چرا تهدید اسرائیل برای به حمله به ایران صرفا بلوف است؟

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
اسرائیل اگر قادر بود به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله کند، نیازی به تهدید نداشت و این کار قبل از اینکه حرفی درباره آن بزند انجام می‌داد. اسرائیل همین کار را درباره حمله به تاسیسات اتمی عراق و سوریه انجام داد. از آنجا که آنها تهدید بدون انجام کاری را از عرب‌ها یاد گرفته‌اند بنابراین این تهدیدها به احتمال زیاد تنها سروصدایی بیش نیست.

در ابتدا باید به واقعیت مهمی اشاره کرد مبنی بر اینکه اسرائیل اگر قادر بود به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله کند، نیازی به تهدید نداشت و این کار قبل از اینکه حرفی درباره آن بزند انجام می‌داد. اسرائیل همین کار را درباره حمله به تاسیسات اتمی عراق و سوریه انجام داد. از آنجا که آنها تهدید بدون انجام کاری را از عرب‌ها یاد گرفته‌اند بنابراین این تهدیدها به احتمال زیاد تنها سروصدایی بیش نیست.

عرب ها فقط تهدید به نابودی اسرائیل می‌کردند درحالی که صهیونیست‌ها در سکوت قدرت خود را بیشتر می‌کردند تا بتوانند اهداف خود را بدون هیاهو محقق کنند و با این کار با یک تیر دو نشان را زدند. از یک طرف خود را قربانی جلوه دادند و از طرف دیگر به عرب ها حمله کردند و در تمامی جنگ ها به استثنای جنگ اکتبر 1973 برنده شدند.

اوضاع به همین منوال بود تا انقلاب ایران به پیروزی رسید و تاثیر خود را بر جنبش‌های عربی مقاومت نشان داد. جنبش‌هایی که پیروزهایی راهبردی بر اسرائیل به ثبت رساندند.

حکام اسرائیل بیش از همه می‌دانند که تهدیدهایشان درباره نابود کردن تاسیسات هسته‌ای ایران تهدیدهایی توخالی و بی ارزش است و تنها پروپاگاندا برای تحقق دو هدف است: نخست کمک به واشنگتن برای فشار بر تهران در مذاکرات وین و دوم برای مصرف داخلی در اسرائیل تا نشان دهند دولت بنت – لاپید دولتی قوی است.

حکام اسرائیل نخستین کسانی هستند که می‌دانند حمله نظامی اسرائیل به ایران ماجراجویی است که موجودیت آنها را تهدید می‌کند و ممکن است به زوال آنها بینجامد. از این رو آنها قبل از انجام آن هزاران بار به چنین کاری فکر خواهند کرد.

به بیان دیگر اسرائیل از لحاظ نظری می‌تواند به تاسیسات ایران حمله کند اما نتیجه این حمله به تاسیسات واقع در زیر زمین تضمین شده نیست. همچنین کسی نمی‌تواند تضمین کند که ایران و متحدانش به این حمله با جنگی علنی پاسخ نخواهند داد. جنگی که احتمالا نتیجه فوری آن نابودی تاسیسات دیمونا و ورود به جنگی بزرگ است که در آن هزاران موشک در یک روز به سمت اسرائیل پرتاب خواهد شد و این خطر موجودیتی برای اسرائیل محسوب می‌شود.

بنابراین هنگامی که توازن قدرت نظامی نزدیک باشد و توزان وحشت و بازارندگی برقرار باشد، احتمال وقوع جنگ میان کشورها به صفر نزدیک است. به همین علت جنگ جهانی سومی به وقوع نخواهد پیوست، اگر دو جنگ جهانی قبلی به وقوع پیوست به این دلیل بود که توزان وحشت و بازدارندگی اتمی وجود نداشت.

اما از آنجایی که برای هر قاعده‌ای استثنایی وجود دارد این تحلیل قطعی نیست زیرا جنگ‌های بزرگ و ویران‌گر ممکن است به خاطر خطای انسانی و یا اشتباه محاسباتی یک رهبر یا رهبرانی ماجراجو به وقع بپیوندند.

 

منبع:http://irdiplomacy.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟