تغییرات نقش ایران و کشورهای عرب، در پی سلطه‌ی طالبان بر افغانستان

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
همزمان با خروج آمریکا از افغانستان و تسلط طالبان بر این کشور، کشورهای منطقه نیز در اندیشه‌ی تدابیری محتاطانه‌ هستند. بیست سال پس از حمله‌ی آمریکا و متحدانش به افغانستان، بازی نفوذ تغییر کرده است و بازیگران مختلف در نقش‌های جدیدی ظاهر شده‌اند. آخرین‌بار طالبان بین سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰/ ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ بر سر قدرت بود. در آن زمان تنها سه کشور پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده‌ی عربی، حکومت آن‌ها را به رسمیت می‌شناختند. امروز اما نفوذ خارجی در افغانستان بسیار پیچیده‌تر شده است.

با بررسی وضعیت کنونی و آنچه در ادامه اتفاق خواهد افتاد، می‌توان پنج رویکرد مهم را با توجه به نفوذ ایران و کشورهای عرب در افغانستان در نظر گرفت.

 

نخست این‌که برای طالبان، قطر تنها پایگاه عربی بوده است. به لطف دولت‌های متوالی آمریکا، قطر برای اولین‌بار در سال ۱۳۹۰/ ۲۰۱۱ میزبان مقامات طالبان شد. دو سال بعد، طالبان به طور رسمی دفتر سیاسی خود را در دوحه افتتاح کرد. پایتخت قطر همچنین محل مذاکراتی شد که توافق آمریکا و طالبان را در سال ۱۳۹۸/ ۲۰۲۰ در پی داشت. دوحه همچنین قرار است میزبان گفتگوی بین‌الافغانی با هدف تسهیل گذار سیاسی در کابل باشد.

همه‌ی این‌ها قطر را پیشتاز مسابقه‌ی نفوذ بر افغانستان می‌کند؛ به ویژه اینکه طرف‌های سوم در حال حاضر به دنبال واسطه‌هایی هستند که بتوانند تعامل با طالبان را تسهیل کنند. قطر در حال حاضر برای تسهیل خروج ایمن شهروندان آمریکایی، اتباع خارجی و مهاجران افغان همین نقش را ایفا می‌کند. جالب است که، دوحه حکومت قبلی طالبان را به رسمیت نمی‌شناخت و بعد از قطع روابط طالبان با عربستان، نقش میانجی را برعهده گرفت.

قطر به صورت موقت میزبان شش هزار افغانستانی در پایگاه هوایی العدید و اردوگاه سیلیه است تا آمریکا بتواند آن‌ها را اسکان دهد. همزمان دوحه تلاش می‌کند پناهجویان افغانستانی بیشتری را خارج کند. تاکنون حدود ۸۰۰ درخواست در سفارت قطر در کابل، که باز مانده است، بررسی شده‌اند.

 

دوم، ایران و طالبان چیزی بیش از دشمن دوست‌نما هستند. ایران مدت‌هاست که با طالبان در نزاع است و سال ۱۳۷۷/ ۱۹۹۸ بر سر کشته‌شدن دیپلمات‌های ایرانی در شمال افغانستان، تقریباً با این گروه وارد جنگ شد. به همین دلیل ایران و ایالات متحده هنگامی که نیروهای تحت رهبری آمریکا در سال ۲۰۰۱/۱۳۸۰ طالبان را سرنگون کردند، عملاً در یک جبهه بودند.

تنش‌های رو به افزایش ایران و آمریکا در دهه‌های بعد منجر شد روابط ایران با طالبان، با توجیه مبارزه با دشمن مشترک بزرگتر، سویه‌های جدیدی به خود بگیرد. امروزه نظام سیاسی ایران به طور قابل ملاحظه‌ای خود را با طالبان همسو نشان داده است و بین طالبان گذشته و حال تفاوت قائل است. هرچند در شرایطی که ایران هنوز دارد خود را با حمله‌ی برق‌آسای طالبان، وفق می‌دهد، هنوز نشانه‌هایی از بی‌اعتمادی باقی مانده است.

 

سوم، عربستان و امارات در این عرصه دیگر بازیکنان اصلی نیستند. ریاض بیش از یک دهه‌ قبل از نقش میانجیگری خود کناره گرفت؛ زمانی که پس از اختلاف بر سر پیش‌شرط‌های نقش خود به عنوان میانجی، نماینده‌ی سیاسی طالبان را اخراج کرد. هنگامی که قطر برای همکاری با طالبان پیش‌قدم شد، عربستان در سال ۱۳۹۶/ ۲۰۱۷، دوحه را به دلیل راه‌اندازی دفتر سیاسی طالبان در این کشور، به حمایت از “تروریسم” متهم کرد. با این وجود، گفته می‌شود که هر دو کشور عربستان و امارات، به دنبال تأسیس همان دفتر سیاسی طالبان بودند، که سرانجام در سال ۱۳۹۲/۲۰۱۳ در قطر تأسیس شد.

امارات در پروژه‌های متعددی در افغانستان سرمایه‌گذاری کرده اما هم‌زمان با مصیبت‌هایی نیز روبه‌رو شده است؛ سفیر امارات به همراه چند همکارش، در یک بمب‌گذاری در سال ۱۳۹۵/ ۲۰۱۷ کشته شد. همان‌طور که امواج.میدیا قبلاً گزارش داده بود، امارات در راستای خروج فرانسه از افغانستان، بیرون رفتن نیروهای‌ اعزامی فرانسوی را تسهیل کرد. همچنین گفته می‌شود این کشور با درخواست آمریکا مبنی بر اسکان موقت ده روزه‌ی پنج هزار افغان، تا انتقال آن‌ها به کشور سوم، موافقت کرده است.

ابوظبی و ریاض پس از تسلط طالبان بر افغانستان، پایگاه‌های دیپلماتیک خود در این کشور را تخلیه کردند. با این وجود، برخی ناظران از تمایل طالبان به روابط دوستانه با عربستان و امارات متحده می‌گویند. چرا که این گروه به اجازه آن‌ها برای دریافت کمک‌های مالی و دیگر فعالیت‌ها نیازمند است.

چهارم، در میان تنش‌های موجود در خلیج‌فارس، درگیری ایران و عربستان نیز به حاشیه رانده می‌شود. می‌توان گفت افغانستان صحنه‌ی رقابت ایران و عربستان بر سر نفوذ در منطقه بوده است. اما وضعیت امروز متفاوت است؛ رابطه‌ی جمهوری اسلامی با طالبان در حالی بیشتر شده است که عربستان دیگر درگیر آن نیست. این مسئله راه را برای مشارکت‌های احتمالی جدید – و همچنین رقابت- در خاک افغانستان هموار کرده است.

یک مقام ارشد ایرانی، با شرط فاش نشدن نام، به امواج.میدیا گفت: “همه‌ی شواهد نشان می‌دهد تصمیم و ترجیح ما این است که روند انتقال قدرت در افغانستان سیاسی و صلح‌آمیز باشد و دولتی با مشارکت همه‌ی جناح‌ها و قومیت‌ها شکل بگیرد. این امر محور اصلی دیدار [اخیر] تهران با طالبان، دولت و دیگر گروه‌های افغان بوده است.” او در ادامه افزود: “ایران از معدود کشورهایی است که با همه‌ی گروه‌های داخل افغانستان رابطه‌ی دوستانه داشته و با طالبان نیز رابطه برقرار کرده است.”

هم‌زمان، در میانه‌ی گذار سیاسی مبهم در کابل، رسانه‌های امارات دست کم به یکی از مخالفان افغان به عنوان جایگزین احتمالی طالبان اشاره کرده‌اند؛ روزنامه‌ی نشنال، روز ۲۸ مرداد/ ۱۹ اوت مصاحبه‌ای اختصاصی با احمد مسعود – پسر فرمانده‌ معروف سابق “ائتلاف شمال” که در کنار نیروهای آمریکایی جنگید- منتشر کرد. این اولین مصاحبه‌ی مسعود پس از تصرف پایتخت توسط طالبان بود. احمد شاه مسعود پدر، دو روز قبل از حمله‌ی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱/ ۲۰ شهریور ۱۳۸۰ ترور شد.

اما با نبود حامی واقعی بین همسایگان افغانستان -و غلبه‌ی شدید طالبان بر آن‌ها- مشخص نیست تا چه اندازه تمرکز بر مسعود ناشی از تلاش‌ها برای مقابله با طالبان با هدف تأمین نظرات خارجی‌هاست. در همین راستا، همان مقام ارشد ایرانی به امواج.میدیا توضیح داد که مسعود “از دوستان ماست. اما تصمیم بر تشکیل یک دولت فراگیر بدون جنگ است.”

 

آخرین و مهم‌ترین نکته این‌که در هفته‌های گذشته ثابت شده است که پایگاه هوایی العدید بطور کامل در اختیار عملیات فرامنطقه‌ای آمریکا باقی مانده است. در حالی‌که خروج آمریکا از افغانستان نگرانی‌هایی در بین برخی متحدان عرب این کشور ایجاد کرده است، این آشفتگی آزمونی سخت برای کسانی بود که در نهایت رابطه‌ی نزدیکی با دولت جو بایدن برقرار کردند. در واقع، علی‌رغم خروج ایالات متحده از افغانستان، این خروج یک یادآوری آشکار است که واشنگتن برای نمایش قدرت در منطقه هنوز به میزبانی پایگاه‌های نظامی‌اش توسط متحدان منطقه‌ای وابسته است.

دولت دونالد ترامپ (۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹) سرانجام فشار امارات برای تعطیلی عملیات در پایگاه العدید و انتقال آن به امارات را متوقف کرد. اگر این اتفاق رخ می‌داد، تخلیه‌ی نیروها در شرایط کنونی بسیار متفاوت می‌شد. به ویژه این‌که ابوظبی به اندازه‌ی دوحه در برابر طالبان قدرت ندارد. به نظر می‌رسد این مسائل نقشی مهم در مذاکرات آتی آمریکا بر سر آینده‌ی حضور نظامی‌اش در شبه‌جزیره‌ی عربستان خواهد داشت.

علی‌رغم محبوبیت در میان رأی‌دهندگان، واکنش‌هایی که جو بایدن، از سوی حاکمان آمریکا درباره‌ی خروج بحران‌آفرین از افغانستان دریافت کرد، به شکلی تناقض‌آمیز چشم‌انداز حضور نظامی آمریکا در العدید را روشن کرد.

 

منبع:https://amwaj.media

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟