برخی رسانههای داخلی به اشتباه نوشتند که سالیوان بازگشت آمریکا به برجام را مشروط به مذاکره بر سر برنامه موشکی کرده است که این برداشت از مصاحبه درست نیست. سالیوان گفته است که باید در مذاکرات احتمالی پس از بازگشت دو طرف به برجام برنامه موشکی ایران به بحث و مذاکره گذاشته شود ( has to be on the table).
مصاحبه سالیوان حاوی سه نکته کلیدی بود. نخست این که بازگشت آمریکا به برجام مشروط به بازگشت ایران به تعهداتش است؛ به این معنا که گام اول را بردارد. البته مساله اصلی این پیش شرط نیست؛ احتمال دارد که این بازگشت همزمان و در نتیجه یک توافق و یا تفاهم باشد. دوم تاکید وی بر “حتمیت” گنجاندن برنامه موشکی در مذاکرات احتمالی پس از بازگشت به برجام است. مفروض این تاکید این که بازگشت بایدن به برجام همراه با لغو تحریمها نخواهد بود؛ چون در این صورت این “بایدها”ی آمریکا برگه فشار اصلی خود را از دست خواهند داد و این را خود بایدن و تیمش بهتر میدانند.
اما نکته سوم این است که به نظر میرسد دولت بایدن با درخواست عربستان و دیگر طرفهای منطقهای برای شرکت در مذاکرات احتمالی موافقت کرده است. سالیوان خواسته است که طرفهای مذاکرات بعدی با ایران فراتر از گروه 1+5 باشد و برخی بازیگران منطقهای نیز به آن بپیوندند. این بدان معناست که دولت بایدن نیز برجام منطقهای را پیش زمینه برجامی فراگیر میداند. اما مقصود از برجام منطقهای صرفا رفع اختلافات و تنشها میان ایران و عربستان نیست. بلکه با توجه به این که سیاست خاورمیانهای آمریکا مبتنی بر رفع دغدغههای امنیتی اسرائیل است، به احتمال زیاد مقصود از برجام منطقهای رفع همین دغدغهها از طریق کنترل برنامه موشکی و سیاستهای منطقهای ایران است. اما با این حال، منظور سالیوان این نیست که اسرائیل نیز به عنوان طرفی منطقهای در مذاکرات با ایران شرکت کند؛ چون آمریکا و اروپا نیک میدانند که چنین چیزی امکان پذیر نیست؛ اما با این وجود، با توجه به پیشرفت روابط بلوک عربستان با اسرائیل در چند سال اخیر به ویژه چند ماه گذشته، این رژیم خواستههای خود را هم از طریق مشارکت احتمالی عربستان، آمریکا و اروپا پیگیری خواهد کرد.
البته شاید منطقی نباشد که سخنان سالیوان با “سی ان ان” را موضع دولت آتی آمریکا به حساب آورد که هنوز کار خود را شروع نکرده است؛ اما میتوان آن را مهمترین و صریحترین موضع تیم بایدن در قبال ایران تا این لحظه برشمرد. وقتی این اظهارات در کنار یادداشتها و مصاحبههای خود بایدن و برخی دیگر از اعضای کابینه احتمالی وی گذاشته میشود، میبینیم تفاوت چندانی با هم ندارند و تنها تفاوت در این است که سالیوان صریحتر سخن گفته است. از این رو، سخنان مشاور امنیت ملی بایدن را میتوان بیانگر چشماندازی از رویکرد دولت بایدن پنداشت.
در واقع این بازه زمانی تا انتقال قدرت در آمریکا را میتوان زمان تبادل پیام ایران و آمریکا دانست. هر دو پالسهای متناقضی به دیگری میفرستند. از یک طرف، دولت بایدن از رغبت خود برای بازگشت به برجام سخن میگوید و از طرف دیگر آن را مشروط کرده و از “ضرورت” مذاکره بر سر برنامه موشکی ایران در مذاکرات احتمالی با مشارکت طرفهای منطقهای پیش رو سخن میگوید. از طرف دیگر نیز ایران با تصویب قانون “اقدام راهبردی برای لغو تحریمها” و افزایش سطح غنی سازی اورانیوم به 20 درصد، چماق را در قبال دولت آتی آمریکا بالا برده و همزمان هم با طرح دوباره FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام هویج را نشان میدهد.
اما به نظر میرسد که پالسهای چماقی دو سویه بر سیگنالهای هویجی میچربد و در نتیجه تنشها در سایه وضعیت کنونی منطقه به سطح بالایی خواهد رسید که نشانههای آن هر روز بیشتر هویدا میشود. تنها چند ساعت از اعلام آغاز غنیسازی 20 درصدی اورانیوم نگذشته بود که اتحادیه اروپا شدیدا واکنش نشان داده و آن را “انحرافی بزرگ” وبا “پیامدهای خطرناک در جلوگیری از گسترش سلاحهای اتمی” برشمرد. کما این که نتانیاهو نیز که به دنبال بهره برداری حداکثری از آخرین روزهای حکمرانی دونالد ترامپ است، سریعا واکنش نشان داده وآن را دلیلی بر “تصمیم” ایران برای تولید “سلاح اتمی” دانست.
به هر حال، اگر هم روزهای آخر دولت ترامپ به خیر بگذرد و اتفاق خاصی نیفتد، دوره بایدن بسیار پرتنش خواهد بود.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.