشاره به اینکه دولت آمریکا، چین و روسیه را به عنوان یک تهدید اقتصادی و امنیتی در قرن ۲۱ معرفی کرده‌ افزود: «از آنجایی که اروپا و آمریکا در زیر چتر پیمان ناتو، تعهدات مشترکی را برای حفظ امنیت دسته جمعی خود پذیرفته‌اند چشم‌انداز روابط اروپا با روسیه، چشم اندازی امیدبخش و رو به جلو نیست و انتظار می‌رود تنش‌های سیاسی و اقتصادی میان روسیه و اتحادیه اروپا افزایش پیدا کند.»

وی در رابطه با نقش متفاوت آلمان نیز توضیح داد:« آلمان به عنوان بزرگترین عضو اتحادیه اروپا و تاثیرگذارترین کشور در داخل این اتحادیه که مخالف سیاست‌های تحریمی علیه روسیه است احتمالا تحت فشار بیشتری هم از سوی آمریکا و هم از سوی کشورهای موافق فشار به روسیه قرار خواهد گرفت. در این بین یکی از مهمترین پروژه‌هایی که در این زمینه میان آلمان و روسیه وجود دارد خط لوله نورد استریم ۲ است که طرفین برای ادامه فعالیت و تکمیل این خط لوله و راه‌اندازی آن با چالش‌های جدی مواجه خواهند شد.»

 

منبع:https://www.scfr.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *