چه گروه هایی جای خالی احزاب اسلام گرا را در فضای دینی مصر پر کرده اند؟

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
فضای دینی مصر شاهد بروز چهره های تازه ای است که اکثر آنها یا وابسته به مرکز دینی رسمی مصر، یعنی الازهر، یا وابسته به طریقت های صوفیانه اند.

پس از دوره اوج گیری فعالیت احزاب اسلام گرا در مصر، پس از انقلاب مردمی مصر در ژانویه 2011 و پایان حکومت 30 ساله «حسنی مبارک»، با کودتای ژوئیه 2013 که به پایان حکومت یک ساله «محمد مرسی»، نماینده اخوان المسلمین، انجامید اکثر این احزاب از صحنه سیاسی مصر به حاشیه رانده شدند.

برخی ناظران، این تاریخ را آغاز افول ستاره احزاب اسلام گرا در مصر دانستند. به خصوص که این افول با اقدامات سیاسی و امنیتی و نظامی و تبلیغاتی و فرهنگی علیه فعالان این احزاب همراه بود، چندان که اکثر چهره های شاخص آنها هم اکنون یا در زندان هستند یا در تبعید یا از ترس چنین سرنوشتی در خانه سکوت اختیار کرده اند.

در پی آن فضای دینی مصر شاهد بروز چهره های تازه ای بود که از بیرون تشکیلات اسلامی معمول برآمده بودند و اکثر آنها یا وابسته به مرکز دینی رسمی مصر، یعنی الازهر، یا وابسته به طریقت های صوفیانه بودند.

اما این گروه ها بعد از یک دهه فعالیت بلا منازع در غیاب احزاب اسلام گرا، چه دستاوردی داشته اند؟

خلأ پایدار
حزب سلفی النور با اینکه از حوادث پس از کودتای ارتش مصر بر حکومت اخوان المسلمین در امان ماند و با حکومت برآمده از کودتا همراهی کرد، باز هم در صحنه سیاسی مصر ضعیف شد چون به تنهایی نمی توانست در برابر تحولاتی که در کشور رخ می داد تاب آورد. به خصوص که دیگر حکومت های منطقه و جهان نیز نسب به جنبش های سلفی نگاه منفی داشتند و طبعا این حزب نمی توانست از حمایت خارجی بهره مند شود.

در نتیجه چنین وضعیتی حزب النور نتوانست از خلأ حضور احزاب اسلام گرا استفاده کند و در نتیجه فضا برای خطبای برآمده از نهادهای دینی رسمی که حساسیت های امنیتی را رعایت می کردند فراهم شد.

در این میان الازهر و رئیس آن، شیخ حمد الطیب، نقش اصلی را در تعیین صحنه دینی جدید بر عهده گرفت و برخی خطبا و روحانیون جدید که برآمده از الازهر یا طریقت های صوفی بودند نیز در این راه به یاری او شتافتند.

در این 10 سال چه شد؟
«خیری عمر»، کارشناس مصری، تأکید می کند که جنبش های اسلامی پیش از 2013 دو نوع مخالف یکدیگر بودند. در یک سو، جنبش اخوان نتوانسته بود یک چهره شاخص دینی در سطح مردمی معرفی کند و خطبای وابسته به اخوان هم چندان شهرتی نداشتند و فقط در حلقه های اخوان مطرح بودند.

اما در مقابل، جنبش های سلفی در مساجد و رسانه ها دست بالا را داشتند و بسیار مورد توجه عموم هم بودند و در نتیجه هواداران بسیاری یافتند هرچند عموما از چارچوب کلی سیاست های حکومت وقت خارج نمی شدند.

به گفته عمر، بعد از 2013 در مسائل مطرح در حلقه های دینی تفاوت چندانی پیش نیامد جز این نکته مهم که دیگر اخوان اجازه فعالیت و حضور نداشت و سلفی ها هم ناچار شدند گفتمان خود را تعدیل کنند و چهره های تازه ای نیز به میدان آمدند.

صحنه دینی جدید
طبیعی بود که در این وضعیت جدید، خطیبان در پی پر کردن جای خالی اسلام گرایان سیاسی برآیند و در این عرصه آنان که به الازهر یا طریقت های صوفیانه نزدیک بودند دست بالا را یافتند.

اقبالی که به این چهره های نوظهور شد نشان داد که دین همچنان تأثیر فراوانی در جامعه مصر دارد و برای همین با کنار رفتن یک گروه، لازم بود گروه دیگری عطش جامعه به مسائل دینی را برطرف کند.

از سوی دیگر، این خطیبان و روحانیون به جای روش های قدیم فعالیت در مسجد و تکایای صوفیان، سراغ ابزارهای اجتماعی جدیدی رفتند که باعث شد چهره های دینی سنتی تر و قدیمی تر از میدان به در شوند.

«عبدالحی عرابی»، کارشناس امور گروه های اسلام گرا، می گوید که بعد از 2013 و با رواج جریان های الحادی و لاادریگرا به خصوص در میان جوانان، لازم آمد که صحنه سیاسی بازآرایی شود و نخبگان دینی تازه ای با دیدگاه های تازه تر میدان بیایند تا دین را دوباره در جامعه زنده کنند و لازم بود که این کار به دور از تشکیلات سیاسی قدیم انجام شود.

در این میان نام های بسیاری را می توان آورد که در سال های اخیر اقبال بسیاری یافته اند، ازجمله عبدالله رشدی، دانش آموخته الازهر، که با مناظراتش با سکولارها و لیبرال ها شهرت بسیار پیدا کرده است. همچنین احمد محمود کریمه، استاد فقه تطبیقی، شیخ خالد الجندی، سالم عبدالجلیل، جابر البغدادی (از صوفیان) از دیگر چهره های مطرح در این عرصه هستند.

خیری عمر می گوید که الازهر در این مدت توانست نقش مهمی در پر کردن خلأهای فرهنگی بر عهده بگیرد. این چهره ها نیز تا زمانی که خود را درگیر مسائل و مواضع سیاسی نکنند، می توانند به نقش فرهنگی و فکری خود ادامه دهند.

عبده ابراهیم، پژوهشگر علوم سیاسی، نیز معتقد است که شرایط پیش آمده پس از کودتای 2013، به جریان اسلام گرای غیر سیاسی ازجمله صوفیان فرصت ظهور و مطرح شدن و پر کردن خلأهای فکری را داد.

وی پیش بینی می کند که این وضعیت تا مدت ها بر همین منوال بماند.

 

منبع:https://mdeast.news

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟