طرح بایدن در مورد مسئله فلسطین؛ رونوشت معامله قرن با ادبیات جدید

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
طرح بایدن در مورد مسئله فلسطین عملاً همان اهداف اصلی معامله قرن یعنی تغییر موازنه قدرت در منطقه به سود رژیم صهیونیستی با در پیش گرفتن سریع عادی سازی مناسبات میان تل آویو و جهان عرب را دنبال می‌کند.

با رفتن ترامپ از کاخ سفید و روی کار آمدن حو بایدن که در شعارهای انتخاباتی سیاست خارجی دولت پیشین را به شدت زیر سوال می‌برد، نگاه‌ها متوجه دولت جدید شده تا رویکرد بایدن به مسائل مهم بین المللی روشن شود. در میان موضوعات مهم بین المللی از جمله مسائلی که تاکنون کاخ سفید رویکرد رسمی و منسجمی در قبال آن اتخاذ نکرده، موضوع بحران در سرزمین‌های اشغالی فلسطین و یا آنچه غربی‌ها صلح میان فلسطین و اسرائیل می‌نامند، می‌باشد.

اکنون اما پس از چندین ماه از روی کار آمدن دولت بایدن، روزنامه العربی جدید به نقل از برخی دیپلمات‌های عربی و غربی از جزئیات طرحی پرده برداشته است که گفته می‌شود طرح جدید مورد نظر کاخ سفید برای مسئله فلسطین می‌باشد.

با مطالعه جزئیات طرح این واقعیت خود را کاملاً نمایان می‌کند که بایدن نیز همان اهداف و روش‌های طرح معامله قرن ترامپ را بدون در نظر گرفتن امتیاز خاصی برای حق و حقوق حداقلی فلسطینیان (مندرج در طرح صلح عربی 2002) دنبال می‌کند، با این تفاوت که رویکرد دولت ترامپ در اجرای معامله قرن دستوری و یکجانبه صورت می‌گرفت اما دولت جدید آمریکا کوشیده است که منافع کشورهای عربی مخالف را نیز در طرح سهیم و شریک کند.

بر اساس دستور دونالد ترامپ به رژیم های وابسته عربی در کنفرانس ریاض ، این دولت‌ها باید حمایت مالی از فلسطین و همچنین هرگونه ارتباط با جنبش های مقاومت منطقه ای علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی را متوقف می‌کردند. گام عربستان در معرفی اخوان المسلمین و جنبش فلسطینی حماس به عنوان یک گروه تروریستی پس از کنفرانس ریاض و اقدامات بعدی آن مانند دستگیری فلسطینیان مقیم عربستان و همچنین امضا توافق عادی‌سازی روابط میان رژیم صهیونیستی و دولت‌های امارات و بحرین در همین راستا قابل ارزیابی است. آمریکا بر اساس این طرح همچنین اشغالگری رژیم در شهرک‌سازی‌های غیرقانونی سالهای گذشته و حاکمیت کامل صهیونیست‌ها بر بیت المقدس را به رسمیت شناخت و با بستن دفتر تشکیلات خودگردان فلسطین ، که بر اساس توافقنامه اسلو متولد شده بود ، عملاً این گروه را از معادلات سیاسی حذف کرد. مسئله آوارگان نیز توسط طرح ترامپ به دست فراموشی سپرده می‌شد.

در طرح جدید که “صلح طولانی مدت با فلسطینیان” نام‌گذاری شده است تنها می‌توان شاهد برخی تغییرات جزئی در معامله قرن ترامپ بود. در طرح جدید ، به جای حذف طرف فلسطینی از معادله که به مخالفت این تشکیلات با طرح معامله قرن انجامید و تحقیر بزرگی علیه جریان حامی سازش در فلسطین و منطقه بود، کاخ سفید می‌کوشد با اعلام اینکه هرچه زودتر کشور جدید فلسطینی تشکیل شود و همچنین بازگرداندن برخی کمک‌های مالی قطع شده در دوران ترامپ، هم رضایت جریان فتح را برای آمدن برپای میز مذاکره به دست آورد و هم از فروپاشی بیشتر پایه‌های مشروعیت تشکیلات خودگردان در سرزمین‌های فلسطینی جلوگیری شود.

بخش دیگر تغییرات قابل مشاهده وارد کردن منافع کشورهای عربی مخالف معامله قرن به طرح می‌باشد. در طرح جدید برای جلب کردن نظر موافق کشورهای عربی ذینفع در تحولات فلسطین بویژه اردن و مصر، هماهنگی و کنترل فلسطینیان به این کشورها واگذار می شود. مصر مسئول هماهنگی امنیتی در غزه خواهد بود و عملاً امنیت رژیم صهیونیستی در برابر تهدیدات و اقدامات مقاومت را برعهده خواهد داشت و مسئولیت کرانه باختری نیز به دولت اردن واگذار می‌شود.

همانطور که مشاهده می‌شود در این طرح هیچ اشاره ای به بازگشت آوارگان فلسطینی و وضعیت فلسطینیان ساکن در اراضی اشغالی نشده است. به نوعی در ادامه طرح ترامپ رژیم صهیونیستی با الحاق شهرک‌های غیرقانونی به خاک خود، با تشکیل دولت مستقل فلسطینی موافقت می‌کند؛ اما نه اعطای پایتختی قدس شرقی را می‌پذیرد نه بازگشت میلیون‌ها آواره را.

از طرف دیگر دولت مدعایی مورد نظر برای فلسطینیان همانند طرح ترامپ تنها وعده‌ای عوام‌فریبانه برای واداشتن فلسطینیان به پذیرش طرح خواهد بود. در حالی که صهیونیست‌ها همه وعده‌های گذشته در مورد اجازه تشکیل دولت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس شرقی را زیر پا گذاشته‌اند به طور حتم وعده تشکیل دولت فلسطینی بر مبنای طرح آمریکا سرابی بیش نخواهد بود.

 

طرح بایدن خطرناکتر از معامله قرن

به طور کلی طرح بایدن در مورد مسئله فلسطین عملاً همان اهداف اصلی معامله قرن یعنی تغییر موازنه قدرت در منطقه به سود رژیم صهیونیستی با در پیش گرفتن سریع عادی سازی مناسبات میان تل آویو و جهان عرب را دنبال می‌کند. در واقع با کاهش تمرکز آمریکا بر منطقه خاورمیانه برای کنترل چین و روسیه، خلاء بوجود آمده باید با ایجاد ائتلاف‌سازی با محوریت حفظ امنیت رژیم صهیونیستی پر شود. انعقاد توافق ابراهیم و ورود حجم زیادی از سلاح و تجهیزات نظامی به منطقه و خرید آنها توسط برخی از رژیم های وابسته به آمریکا مانند عربستان ، قطر ، امارات و ترکیه در این زمینه راستا قرار دارد.

بنابراین ، باید گفت که طرح جو بایدن با عنوان “صلح طولانی مدت با فلسطینی ها” نه در پی صلح بلکه به دنبال تغییر موازنه قدرت در منطقه به نفع اسرائیل بوده و اساساً هیچ جایگاهی برای حقوق فلسطینیان در نظر گرفته نمی شود.

در این میان آنچه رویکرد بایدن را نسبت به نوع رویکرد ترامپ حتی خطرناک‌تر می‌کند آن است که با دخیل کردن بازیگران منطقه‌ای عملاً چالش های اسرائیل به دیگر کشورها انتقال می‌یابد.

این طرح بر آتش‌بس طولانی‌مدت در اراضی اشغالی و تقویت هماهنگی‌های امنیتی با قاهره در خصوص غزه استوار خواهد بود و همچنین همکاری‌هایی با اردن در خصوص وضعیت کرانه باختری اشغالی و ایجاد فضایی مناسب برای حمایت از تشکیلات خودگردان فلسطین صورت خواهد گرفت تا مصر در مأموریتی موازی امنیت اراضی فلسطین و توافق بر نوع مدیریت تشکیلات خودگردان را برعهده بگیرد.

این امر به تل آویو اجازه می‌دهد که بدون تغییر خاصی در روند اشغالگری و سرکوب فلسطینیان، به توانمندسازی برای برداشتن گام‌های بلند در مسیر عادی‌سازی عملی روابط با کشورهای عربی بپردازد.

در این بین آنچه در طرح‌ریزی دولت جدید آمریکا نادیده گرفته شده است مهمترین عنصر برهم خوردن معامله قرن، یعنی مقاومت اسلامی در فلسطین و منطقه است که با اقدامات خود بویژه در جنگ 11 روزه نه تنها معامله قرن و روند عادی سازی را به زباله‌دان تاریخ فرستاد بلکه با فراهم کردن زمینه اخراج نیروهای آمریکایی از منطقه، شمارش معکوس نابودی رژیم جعلی صهیونیستی را نیز به صدا درآورد تا دیگر عامل تعیین کننده در معادلات فلسطین نه جریان سازش و مذاکره، بلکه جریان مقاومت باشد.

 

منبع:http://alwaght.net

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟