آمریکا چند ماه قبل از ترکیه درخواست کرد که امنیت و مدیریت فرودگاه بین المللی کابل را بپذیرد. رجب طیب اردوغان در دیدار با جوبایدن در حاشیه اجلاس سران ناتو در 24 خرداد گفته بود که اگر آمریکا تامین منابع مالی و لجستیک و برقراری هماهنگی برای همکاری مجارستان و پاکستان با ترکیه را برعهده بگیرد، ترکیه آماده برعهده گرفتن مدیریت فنی پرواز هواپیمایی و حفظ امنیت فرودگاه کابل است. اما بعد از تسلط طالبان بر کابل نیروهای نظامی ترکیه وابسته به ناتو نیز از افغانستان خارج شدند. واشنگتن می دانست ویا پیش بینی می کرد که طالبان بر افغانستان حاکم خواهد شد و یا از برقراری حاکمیت طالبان بر افغانستان حمایت می کرد. اما چرا به ترکیه پیشنهاد کرده بود که فرودگاه کابل را به نیروهای نظامی و امنیتی و فنی ترکیه واگذار خواهد کرد؟ آیا آمریکا آگاهانه می خواست که ترکیه را به باتلاق بحران افغانستان بکشاند؟ ویا نیروی نظامی ترکیه را به عنوان تنها نیروی پرتوان برای مقابله با تهدیدات تلقی می کرد؟ آیا آمریکا با طالبان درباره ترکیه توافقی انجام داده است؟ مسئله دیگر که باید بررسی شود، مسئله رهبری ناتو و توان ادامه فعالیت ناتو بدون مشارکت و رهبری آمریکاست. زیرا در دوران جنگ سردقدرت ناتو بدون حضور قدرتمند نظامی و مجهز به سلاح اتمی آمریکا خیال خام بود. در دوره جنگ سرد، درباره نقش کشورهای دیگر عضو ناتو در ساختار مدیریت تصمیم گیری ناتو، اجرا و یا عدم اجرای تعهدات واشنگتن در دوران بحران و جنگ درباره دفاع از کشورهای دیگر عضو ناتو در مقابل تهدیدات نیز مورد بحث قرار گرفته بود.
موجویت ناتو بعد از جنگ پایان جنگ سرد زیر سئوال رفت. ناتو ماموریت های جدیدی را تعیین کرد و به نیروی مداخله گر بین المللی خارج از مرزهای سنتی ناتو تبدیل شده و موجودیت خود را بازسازی کرد. اتحادیه اروپا نیز بعد از جنگ سرد فعالیت اقتصادی و سیاسی خود را افزایش داد و تلاش کرد که سازوکارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و انرژی و نظامی مستقل از آمریکا را بوجود آورد.
اتحادیه اروپا حتی ارتش مستقل اروپایی را تشکیل داده است. اما از لحاظ سیاسی و نظامی هنوز کارائی موثری را نشان نداده است. ارتش اروپایی برای خارج شدن از نفوذ سیاسی و نظامی و رهبری آمریکا و افزایش توان خود اقداماتی را انجام می دهد. ناتو به رهبری آمریکا طولانی ترین ماموریت خود را در خارج از مرزهای سنتی ناتو برعهده گرفته بود.
آمریکا در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما دموکرات با طالبان را آغاز کرد و در دوران دونالد ترامپ جمهوریخواه ادامه داد و در نهایت در دوران ترامپ قرار داد صلح میان واشنگتن و طالبان با مرکزیت دوحه امضاء شد. آمریکا بدون مشورت با متحدان خود ناگهان از افغانستان خارج شد و حتی مورد انتقاد انگلیس و سایر کشورهای ناتو و متحدان آمریکا قرار گرفت. ناتو نمی توانست بدون حضور نظامی آمریکا در افغانستان باقی بماند. آمریکا و ناتو تامین و حفظ امنیت را به نیروهای نظامی و پلیس بومی افغانستان واگذار و تنها به آموزش نیروهای افغان و مشاوری نظامی و امنیتی اکتفا کرد. ناتو بدون حمایت آمریکا جرات ادامه حضور و عملیات نظامی در افغانستان را نداشت. خروج ناگهانی آمریکا از افغانستان باعث شد که نیروهای نظامی کشورهای دیگر نیز بسرعت از افغانستان خارج شوند. این واقعه نشان داد که موتور پیشران ناتو، آمریکاست. اتحادیه اروپا نیز بار دیگر فرصت اعلام وجود نیروی نظامی مستقل از آمریکا و ناتو را از دست داد. باید نقش ناتو در آموزش و تجهیز نیروهای نظامی و پلیس ناتو در افغانستان نیز زیر سئوال رود. زیرا تیم نظامی آموزشی ناتو در افغانستان نیز نشان داد که ببر کاغذی بیش نیست. ناتو بعد از دوران جنگ سرد در جنگ بوسنی هرزگووین و کوزوو مداخله کرده و مسیر جنگ را تغییر داد. اما هنوز نقش و اهداف ناتو و نتایج حاصله مشخص نشده است. حکومت تفلیس گرجستان و حکومت کی یف اوکراین با تحریک “ناتو/آمریکا و اتحادیه اروپا” در مقابل مسکو رجزخوانی و قدرت نمایی کردند، اما متحدان غربی نتوانستند مانع مداخله روسیه در گرجستان و اوکراین شوند و از تجزیه این دو کشور پیشگیری کنند. عملیات ناتو در لیبی نیز با عوامل دیگر پشتیبانی نشد و لیبی دچار بحران و تجزیه عمیقی شد.
ناتو مدعی بود که نقش پیروزمند و طولانی در افغانستان بر عهده گرفته است، اما شکست اخیر و خروج نیروهای ناتو از افغانستان، توان نظامی ناتو را بار دیگر زیر سئوال برده است. بعد از تحولات شکننده در افغانستان، اعتماد به نقش آموزشی و مشاوری نظامی ناتو در عراق نیز از بین خواهد رفت.
ناتو بعد از وقوع بحران اوکراین، در راستای ماموریت دفاع جمعی، فعالیت های خود را افزایش داده و بار دیگر به سیاست بازدارندگی برگشته و توان نظامی خود را بازسازی کرده و رزمایش های نظامی را برگزار کرد،اما نتوانست عملیات نظامی موثر و نجات را انجام دهد. بحران افغانستان ، شاید موجودیت ناتو را زیرسئوال نبرد، اما نقش موثر، اهداف، قابلیت و توان ناتو را زیر سئوال خواهد برد.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.