مقامات دو کشور همواره از ظرفیتها، همراستایی منافع و گزارههایی ازایندست در حوزه سیاست، فرهنگ و تجارت سخن میگویند؛ نظیر وعده عمران خان برای رساندن روابط تجاری دو کشور به رقم 5 میلیارد دلار؛ اما در حوزه عمل به گواهِ اسناد موجود این «تمایل» در کنار وجود «ضرورت» هیچگاه تبدیل به محرکی برای بازبینی و ساخت مجدد روابط نشده است. برای مشاهده سطح روابط دو کشور میتوان به آمارها و دیگر نشانگان مراجعه کرد و به سؤالاتی ازایندست پاسخ داد: 1. آیا خط پروازی مستقیم میان پایتختها و شهرهای مهم وجود دارد؟ 2. آیا مراکز دانشگاهی و قطبهای صنعتی دو کشور ارتباطات و اتصالات مستحکم برقرار کردهاند؛ 3. آیا تراز تجاری دو کشور در قیاس با ظرفیتها و تبادلاتشان با دیگر طرفهای معاملاتیشان چشمگیر است؟ سؤالاتی ازایندست را اگر در قبال پاکستان و ایران مطرح کنیم بهطورقطع فاصله میان پاسخها و سخنان مقامات دو کشور بهخوبی مشاهده می شود.
به نظر میرسد «خواستن» هیچگاه از پشت میز مذاکره و عقد توافقنامه فراتر نرفته است. در کنار ظرفیتها، مؤلفههای بسیاری، تهران و اسلامآباد را (حداقل روی کاغذ) به لزوم تقویت همگرایی منطقهای و اتصالات دو کشور در حوزههای مختلف سوق میدهد. حال با عنایت به مقدورات و محذورات ایران و پاکستان در کنار تغییر دولت در ایران این سؤال مطرح میشود که آیا تغییر دولت در ایران میتواند سطح روابط تهران- اسلامآباد را از حالت کنونی خارج و تحرکاتی در آن به وجود آورد؟ پاسخ به این سؤال پیش از معرفی کابینه دولت سیزدهم و بررسی رویکردهای منطقهای و اقتصادی آن دشوار است اما نشانگانی برای ارائه سناریوی ایجاد تحرکات در روابط با همسایگان و لزوم آن وجود دارد که در قبال پاکستان و جدایِ از شرایط منطقهای و جهانی، تمایل چین به نزدیکی ایران و پاکستان نیز حائز اهمیت است. اگر این گمانه (ایجاد مثلث ایران- چین- پاکستان) را بپذیریم بسیاری از گزارهها ذیل آن معنای دیگر مییابند. با عنایت به روابط راهبردی پاکستان- چین و ایران – چین به نظر میرسد در موقع مقتضی، این مثلث میتواند مورد بهره برداری هر سه بازیگر قرار گیرد.
پاکستان چهارمین بازار صادراتی در بین کشورهای همسایه ایران است و از ظرفیت بسیار بالایی برای افزایش کمی و کیفی مراودههای تجاری با ایران برخوردار است. بر اساس برآوردهای انجامشده با ایجاد زیرساختهای لازم، تجارت دو کشور میتواند تا ۱۴ میلیارد دلار در سال نیز افزایش یابد. گفتنی است، در 9 ماهه نخست ۱۳۹۹ مجموع تبادلات تجاری دو کشور بیش از ۸۴۰ میلیون دلار برآورد شد که سهم صادرات ایران ۷۱۰ میلیون دلار و شامل محصولات صنعتی، شیمیایی، مصالح ساختمانی، محصولات کشاورزی و غذایی بوده و در بیش از ۱۱۰ کد تعرفه انجامشده است. این در حالی است که بر اساس توافقنامه ترجیحی (1386) میان ایران و پاکستان، ایران تعرفه 309 کالای وارداتی پاکستان و پاکستان تعرفه 333 کالای ایرانی را کاهش دادند؛ اما امروز بیش از 60 درصد کالاهای توافق شده میان دو کشور مبادله نمیشوند و از زمان اجرایی شدن این توافقنامه هیچگاه تراز تجاری دو کشور فراتر از 1.3 میلیارد دلار نرفته است.
توجه به مقدورات و محذورات طرف پاکستانی در کنار طراحی دوباره روابط باید اولویت نخست دولت جدید در ایران باشد؛ یکی از نقاط ضعف مسیری که تا به امروز با پاکستان طی شده، عدم استمرار روابط و بیتوجهی به اتصال روابط مستحکم در بخش سیاسی به بخشهای خصوصی در دو سوی مرز است. برای نمونه، شهرهای کراچی و حیدرآباد بهعنوان قطبهای تجاری و صنعتی پاکستان (حداقل روی کاغذ) میتوانند مبنایی برای اتصالات میان آنها با شهرهایی نظیر تبریز، شیراز و اصفهان گردند و زمینهساز اتصالات میان بخشهای خصوصی ایرانی و پاکستانی شوند؛ همچنین بهرهگیری از پیمانهای چندجانبه نظیر اکو، D8 و اتاقهای بازرگانی بینالمللی نیز میتواند در این زمینه راهگشا باشد.
همانگونه که ذکر آن رفت، در کنارِ نبود زیرساختهای مناسب نظیر ترانزیت جادهای و تعاملات بانکی مهمترین عامل وضعیت کنونی در روابط دو کشور «اراده» مقامات دو کشور است که اگر به سمت «خواستن» پیش برود بهطورقطع راه برای بسیاری از توافقات و معاملات تسهیل خواهد شد. ازاینرو، مهمترین گام، بهروزرسانی توافقات و نیازسنجی دوباره است. آنچه در منطقه در جریان است سطح منافع ایران و پاکستان را بهطورقطع تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. یکی از مهمترین خطاهای راهبردی، تاثیرپذیری روابط دوکشور از دعوای لاینحل هند و پاکستان و همچنین پاکستان و افغانستان بوده است. همانگونه که ایران علیرغم وجود اختلافات ریاض-تهران به روابط پاکستان و عربستان احترام میگذارد، ایران نیز باید چنین رویکردی را از دیگر بازیگران بهویژه پاکستان طلب نماید؛ این دشواری بهخوبی در موضوع چابهار و تحولات افغانستان خود را به نمایش میگذارد. هوشمندی طرف ایرانی برای طراحی مسیری که بتواند از این تنگنا خارج شود بهطورقطع میتواند انرژی جدیدی به روابط دو کشور تزریق نماید.
منبع:https://www.scfr.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.