در سالن انتظار فرودگاه بینالمللی اربیل سیلی از دختران و پسران جوان کرد 25-30 ساله را میبینی که تفاوتشان با نسلهای پیش از خودشان در جامعه کرد اقلیم کردستان چشمگیر است.
به گزارش «النهار» این بچههای نسل جدید حتی ظاهرشان با بزرگترهاشان فرق دارد. لباسهایشان به لباس غربیها شبیهتر است تا لباس سنتی پدر و مادرهایشان. پنهان نمیکنند که با زبانهای خارجی آشنا هستند، به کار با ابزارهای ارتباطی جدید واردند، رفتار و زبان بدن و تواناییها و مهارتها و نوع روابطشان به روشنی نشان میدهد که نسل تازه و متفاوتی هستند.
«رونا بختیار» نمونهای است که تحولات پیش آمده در ساختار جامعۀ کرد در دو دهه گذشته را آشکارا نشان میدهد. پدربزرگ او یک کشاورز سنتی بوده که هرگز از روستای کوهستانی خود در پیر مکرون بیرون نرفت و خواندن و نوشتن نمیدانست. پدرش سالها رزمنده داوطلب در تشکیلات نظامی پیشمرگه بود تا اینکه افسر پلیس محلی شد.
اما رونای 35 ساله مهندس معماری خوانده و در 6 دوره و کارگاه آموزشی مشترک با شرکتها و دانشگاههای جهان شرکت کرده و الان مدیر اجرایی یک شرکت متخصص در طراحی روستایی است و شبکه روابط و دوستانش منحصر به اربیل یا اقلیم کردستان عراق یا حتی عراق نمیشود. او فقط یک دختر دارد و همسرش هم از خانوادهای کاملا متفاوت با خانوادهاش است.
رونا می گوید: «تفاوت بنیادین در نسل ما و نسل و نسل مادران و مادربزرگهایمان مثل روز روشن است. این تفاوت در دخترها چشمگیرتر است تا پسرها. مادربزرگ های ما به صورت مطلق تابع استانداردهای جوامع مردسالار عشیرهای بودند، مادران ما هم از حالت محافظهکاری در سطح اجتماع که در آن خانواده و ارزشهای اجتماعی مقدس دانسته میشود، خارج نشدند. اما ما کاملا فرق داریم. رفتارها و انتخابهامان در زندگی و جامعه فرق دارد، از لباس تا غذا و علایق و نحوه حرف زدن و روابط و اولویتها و درکی که از ارزشها داریم. حتی اگر در برخی عرصهها برخی ملاحظات را رعایت کنیم، باز تفاوتمان را نمیتوانیم پنهان کنیم».
او میگوید که این وضعیت در اکثریت مطلق دوستان و همنسلانش هم دیده میشود. به خصوص در میان آنها که درسشان را تمام کردهاند و وارد بازار کار شدهاند و سفر رفتهاند و با دنیاهای تازهتر آشنا شدهاند.
«رزکار حمه مهدی»، پژوهشگر اجتماعی، در این باره میگوید که برای فهم تفاوتهای پیش آمده میان نسل جدید با نسلهای سابق یک مورد مشابه وجود دارد که کمک میکند: خود شهر اربیل.
او توضیح میدهد که تفاوت میان این نسلها شبیه تغییرات گستردهای است که شهر اربیل در این دو دهه تجربه کرده: «شهری قدیمی که مرکز آن یک قلعه تاریخی بود که اطرافش بازارهای سنتی دیده میشد و در آنها کالاهای ساده ساخت منطقه به فروش میرسید و حداکثر با چند روستای اطراف دادوستد داشت، در 10 سال گذشته به حالت انفجار رسیده، شهری جهانوطنی شده که آدمهای مختلف از فرهنگهای گوناگون در آن زندگی میکنند، شهری با برجهای بلند وشرکتهای بینالمللی و کالاهای لوکس خارجی».
به گفته مهدی جامعه اربیل و البته دیگر شهرهای اقلیم هم به همین میزان تغییر کرده است. «اقلیم که به مدت 9 دهه مرکز جنگ و نزاع بود و روی آرامش ندید، در این سالها از امنیت بی سابقهای برخوردار شده که 200 میلیارد دلار پول وارد خزانهاش شده و این پول وارد زندگی اقتصادی مردم شده است و طبعا همه چیز را تغییر داده است.
«رئیفه نعمان»، پژوهشگر مرکز پژوهشی سرنج، در این باره تغییر بنیادین نظام آموزش را اصلیترین عامل میداند. «دولت اقلیم کردستان در این سالها بیش از 2500 مدرسه با نظام جدید ساخت که هر کدام آنها دستکم 16 سالن تدریس با بهترین امکانات آموزشی دارد. یعنی در اربیل حدود 40 هزار کلاس هست، با کادر آموزش و نظام آموزشیای که در این سالها با همکاری نهادهای آموزشی جهانی مدام تعدیل و بهروز شده است.
او میگوید که پیش از سال 2005 فقط 2 درصد جمعیت کردستان تحصیل دانشگاه داشتند و امروز این آمار دستکم 7 برابر شده و چندین دانشگاه داخلی و بینالمللی در اقلیم فعال هستند و این همه ذهنیت اجتماعی و نوع رفتار جوانان را عوض کرده است، به خصوص که در عرصه آزادیهای اجتماعی اقلیم کردستان از آزادیهای بسیاری برخوردار است و این گزینههای شهروندان در عرصههای مدنی و فرهنگی و هنری و اقتصادی را افزایش داده است.
منبع:https://mdeast.news
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.