برخی از این ناامیدی نتیجه روش ناگهانی و یکجانبهای است که بایدن نیروهای آمریکایی را از افغانستان خارج کرد. یک دیپلمات آلمانی به من گفت که به نظر وی، «دولت ترامپ با برلین بیشتر از (دولت بایدن) مشورت کرده بود.» برخی اقدامات خاص هم وجود دارد مانند قرارداد زیردریایی، که خشم فرانسویها را برانگیخته است.
اما نگرانیهای فزاینده از این وقایع تک سریالی فراتر میرود. یک دیپلمات ارشد اروپایی اعلام کرد که در برخورد با واشنگتن در مورد همه چیز، از واکسن گرفته تا محدودیتهای سفر، منطق سیاستهای بایدن صرفنظر از لفاظیهایش، همان “اولویت اول آمریکا”(سیاست و شعار دونالد ترامپ) بوده است. یک سیاستمدار کانادایی میگوید که در صورت پیروی از آن، طرحهای “آمریکایی بخرید” بایدن بیشتر از طرح (اولویت اول آمریکا) ترامپ حمایتگرایانه است. با وجود انتقاد مکرر از تعرفههای ترامپ، بایدن تقریباً همه آن را حفظ کرده است.
یکی دیگر از نمونههای بارز سیاست خارجی ترامپی بایدن، توافق با ایران است که یکی از دستاوردهای مهم دولت اوباما است. بایدن در طول مبارزات انتخاباتی خود استدلال میکرد که خروج ترامپ از این توافق یک اشتباه اساسی بوده و به عنوان رئیسجمهور تا زمانی که ایران نیز به تعهدات خود پایبند باشد، به آن میپیوندد. جیک سالیوان مشاور امنیت ملی وی، اعمال مجدد تحریمهای ثانویه ترامپ علیه تهران را به رغم مخالفت متحدان آمریکا، «یکجانبهگرایی درنده» توصیف کرد.
اما از زمان روی کار آمدنش، بایدن به توافق (برجام) بازنگشته و حتی برخی از تحریمها را تمدید کرده است. مقامات بایدن که مدتها با تلاش برای مذاکره مجدد درباره توافق مخالف بودند، اکنون میخواهند آن را “طولانی و تقویت” کنند. تاکنون، این استراتژی ترامپ و بایدن (در قبال ایران) جواب نداده است. ذخایر اورانیوم غنی شده ایران از کمتر از ۳۰۰ کیلوگرم در سال ۲۰۱۸ به بیش از ۳۰۰۰ کیلوگرم در ماه می رسید.
سیاست در قبال کوبا را در نظر بگیرید. دولت اوباما آنقدر جسور بود که با یکی از آشکارترین شکستها در سیاست خارجی ایالات متحده مقابله کند. ایالات متحده با جداسازی و تحریم کوبا از سال ۱۹۶۰ برای ایجاد تغییر رژیم در آن کشور، عملا دولت کمونیستی کوبا را تقویت کرده بود. فیدل کاسترو با مقصر خواندن تمام مشکلات کوبا به محاصره این کشور توسط آمریکا، باعث ایجاد تحریک ناسیونالیستی شد و نه تنها ساقط نشد بلکه سرانجام بیشتر از هر رهبر غیر عضو خاندان سلطنتی روی کره زمین در قدرت ماند.
همانند مورد ایران، (در کوبا) مردم عادی هزینه این سیاستها را متحمل شدهاند. یکی از ظالمانهترین جنبههای سیاست تحریم آمریکا این است که به این راحتی به کار گرفته میشود زیرا گروههای ذینفع خاص در واشنگتن را راضی میکند و برای آمریکاییها هم بدون درد است اما به فقیرترین و ناتوانترینها که میلیونها نفر از مردم عادی کوبایی و ایرانی هستند، خسارات هولناکی وارد میکند؛ کسانی که هیچ راهی برای اعتراض یا پاسخ دادن ندارند.
اوباما شروع به کاستن از دامنه این سیاستها در قبال کوبا کرد. ترامپ مسیر را عوض کرد بایدن سیاست ترامپ را حفظ کرده و در واقع تحریمها را تشدید کرده است. در رای گیری اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد در محکومیت تحریم ۶۰ ساله آمریکا، نتیجه رای ۱۸۴ (مخالف) در مقابل ۲ (موافق) بود و اسرائیل تنها کشوری بود که همانند واشنگتن رای داد.
بایدن میتواند از تربیون (سخنرانی) سازمان ملل برای بازگشت به ریشههای عمیق خود به عنوان یک بینالمللگرا استفاده کند که میداند کشورها صرفاً از روی ترس، رشوه یا نگرانیهای امنیتی با آمریکا متحد نمیشوند. آنها این کار را انجام میدهند زیرا بهترین روسای جمهور سیاستهایی را بیان و دنبال کردهاند که در عین توجه همیشه به منافع ایالات متحده، سعی کردند نظم بینالمللی باز و مبتنی بر قوانین را ایجاد کنند که به دیگران در پیشرفت و شکوفایی کمک کند. اگر جو بایدن به روند فعلی خود ادامه دهد، ممکن است روزی مورخان به او به عنوان رئیسجمهوری نگاه کنند که سیاست خارجی دونالد ترامپ را عادی سازی کرد (سیاست خارجی ترامپ را عادی و نرمال جلوه داد).
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.