پرونده سوریه در سال ۱۳۹۹ نسبت به سالهای گذشته تاحدودی در وضعیت انسداد قرار داشت و تقریبا همانطور که پیشبینی میشد چه در عرصه سیاسی و چه در عرصه میدانی، کانونهای اصلی منازعه همچنان پابرجا ماند. با این وجود آغاز اجرای قانون سزار ازسوی ایالات متحده و شیوع بیماری کرونا، نظام سیاسی سوریه را بیش از گذشته در فشار اقتصادی قرار داد که بخشی از نتایج آن در اعترضات درعا که البته وجوه دیگری نیز داشت، ظهور و بروز یافت. از اینرو به نظر میرسد همچنان این گزاره قابل تأمل، معتبر باشد که پرونده سوریه بدون توافق کلان دو بازیگر مهم آن، یعنی آمریکا و روسیه تا آینده غیر قابل پیشبینی، تغییرات اساسی و بنیادینی نخواهد داشت.
الف) تحولات سیاسی
۱- دشواری پیشبرد نشستهای تدوین قانون اساسی
نشستهای تدوین قانون اساسی سوریه در سال ۹۹ اگرچه تداوم یافت، اما تاکنون تقریبا هیچ دستاورد ملموس و روشنی نداشته است. درحالی دور پنجم این گفتوگوها، بهمن ماه سال گذشته پایان یافت که فرستاده سازمان ملل در امور سوریه از پیشرفت مباحث، ابراز ناامیدی کرد. چهاینکه پیش از این نیز اختلاف دیدگاه میان معارضان و نظام سوریه، باعث شده بود یکی از نشستها با ترک جلسه از سوی برخی طرفها متوقف شود.
طبیعتاً هیئت نظام سوریه، تمایلی به تغییرات اساسی و گسست رادیکال در قانون اساسی فعلی ندارد و تلاش میکند زمان بخرد تا بتواند باز هم با جلب رضایت مسکو در صحنه میدان پیش برود. در مقابل اما معارضان به دنبال تسریع در روند تهیه پیشنویس قانون اساسی هستند تا هرچه زودتر هم نقطه اتکایی به لحاظ مشروعیت بیابند و هم بتوانند حمایتهای بینالمللی را جلب کنند. به هرروی تا لحظه نگارش این سطور، همچنان تاریخ جدیدی برای دور جدید(ششم) گفتوگوها اعلام نشده و نماینده سازمان ملل همچنان مشغول دیدار و رایزنی با طرفهای داخلی، منطقهای و بینالمللی است.
هیئت نظام سوریه، تمایلی به تغییرات اساسی و گسست رادیکال در قانون اساسی فعلی ندارد و تلاش میکند زمان بخرد تا بتواند باز هم با جلب رضایت مسکو در صحنه میدان پیش برود
۲- اجرای قانون سزار
یکی از مهمترین تحولاتی که سال گذشته در قبال بحران سوریه اتفاق افتاد، آغاز اجرای قانون سزار علیه سوریه بود که از ۱۷ خردادماه اعمال شد. بر اساس این قانون هر فرد و نهادی که با دمشق و وابستگان به این حکومت، وارد تعامل شود، تحریم خواهد شد. بنابراین نقطه اصلی تفاوت تحریمهای مبتنی بر قانون سزار با موارد پیشین، تعمیمپذیری آن به طرفهای ثالث است[۱]. هدف اصلی تحریمها، افراد و شرکتهایی از ایران، روسیه، امارات، اردن و لبنان بودند که با تثبیت قدرت اسد، تمایل داشتند در روند بازسازی مشارکت کنند[۲].
قانون سزار و عواملی مانند کاهش دسترسی دولت سوریه به درآمدهای حاصل از فروش نفت، باعث کاهش ارزش لیر این کشور نیز شد. قیمت دلار در سوریه پیش از شروع بحران، ۵۰ لیر بود که با اجرای قانون سزار به ۳ هزار و ۲۰۰ لیر هم رسید. در لحظه نگارش این یادداشت، قیمت دلار در سوریه با رسیدن به عدد ۳ هزار و ۷۵۰ لیر به بالاترین مقدار خود رسیده است. بنابراین به نظر میرسد جنگ داخلی، تأمین ضروریات زندگی مردم ازجمله آب، برق و سوخت را با اخلال مواجه کرده و اکنون تحریمهای آمریکا باعث تورم، کاهش دستمزدها و افزایش نارضایتی عمومی شده است.
آمارها نشان میدهند هماکنون در سوریه حدود ۸۹ هزار بشکه نفت استخراج میشود که ۸۰ هزار بشکه آن در کنترل آمریکاست. تصویب بودجه ۳٫۵ میلیارد دلاری برای سال ۲۰۲۱ در کشوری که بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار خسارت دیده، تقریباً هیچ محسوب میشود و نشان از تداوم و حتی تشدید بحران در سوریه دارد.
۳- مذاکرات احزاب کرد سوری
مذاکرات احزاب کرد سوری در سالهای اخیر همواره یکی از مسائل چالشبرانگیز در کردستان سوریه بوده است. سال گذشته اما با میانجیگری آمریکا، مذاکرات شورای ملی کردهای سوریه(KNC) و حزب اتحاد دموکراتیک کردستان(PYD) در یکی از پایگاههای نظامی آمریکا در «الحسکه» برگزار شد. مذاکرهکنندگان در بیانیه مشترکی از دستیابی به یک «چشمانداز سیاسی مشترک» برای بررسی توافق ۲۰۱۴ دهوک درباره مشارکت در امور مدیریتی و دفاعی خبر دادند.
با وجود این، مذاکرات کردها در سال گذشته به کندی پیش رفت و در مقطعی نیز متوقف شد. به نظر میرسد اختلاف دیدگاه کردها از یکسو و نارضایتی ترکیه از تلاش آمریکا برای اتحاد این گروهها از سوی دیگر و از همه مهمتر روابط ویژه PYD با PKK از موانع توافق کردها در سوریه باشد. چهاینکه «مظلوم کوبانی» فرمانده نیروهای دموکراتیک سوریه(SDF) در گفتوگو با المانیتور، این مطلب را تأیید میکند که یکی از مهمترین موارد اختلافی در گفتوگوها، گنجانده شدن پاراگرافی در توافق نهایی است که براساس آن PYD باید روابط خود را با PKK قطع کند[۳].
به نظر میرسد با توجه رویکرد مثبت بایدن در قبال کردها، روابط مناسب وی با رهبران کرد سوری و همچنین مقامات اقلیم کردستان عراق و رابطه نهچندان مطلوب وی با رئیسجمهور ترکیه، روند گفتوگوی کردها در سال جدید با سرعت بیشتری پیش رود
در مجموع به نظر میرسد با توجه رویکرد مثبت بایدن در قبال کردها، روابط مناسب وی با رهبران کرد سوری و همچنین مقامات اقلیم کردستان عراق و رابطه نهچندان مطلوب وی با رئیسجمهور ترکیه، روند گفتوگوی کردها در سال جدید با سرعت بیشتری پیش رود؛ چهاینکه حرکت به سمت تشدید خودمختاری در شرق فرات با توجه افزایش حضور نظامی آمریکا در این منطقه بهویژه در اطراف چاههای نفت در هفتههای اخیر محتمل به نظر میرسد.
ب) تحولات میدانی
۱- بنبست در صحنه نبرد
صحنه میدانی سوریه، سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ وضعیت آرامتری را تجربه کرد. تشدید منازعه میان تهران و واشنگتن و انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و تمایل بازیگران عرصه سوریه به حفظ وضع موجود، باعث شد تا بهغم درگیریهای پراکنده که از ویژگیهای یک منازعه طولانیشده محسوب میشود، نبرد مهم و همهجانبهای به وقوع نپیوندد.
در این چارچوب به نظر میرسد سال ۹۹ تداوم توافق روسیه و ترکیه در اسفندماه ۹۸ بود که براساس آن، دو طرف بر سر نظارت روی کریدور امنیتی در طول بزرگراه M4 توافق کردند. البته در سطح خُرد، جابهجایی برخی پایگاههای نظامی ترکیه در مناطقی از ادلب، حملات گاه و بیگاه گروههای تروریستی به محل استقرار نیروهای روسیه در حمیمیم و لاذقیه و پاسخ روسها و البته برخی تنشها میان ارتش سوریه با ترویستها در اطراف بزرگراه M4 قابل اشاره است که تأثیر چندانی بر روند کلی تحولات نداشت.
در سوی دیگر اما میتوان به درگیری داخلی میان گروههای تروریستی و متحدان ترکیه نیز اشاره کرد. نارضایتی برخی گروهها ازجمله حراسالدین از ترکیه به دلیل ضعف مقابل دمشق و مسکو در آزادسازی مناطقی از جنوب ادلب و تلاش ترکیه در بازتعریف گروه تروریستی تحریرالشام در قالبی جدید که البته به نظر میرسد همراهی غربیها را نیز در این مسیر داشته باشد، بخشی از روندهای میدانی تحولات سوریه بود. از اینرو احتمال به رسمیت شناختن تحریرالشام در قالب جدید ازسوی آمریکا و سایر کشورهای غربی در آینده نهچندان دور وجود دارد.
۲- تداوم حملات رژیم صهیونیستی به خاک سوریه
شاید ثابتترین روند در منازعه سوریه که سال ۹۹ هم مانند گذشته تداوم داشت، حملات رژیم صهیونیستی به خاک سوریه بود. آمارها نشان میدهد سال ۲۰۲۰ حدود ۵۰ حمله ازسوی صهیونیستها به مناطق گوناگونی از سوریه انجام شده است[۴]. اینکه چرا دمشق همچنان به حملات تلآویو پاسخ نمیدهد، دلایل چندان نامعلومی ندارد، اما به نظر میرسد این روند فعلا تداوم خواهد داشت؛ چهاینکه مسکو نیز تمایلی به موضعگیری صریح درباره این حملات ندارند.
به صورت کلی، سوریه در وضعیت منازعهزدگی قرار دارد و بسیاری از تنشهای بازیگران منطقهای و حتی فرامنطقهای در خاک این کشور تسویه میشود. در آخرین مورد آن که در هفته منتهی به نگارش سطور اخیر اتفاق افتاد، اسرائیل، ایران را به حمله به کشتی در مالکیت خود در دریای عمان متهم کرد؛ اما پاسخ را در جنوب سوریه داد. بنابراین سوریه امروز، فعلا و تا آینده غیر قابل پیشبینی زمین بازی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای باقی خواهد ماند.
تهران تمایل به همکاری نظامی بهویژه تجهیز سامانههای پدافندی سوریه دارد، مسئلهای که احتمالاً چندان اولویت بشار اسد نیست. در نقطه مقابل اما دمشق نیازبه تأمین مالی پروژهها، سرمایهگذاری، بنزین، نیروگاه و موارد مشابه دارد که با توانایی مالی و اقتصادی ایران همخوانی ندارد
۳- آشوب در درعا
یکی از مناطق در تصرف نظام سوریه که سال ۹۹ روزهای ناآرامی را داشت، درعا بود. همچنان که پیشبینی میشد، تداوم تحریم اقتصادی، کمبود سوخت، کاهش ارزش لیره و روند کُند بازسازی، نارضایتی مردم بهویژه در مناطقی جنوبی نظیر دمشق و درعا را به بحرانی جدید تبدیل خواهد کرد[۵]. مسئلهای که سال ۹۹ به وقوع پیوست و درعا شاهد ناآرامیها و درگیری عناصر مسلح با دمشق بود. در این چارچوب به نظر میرسد ریشههای تحولات درعا در سال گذشته را باید در توافق مصالحه جستوجو کرد. زیرا از یک طرف معارضه تسلیم را با این تصور پذیرفت که از فرصت مصالحه برای قدرتگیری و شورش مجدد استفاده کند و از طرف دیگر مفاد این توافق منافع دمشق را برای طولانیمدت تأمین نمیکند[۶].
با وجود این، گمانهزنیها درباره تنش میان نیروهای نزدیک به ایران و سپاه پنجم که زیر نظر روسیه است، افزایش داشته است. مشاهده تحولات میدانی و برخی اعتراضات ضد ایرانی در جنوب سوریه، نشان میدهد چنین گمانهزنیهایی چندان نادرست نبوده است؛ هرچند که با گذشت زمان، طرفین به سمت مدیریت اختلافات حرکت کرده و در ماههای پایانی سال ۹۹، از میزان تنشها در درعا و مناطق پیرامونی کاسته شد.
نتیجهگیری
تحولات سوریه اگرچه در سال ۹۹ در وضعیت انسداد قرار داشت، اما به نظر میرسد با ریاستجمهوری بایدن و تجربه تشدید فعالیت گروههای تروریستی در دوره مسئولیت دموکراتها از یکسو و پایان نسبی پیشبینیناپذیری رفتار آمریکای ترامپ، میتوان در سال ۱۴۰۰ دورنمای برخی تحرکات میدانی و سیاسی در سوریه را داشت. در این چارچوب، شرایط هم در شرق فرات و هم در ادلب، شکننده به نظر میرسد. در شرق فرات به دلیل روابط مساعد بایدن با کردها، ترکیه با چالشهای بیشتری روبهرو خواهد بود. در ادلب نیز احتمال آغاز درگیریها دور از ذهن نیست؛ هرچند که این منطقه از خاک سوریه راه حل نظامی ندارد. روابط کلان مسکو و واشنگتن نیز میتواند تأثیرات مهمی بر تحولات سوریه برجا گذارد. در این چارچوب و با توجه به نارضایتی احتمالی پوتین از پیروزی بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، به نظر میرسد شکاف در روابط روسیه و آمریکا در پرونده سوریه تشدید خواهد شد.
ایران اما باید با مجموعهای فرصتها و چالشها در سوریه مواجه هست. تضعیف موقعیت بشار اسد به دنبال مشکلات شدید اقتصادی، میتواند ایران را در وضعیت نامناسبی قرار دهد. از اینرو باید برای هرگونه تحولی آماده بود. تهران تمایل به همکاری نظامی بهویژه تجهیز سامانههای پدافندی سوریه دارد، مسئلهای که احتمالاً چندان اولویت بشار اسد نیست. در نقطه مقابل اما دمشق نیازبه تأمین مالی پروژهها، سرمایهگذاری، بنزین، نیروگاه و موارد مشابه دارد که با توانایی مالی و اقتصادی ایران همخوانی ندارد. آمارها نشان میدهند صادرات ایران به سوریه در هفت ماهه نخست سال ۱۳۹۹ حدود ۷۴ میلیون دلار بوده است. در این شرایط احتمالا الگوی همکاریهای اقتصادی میان دو کشور در سطح خرد تداوم داشته باشد.
منبع:http://tabyincenter.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.