برجام در پیچ سیاسى

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
چرا ایران و امریکا علی رغم نمایش عزم جدى خود براى بازگشت به تفاهم و پیمایش مسیر بخش هاى کلان تعهدات متقابل روى موضوعات کوچکتر حساسیت نشان مى دهند به طوری که اصل و ماهیت توافق را به مخاطره مى اندازند؟ 

با پایان دور ششم مذاکرات وین همچنان تاریخ دور جدید مذاکرات و بازگشت هیأت هاى سیاسى ۱+۴ و ایران و آمریکا به اتریش نامشخص است، این در حالی است که سخنگوى جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجى اتحادیه اروپا به یورونیوز گفته است؛ ایران پیغام داده تا شروع به کار دولت رئیسى در ماه اوت به مذاکرات برنخواهد گشت.

توقف مذاکرات وین به تردیدها و بدبینى ها به احیاى برجام دامن زده است، به ویژه صحبتهاى اولیانوف نماینده روسیه در مذاکرات که تا دور قبل همواره اظهارنظرهاى امیدبخش داشت بر احتمالات منفی پیرامون توافق هسته ای افزوده است. او هفته قبل هشدار داد که تعویق مذاکرات ممکن است عزم طرف هاى درگیر توافق را سست کند.

این در شرایطى است که بعد از آغاز مذاکرات وین و توافقات اولیه اعضا و اعلام شروع نگارش متن نهایی توافق خوشبینی ها در رابطه با تفاهم زودهنگام افزایش یافت به طوری که برخى اعتقاد داشتند دور ششم مذاکرات توافق نهایى حاصل می شود. اینکه چرایى عدم حصول توافق بعد از شش دور مذاکره و تعویق زمانى نامعلوم ادامه آن چگونه قابل تحلیل است واکنش هاى متفاوتی به همراه دارد. 

به طور کلى اختلافات طرفین مذاکره را در دو سطح فنى – حقوقى و سیاسى می توان ارزیابى کرد. در سطح فنى – حقوقى که به زعم من پوسته یا صورت مذاکرات است توافقات مهمى شکل گرفته به طوری که رفع تحریم هاى موضوعى و در مقابل گام هاى عقبگرد هسته ای ایران با چالش مهمى مواجه نبوده است. طبق ارزیابى کارشناسان برداشتن تحریم هاى بانکى، نفتى، پتروشیمى، بیمه و کشتیرانى دستکم ۸۰ درصد اقتصاد ایران را از سایه تحریم خارج می کند. در سمت ایران ملاحظه چالشی برداشتن تحریم هاى افراد حقیقى و حقوقى مورد مطالبه است اما امریکا اعلام کرده نمی تواند تحریم هاى غیر هسته اى که در زمان ترامپ وضع شده است را بردارد. در سمت مقابل امریکا و تروئیکاى اروپایى با توجه به کاهش نقطه گریز هسته اى ایران اصرار دارند سانتریفیوژهاى نسل جدید یا امحا و یا از ایران خارج شود امرى که مورد موافقت تهران قرار نگرفته است. از طرفى عنوان می شود تهران خواستار تضمین جدى دولت امریکا برای حفظ پایبندی به توافق و عدم امکان خروج واشنگتن به مانند تجربه دولت ترامپ است که ظاهرا امریکا در این زمینه تاکنون نتوانسته است ایران را قانع کند. بنابراین در ابعاد فنى – حقوقى توافقات اصلى حاصل شده و آنچه مورد اعتراض طرفین است در مقابل راه طى شده اهمیت به مراتب کمترى دارد. 

حال سوْال اینجاست چرا ایران و امریکا علی رغم نمایش عزم جدى خود براى بازگشت به تفاهم و پیمایش مسیر بخش هاى کلان تعهدات متقابل روى موضوعات کوچکتر حساسیت نشان مى دهند به طوری که اصل و ماهیت توافق را به مخاطره مى اندازند؟ 

پاسخ در ماهیت حاکم بر موضوع مذاکرات است، یعنى هسته اصلى که امر سیاسى است نه فنى و حقوقى، آنچه طرفین را در تحصیل تفاهم نامه پایانى با محدودیت و وسواس روبه رو می سازد حساسیت هاى سیاسى است. ابعاد سیاسى مذاکرات و توافق ها بر دو پایه حیثیتى – اعتبارى و بازخوردها و مصارف داخلى است. در سوى ایران سالها تبلیغ و ترویج اهمیت دانش هسته اى موانع جدى در برگشت به عقب ایجاد کرده است به ویژه حامیان و حاملان گفتمان انقلابى مرسوم روى این فقره بشدت حساس هستند بنابراین عقب نشینى از پیشرفت هاى هسته اى اگر بیش از حدود تعیین شده توسط رهبرى باشد از حیث اعتبارى براى تهران پرهزینه خواهد بود. از سمت دیگر رقابت هاى جناحى و اعتراضات دامنه دار اصولگرایان به دولت روحانى و دستگاه دیپلماسى خارجىِ ظریف امکان توافق به سبک دولت روحانى را از رئیس جمهوری منتخب گرفته است، بنابراین دولت جدید سعی خواهد کرد انتظارات هواداران و پایگاه رأى خود را به شکل نسبى جوابگو باشد.

در سوى دیگر بایدن با مخالفت هاى جدى از هر دو حزب در مسیر احیاى برجام روبه روست امرى که دست او را بسته و با محدودیت هاى جدى مواجهه کرده است. بایدن براى رفع تحریم هاى غیرهسته اى به حمایت کنگره نیازمند است موضوعى که در شرایط کنونى امکان تحقق ندارد. از طرفى بایدن طبق سنت رؤساى جمهوری امریکا به جز ترامپ که خرق عادت کرد نمی خواهد در دور اول و در سال آغازین مسئولیت خویش با استفاده از فرمان هاى اجرایى چالش برانگیز موقعیت خود و حزبش را در رقابت هاى جناحى داخلى به خطر اندازد.

بنابراین علی رغم تکیه و تأکید تهران و واشنگتن بر مفاد فنى – حقوقى گره اصلى را باید در مؤلفه هاى سیاسى و اعتبارى جستجو کرد، چراکه هر یک تلاش می کنند تا آخرین زمان و امکان موجود از برگ هاى برنده خود براى اخذ امتیازات حداکثرى استفاده کنند تا در ابعاد مذکور با انتقاد روبرو نگردند.

در چنین پس زمینه اى هر دو طرف اصلى دعوا باید ظرف روزهاى آتى تصمیمات سرنوشت ساز و موثرى بگیرند وگرنه قطعا اصل توافق با تهدید مواجه می شود چراکه فرسایشى شدن مذاکرات و نیز اعمال نفوذ و لابى دول مخالف برجام در امریکا قطعا در شکل گیرى تفاهم نهایى اختلال ایجاد می کند. 

ایران باید بپذیرد براى احیاى برجام چاره اى جز واگذارى برخى امتیازات و عقب نشینی از بعضى مواضع وجود ندارد چراکه هر توافق برد – برد نیازمند تأمین منافع طرفین بطور متقابل است وگرنه حتى در صورت پیروزى یک طرف در زمان تنظیم توافق قطعا پایدارى آن با چالش مواجه می شود. اگر واقعیت هاى میدانى تحولات منطقه را مدنظر قرار دهیم به این نتیجه مى رسیم تهران در صورت احیاى برجام به جز مواهب اقتصادى، رفع تحریم ها و پیروزى حقوقى و دستاوردهاى سیاسى می تواند از موقعیت تغییر استراتژی هاى کلان امریکا براى خروج از خاورمیانه استفاده حداکثری کند. خروج امریکا از افغانستان یک نمونه از فرصتهاى جدید در اختیار تهران است که اگر برجام زنده و اجرایى شود ایران امکان بهره بردارى از این رویداد را بدست مى آورد امرى که انتظار می رود در آینده در مورد عراق هم صورت عملی به خود بگیرد. 

از طرفى دولت بایدن بر خلاف ترامپ با استناد به رویکردهاى جدیدِ کلان سیاست خارجه امریکا در دوره اوباما به موازنه قدرت شیعه – سنى و پرهیز از جانبدارى محض یکطرفه در راستاى منافع ملى کشورش معتقد است هر چند بطور نسبى تفاوت هایى با دولت اوباما دارد اما کلیت این دو ایده تلاقى دارد که این سیاست در مجموع به سود جمهوری اسلامى خواهد بود. اما اگر برجام شکست بخورد خود به تنهایى می تواند مهمترین عامل استمرار حضور امریکا در منطقه باشد.

در سوى دیگر امریکا هم باید آگاه باشد اگر امتیازات موثر به تهران ندهد و بر مواضع فعلى خود اصرار داشته باشد هم ایران نقطه گریز هسته ای خود را کوتاه تر خواهد کرد و هم واشنگتن همچنان ملزم خواهد بود در باتلاق خاورمیانه ادامه حضور داشته باشد و هزینه هاى هنگفت این حضور را گردن بگیرد.

در مجموع و با نظرداشت عوامل صدرالاشاره هر دو کشور در مقطع کنونى وارد پیچ تند سیاسىِ تصمیم سازى برجامى شده اند و ناگزیر از اقدامات شجاعانه و خطیر هستند. به باور نگارنده علت اصلى توقف مذاکرات از سوى تهران صرفا بحث انتقال قدرت به دولت جدید و هماهنگی هاى مورد نیاز در این راستاست و این موضوع ارتباطى به بروز موانع جدى در عزم تهران براى توافق ندارد. از آنجا که مقامات ایران به خوبی می دانند دولت بایدن امکان برداشتن تحریم هاى غیر هسته اىِ مصوبِ دولت ترامپ و نیز ارائه ضمانت مؤثر عدم خروج دوباره امریکا از برجام را ندارد باید در حاشیه مذاکرات مابه ازاى موارد فوق در عراق و سوریه امتیازات عمده اى به نفع خود و هم پیمانانش بگیرد امرى که قطعا در حدود اختیارات دولت مستقر در واشنگتن است.

 

منبع:http://irdiplomacy.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *