روز ۱۵ سپتامبر سال ۲۰۲۰ بود. روزی که کشورهای امارات متحده عربی و بحرین در حضور دونالد ترامپ با اسرائیل پیمان صلح را امضا کردند. چندی پس از آن، دو کشور مراکش و سودان نیز به این جمع پیوستند.
در سالروز امضای پیمان صلح ابراهیم، رسانههای مختلف آلمانیزبان تحلیلهای متقاوتی داشتهاند از این که طی این یک سال در منطقه چه روی داده است.
در واقعیت امر، گذشت یک سال در مناسبات دیپلماتیک بین کشورهای مختلف جهان، زمان طولانی نیست. هنوز نمیتوان ارزیابی دقیقی از آنچه در این یک سال به دست آمد، ارائه کرد.
هنوز کشورهای ذیربط سرگرم جابهجا کردن مبل و اثاثیه در ساختمان سفارتخانههای خود هستند. سفارتخانههایی که در پرتو پیمان صلح ابراهیم کشورهای امارات، بحرین و اسرائیل اقدام به گشودن آنها کردهاند.
از نظر نویسنده سایت اسرائیلنتس در این که موفقیتهایی کسب شده است تردیدی نیست. اما چالشهایی هنوز در راهند که نمیتوان منکر آنها شد. بهویژه آنکه، امضای پیمان صلح با اسرائیل از سوی دولتهای کشورهای یاد شده صورت گرفته و نگاه مردم این کشورها به این پیمان متفاوت از رهبرانشان است.
محور دشمنی با ایران
پیمان صلح ابراهیم با مهندسی دونالد ترامپ و داماد و مشاور او، جرد کوشنر، بر اساس تغییر رویکرد کشورهای عرب یاد شده حاصل شده بود: تغییر دشمن!
در واقعیت امر، این کشورها به جای دشمنی تعریف شده با اسرائیل، برای مقابله با نفوذ سیاسی جمهوری اسلامی ایران تن به چنین توافقی دادند.
گزارش ساست”تاگسشاو” هم از آن حکایت دارد که نتیجه این پیمان در سالروز آن، بسی فراتر از شکلگیری اولیه آن با محوریت دشمنی با جمهوری اسلامی ایران بوده است.
بهویژه، امارات متحده عربی و اسرائیل از این امکان برای گسترش مناسبات بازرگانی و اقتصادی خود بهره گرفتهاند. تا پیش از انعقاد قرارداد همکاریهای اقتصادی بین این دو کشور، معاملات اقتصادی و بازرگانیآنها عمدتا به شکل غیرقانونی و مخفیانه صورت میگرفت.
معامله با اسرائیل از سوی کشورهای عربی تحریم شده بود و اقدام به آن میتوانست مجازاتهایی را به همراه بیاورد. اکنون، چنین مانعی برطرف شده است.
حجم مبادلات بازرگانی امارات و اسرائیل ظرف این یک سال چند برابر شده است.
نخستین دانشجوی امارات متحده عربی برای تحصیل روانه اسرائیل شده و در دانشگاه هرتزلیا شروع به تحصیل کرده است. چنین امری در قیاس با دو کشور مصر و اردن بی سابقه بوده است.
گرچه آن دو کشور چند دهه پیش اقدام به عادی سازی مناسبات خود با اسرائیل نموده بودند، اما تا امروز هیچ دانشجویی از این کشورها برای تحصیل راهی خاک اسرائیل نشده است.
حتی درگیری ماه مه بین حماس و اسرائیل در نوار غزه نیز نتوانسته است تغییری در رویکرد مثبت امارات متحده عربی نسبت اسرائیل ایجاد کند.
دولتها و ملتها
مراکش را به عنوان نمونه بگیریم. پادشاهی مراکش از نگاهی تاریخی همواره مناسبات خوبی با اسرائیل داشته است. اما، رویکرد مردم مراکش نسبت به اسرائیل با نگاه حکومت این کشور به اسرائیل بسیار متفاوت است.
اوضاع در مراکش و سودان با دو کشور امارات متحده عربی و بحرین در مناسباتشان با اسرائیل تفاوتی جدی میکند. در کشورهای امارات، مراکش و بحرین حدود ۸۰ درصد از مردم رویکردی انتقادی نسبت به پیمان صلح ابراهیم و نزدیکی و همکاری با اسرائیل دارند.
در مورد سودان، اطلاعات دقیقی وجود ندارد. اما نویسنده مقاله سایت یاد شده معتقد است که اوضاع در سودان نیز تفاوت عمدهای با سه کشور یاد شده ندارد.
این در حالی است که در امارات متحده عربی و بحرین، وضعیت با سودان و مراکش تفاوت میکند. حکومتهای امارات متحده عربی و بحرین با اپوزیسیون جدی روبهرو نیستند.
سفرای کشورهای مشارکت کننده در پیمان صلح ابراهیم روز دوشنبه ۱۳ سپتامبر به مناسبت برگزاری جشن سالروز امضای این پیمان در نیویورک گرد هم آمدند. این در حالی است که سفیر سودان در این نشست حضور نداشت.
رویکرد عربستان سعودی
عربستان سعودی تا کنون اقدامی در راستای امضای توافق صلح با اسرائیل انجام نداده است. بهرغم آن، روشن است که بدون حمایت و پشتیبانی این کشور، امضای قرارداد صلح امارات و بحرین با اسرائیل ناممکن میبود.
پروازهای مستقیم بین امارات و اسرائیل صرفنظر از مخاطراتی که میتواند به همراه داشته باشد، بدون همراهی و گشودن آسمان عربستان بر روی چنین پروازهایی ناممکن میبود.
اکنون روشن نیست که عربستان با توجه به تغییر دولت در آمریکا چه تصمیمی اتخاذ کند. مناسبات دولت آمریکا در زمان زمامداری دونالد ترامپ با عربستان پس از روی کار آمدن جو بایدن دستخوش تغییر شده است.
اروپا و پیمان صلح ابراهیم
به نظر نویسنده سایت اسرائیل نتس استقبال اروپا از توافق صلح ابراهیم از همان ابتدا چنان پر شور نبود. حتی میشود گفت که اروپا رویکردی محتاطانه نسبت به این توافق داشت.
اروپا همیشه از این موضوع حرکت میکرد که یافتن راهحل دو دولت مستقل برای بحران خاورمیانه کلید اصلی در عادیسازی مناسبات جهان عرب با اسرائیل است.
امضای توافق صلح بین کشورهای یاد شده با اسرائیل عملا ناقض این موضع کشورهای اروپایی بود. نگاه خویشتندارانه اروپا به صلح ابراهیم از جمله ناشی از این موضوع بود که مهندسان اصلی این پیمان دو “سیاستمدار افراطی” بودهاند: بنیامین نتانیاهو در اسرائیل و دونالد ترامپ در آمریکا.
در این زمینه “تاگسشاو” نوشته است که اتفاقا نقش ترامپ و نتانیاهو نمیتوانسته خوشبینی کشورهای اروپایی درباره برقراری رابطه صلحآمیز بین اسرائیل و کشورهای عربی را سبب شود.
بهویژه آنکه، ترامپ برای جلب نظر مساعد دو کشور مراکش و سودان، امتیازهای زیادی به این دو کشور داده بود. به عنوان نمونه، کشور سودان را از فهرست کشورهای مدافع تروریسم خارج کرده بود.
از سوی دیگر، دولت ترامپ ادعای مراکش بر مالکیت خود بر مناطق صحرای غربی را به رسمیت شناخته بود. گرچه جو بایدن هنوز، تجدید نظری در این تصمیم دولت ترامپ نکرده است، اما رویکرد آمریکا نسبت به مراکش در این رابطه میتواند دستخوش تغییر شود.
اسرائیل نتس گزارش خود را با این ارزیابی به پایان میبرد: «هنوز روشن نیست که تلاشهای برقراری مناسبات صلحجویانه بین اسرائیل و کشورهای عربی یک سال پس از این تاریخ در چه وضعیتی باشد.»
نویسنده این مقاله نوشته است که موفقیت یا عدم موفقیت این تلاشها برخاسته از رویکرد دولت بایدن است. روشن است که ادامه سیاست ترامپ در دستور کار دولت بایدن قرار ندارد.
به باور نویسنده این مقاله اسرائیل باید نشان دهد که بدون همراهی و پشتیبانی آمریکا و امتیازهای آن کشور قادر است این تلاشها را ادامه دهد و نتایج آنها را تثبیت کند.
منبع:https://m.dw.com
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.