ایران نباید از تشکیل امارت اسلامی در افغانستان حمایت کند

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
مرکز «اوراسیا ریویو» در یادداشت تازه خود طالبان را دشمن اصلی زبان پارسی و فرهنگ غنی ایرانی دانست و بر این موضوع تاکید ورزید که حمایت از حکومت آن‌ها به‌مثابه اجازه دادن به نابودی این زبان و فرهنگ است.

آمریکا در طول 20 سال، میلیون­ها دلار برای افغانستان خرج کرد و از دولتی حمایت نمود که امیدوار بود از آن یک دولت همسو با ملت بسازد. با حملات طالبان و نابودی پروسه دولت‌سازی، آمریکا و متحدانش دیگر نمی‌­توانستند فشار وارده در افغانستان را تحمل کنند. این امر منجر به مذاکره با طالبان شد. به محض خروج آمریکا از افغانستان، طی 10 روز کل کشور توسط طالبان تسخیر شد.

طالبان می­گویند که تغییر کرده­اند و می­خواهند با استفاده از درس­هایی از گذشته، یک دولت فراگیر تشکیل دهند. سوال این است: آیا آن­ها توانایی حکومت کردن دارند؟

افغانستان هنوز به حکومت تبدیل نشده است. اگرچه همه نظام­های سیاسی را تجربه کرده است، اما نتوانسته­ شهروندانش را با خود همراه کند. جمهوری اسلامی افغانستان نیز موفق نشد و توسط طالبان سرنگون شد. شاید آن­ها پاکستان و تروریست­های چند ملیتی را مقصر می­دانند.

پشتون­‌ها، تاجیک­‌ها، هزاره­‌ها، ترکمن­‌ها و گروه­‌های قومی و فرقه­ای بر سیاست مدرن تسلط داشتند. هیچ حزب، طبقه و جناح مدنی هرگز تشکیل نشد. پشتون­ها در جنوب قدرت داشتند. هر گروه قومی رهبران خود را انتخاب می­کرد و انتصاب­ها قبیله­ای بود. همه نهادهای دولتی، به ویژه ارتش و بوروکراسی، از نظر مالی و ساختاری به آمریکا وابسته بودند.

طالبان گروه تروریستی هستند که رهبران آن تحت نظارت مداوم شبکه­‌های اجتماعی سعی می­کنند چهره به روزتر و متمدن‌تری از خود نشان دهند. بین تیم حاکم و گروه­‌های افراطی مانند حقانی اختلاف نظر وجود دارد. بدنه اصلی طالبان را جنگجویان بدوی و غیرمتمدن تشکیل می­دهند که هیچ ربطی به شهر، زندگی مدنی به ویژه زنان و خواسته‌­های شهروندان ندارند.

طالبان یک گروه قومی متعصب و قبیله­ای با اعتقادات مذهبی قوی هستند که رویای غارتگری آن­ها را مجبور به قلدری و تجاوز به شهروندان افغان کرده است. اگر می­خواستند کشور بسازند و اصلاح کنند، در انتخابات شرکت می­کردند. اکنون آن‌ها به جای تشکیل دولت مردمی به سمت دولت امارت اسلامی پیش می روند.

طالبان و ایران

امارت اسلامی در اقدامی فنی اهداف استراتژیک خود را پنهان می­کند. اما به محض تأسیس علیه زبان فارسی، هنر و فرهنگ ایرانی و دستاوردهای جوانان و زنان عمل خواهد کرد. طالبان هیچ شناختی از حکومت ندارند و آرزوی آن‌ها ایجاد حکومتی به نام امارت اسلامی است.

اگرچه خروج آمریکا از منطقه خطر حمله و تهدید مستقیم علیه ایران را کاهش خواهد داد، اما امارت اسلامی با ریشه‌­های ایدئولوژیک و قومی خود به همسایه تهدیدکننده تهران تبدیل خواهد شد. امارت اسلامی از نظر محتوایی با فرهنگ خراسانی و ایرانی سازگاری ندارد و سادگی بدوی آن‌ها زندگی مردم افغانستان را به دوره­ای سیاه می­کشاند. زبان فارسی، فرهنگ شیعه و ادبیات ایران با ظهور طالبان کم رنگ خواهد شد.

راه حل، مشارکت فعال در روند صلح و حمایت از نوشتن یک قرارداد قانون اساسی با سازوکار انتخاباتی است. بیعت اسلامی و تشکیل امارت اسلامی منجر به نسل‌کشی و تغییرات قومی و قطع رابطه مردم افغانستان با ایران خواهد شد. از نظر عقلی، دینی و انسانی، افغانستان باید در اولویت سیاست خارجی ایران باشد که می­تواند مسیر بازی خطرناک را تغییر دهد.

اگر فرهنگ ایرانی در ایران بزرگ از بین برود، تعصب و فرقه‌گرایی بنیادگرا جایگزین آن می­شود. ترکیه، عربستان، روسیه و پاکستان در حال از بین بردن زبان فارسی، شیعیان و فرهنگ ملی ایران هستند. فرهنگ ایرانی قومی و فرقه‌ای نیست. قرن‌­هاست که اقوام، عقاید و فرقه‌های مختلف در کنار هم در ایران زندگی می‌­کنند. هر جا ادبیات و زبان فارسی کم رنگ شود، اندیشه و عمل تروریستی جای آن را خواهد گرفت.

طالبان به زودی با درگیری داخلی مواجه خواهند شد. شبکه حقانی و جناح­‌های افراطی و متعصب علیه میانه‌روها شورش خواهند کرد و مبارزات ملی‌گرایان افغانستان را شکاف خواهند داد. حلقه‌­های اعتراضی و جنبش­های مدنی در افغانستان شکل می­‌گیرد. اگر ایران مداخله نکند، کشتار مردم افغانستان در جنگ‌­های داخلی اجتناب‌ناپذیر است.

منبع:http://souriancss.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟