دلایل و اهداف تغییر لحن بن سلمان درقبال ایران

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
روند تحولات منطقه به خوبی نشان می‌دهد سیاست‌های بحران آفرین عربستان سعودی با بن بست مواجه شده و این کشور ناگذیر به تغییر رفتار و چرخش در رویکرد تهاجمی خود در قبال محور مقاومت و ایران می‌باشد.

در شرایطی که در چند هفته اخیر خبرهای تأیید نشده و گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای حاکی از دیدار و مذاکره نمایندگان ایران و عربستان در خاک عراق بود، روز گذشته محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی در یک مصاحبه تلویزیونی با تغییر لحنی آشکار نسبت به روابط با ایران گفت: «ایران یک کشور همسایه است و امیدواریم بتوانیم رابطه خوبی با آن داشته باشیم.» سخنانی که می‌توان از آن به عنوان نشانه شروع روندی پشت پرده برای آب شدن یخ روابط این قدرت مسلم منطقه‌ای پس از چندین سال تنش دامنه‌دار و روبه گسترش یاد کرد. اما تا چه اندازه می‌توان تغییر لحن محمد بن سلمان را در اراده ریاض به حل مشکلات با تهران واقعی دانست و دامنه این چرخش تا چه حدی قابل تصور است؟ برای فهم این موضوع ابتدا باید برای این پرسش جوابی یافت که اصولاً تغییر موضع اخیر بن سلمان را چه علل و عواملی سبب شده است؟

 

بن بست در سیاست خارجی عربستان

روی کار آمدن ملک سلمان در سال 2015 با تغییرات مهمی در عرصه سیاست‌های داخلی و خارجی عربستان سعودی همراه بود که عمدتاً با محوریت نقش‌آفرینی آشکار و پنهان فرزند ارشد او محمد بن سلمان صورت گرفت. سیاست‌هایی یا مشی به ظاهر اصلاح‌طلبانه در داخل و رویکردی تهاجمی نسبت به رقبا در عرصه سیاست خارجی. شروع جنگ یمن نقطه عطف سیاست خارجی تهاجمی جدید عربستان با محوریت محمد بن سلمان بود و سپس محاصره بی سابقه قطر در سال 2017، تلاش برای ناامن کردن عراق، گروگانگیری حریری و بحران‌آفرینی در لبنان، قطع روابط دیپلماتیک با تهران و اعلام کشاندن جنگ به داخل خاک ایران و کمک به سیاست فشار حداکثری ترامپ، و همراهی با سیاست‌ ضدفلسطینی کاخ سفید و طرح معامله قرن در راستای تقویت روند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی از مهمترین عناصر حاکم شدن رویکرد جدید بر سیاست خارجی عربستان بود.

با این حال محمد بن سلمان اکنون در بیشتر این پرونده‌ها با شکست مواجه شد. جنگ یمن پس از 6 سال تجاوز بی رحمانه و ایجاد بحران انسانی بزرگ در این کشور فقیر، برای سعودی‌ها به بن بست خورده است. تداوم جنگ در یمن با هزینه‌های نظامی کمرشکن، گسترش موج اعتراضات بین‌المللی نسبت به تداوم جنگ، و کشاندن ناامنی به درون خاک عربستان و به خظر افتادن جریان تولید و انتقال نفت این کشور که شاهرگ حیاتی نظام سعودی محسوب می‌شود، به باتلاقی بزرگ برای ریاض تبدیل شده است. از طرف دیگر با اعلام خروج امارات و پایان حمایت آمریکا از جنگ، ریاض خود را تنها می‌بیند و اختلافات با جنوبی‌ها هم بر قدرت مانور عربستان در جنگ تأثیر منفی بزرگی گذاشته است. در مقابل یمنی‌ها با کسب اعتماد به نفس نسبت به مقاومت چندین ساله و پیشرفت‌های نظامی و میدانی، پیشروی‌های خود را تا فتح آخرین مناطق تحت کنترل دولت دست‌نشانده منصور هادی در مأرب ادامه داده‌اند.

از طرف دیگر با رفتن ترامپ از کاخ سفید و آمدن تیم دموکرات که وعده فشار بر ریاض برای پاسخگویی در قتل جمال خاشقچی و توقف سرکوب مخالفان در داخل، پایان محاصره قطر و اتمام جنگ در یمن را داده بود، اکنون بن سلمان به شدت نسبت به حفظ موقعیت ولیعهدی خود احساس خطر می‌کند و با وجود رقیب قدرتمندی چون محمد بن نایف، انجام چرخش در سیاست خارجی را به عنوان یک ضرورت برای حفظ بقای خود احساس می‌کند.

 

 

حال پس از انجام مصالحه با قطر، اعلام آمادگی برای تنش زدایی با ایران را می‌توان گام دیگر ریاض برای تطبیق با شرایط جدید منطقه و بین المللی قلمداد کرد.

ایران بارها برای شروع گفتگوهای جامع منطقه‌ای با کشورهای حاشیه خلیج فارس بویژه عربستان سعودی اعلام آمادگی کرده بود که از سوی ریاض مورد بی اعتنایی قرار گرفت. با این حال ولیعهد سعودی‌ها در تغییر لحن اخیر خود همچنان با اشاره به آنچه او «رفتارهای منفی» و «اقدامات نیابتی ایران» می‌نامد نشان می‌دهد که نگاهی تاکتیکی به گفتگو با تهران دارد و به دنبال گرفتن امتیاز برای رهایی از چالش بزرگ یمن است.

در واقع بن سلمان بدون در نظر گرفتن واقعیت اقدامات بحران آفرین ریاض در لبنان، تداوم سرکوب اعتراضات مردمی در بحرین، تغذیه مالی و رسانه‌ای اعتراضات در عراق، تداوم جنایت آفرینی در یمن و تلاش برای تجزیه این کشور بدون توجه به خواست ملت یمن، تداوم حرکت در مسیر عادی سازی روابط با صهیونیست‌ها، حمایت از تروریسم در سوریه و عراق و… از ضرورت تغییر رفتار ایران سخن می‌گوید.

روند تحولات منطقه به خوبی نشان می‌دهد سیاست‌های بحران آفرین عربستان سعودی با بن بست مواجه شده و این کشور ناگذیر به تغییر رفتار و چرخش در رویکرد تهاجمی خود در قبال محور مقاومت و ایران می‌باشد. ایران بارها برای حل مشکلات عربستان در یمن به شرط توقف بدون شرط تجاوز، پایان کامل محاصره و احترام به خواست ملت یمن اعلام آمادگی کرده است. بر این اساس انتخاب درست برای ریاض آن است که برای موفقیت تنش زدایی با تهران و عبور از بن بست شکل گرفته در سیاست خارجی خود، از مواضع تاکتیکی و چرخش‌های نمایشی امتناع و با واقعیات امروزه منطقه در پرونده‌های اختلافی با محور مقاومت را بپذیرد.

 

منبع:http://alwaght.net

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟