در بخش ذیل به نکات و گزارههای اصلی این یادداشت اشاره خواهیم کرد
- برخی پیشبینی میکنند توافق باعث میشود ایران به سرعت به بازارهای بینالمللی بازگردد. با این حال سرعت در مذاکرات ممکن است احتمال اشتباهات دیپلماتیک را افزایش دهد. برخی تحلیلگران هشدار میدهند که انتخابات میاندورهای آمریکا تا حدی بر تصمیمات تأثیر میگذارد. قیمت بالای انرژی و کالاها موفقیت انتخاباتی بایدن را تهدید میکند. ازاینرو قیمت بالای انرژی میتواند باعث شود تا رهبران غربی در مقابل ایران انعطاف نشان دهند و اقدامات نظامی و منطقهایاش را نادیده بگیرند. به نظر میرسد اصلیترین شکست و مشکل در اینجا عدم درک این موضوع است که لغو تحریمهای آمریکا که توسط دونالد ترامپ اعمال شد، بههیچوجه باعث ثبات خاورمیانه نخواهد شد.
- گشودن درهای بخشهای مالی جهانی و بازارهای کالاها به روی ایران به این کشور اجازه میدهد تا به اقتصاد خود جان تازهای ببخشد و درآمدهای حاصل از فروش نفت و انرژی را در راستای تدارکات نظامی و بهویژه موشکهای بالستیک، پهپادها و تأمین مالی نیروهای نیابتی در عراق، سوریه، لبنان و غزه به کار گیرد. این دستاوردهای مالی منجر به فشار برای دموکراتیزه شدن یا تقویت منافع عمومی نخواهد شد.
- .3مسکو به وضوح درک کرده است که میتواند از قدرت ایران برای بیرون راندن قدرتهای غربی از منطقه استفاده کند و همچنین از آن به عنوان ابزاری برای چانهزنی با قدرتهای عربی همانند عربستان و امارات استفاده کند. واشنگتن و بروکسل درک خواهند کرد که هر اقدامی در ارتباط با ایران باید برای اسرائیل و متحدان عرب توجیه شود. روسیه آشکارا از ایران برای حفظ جایگاه خود در خاورمیانه و اطمینان از اینکه اسرائیل در اوکراین دخالت نخواهد کرد، استفاده میکند؛ زیرا فناوری اسرائیل میتواند موضع اوکراین را به طرز قابلتوجهی تقویت کند.
- به عقیده بسیاری از تحلیلگران دلیل واضح مماشات در برابر ایران، واردکردن حجم اضافی نفت خام، میعانات گازی و گاز طبیعی به بازار است. با این حال خوشبینی در زمینه تواناییهای ایران نابجاست.
- هیچ سونامی نفتی از سوی ایران وارد بازار نخواهد شد. ایران حتی تحت تحریمهای آمریکایی صادرات داشته که عمده آن به مقصد آسیا و چین بوده است. انتظار یک الی دو میلیون بشکه اضافی کاملاً غیرواقعی است. اگر توافقی صورت بگیرد و صادرات نفت ایران آغاز شود، بیش از دو ماه طول میکشد تا به بازارهای جهانی برسد. ایران بدون شک تلاش خواهد کرد تا سطح تولید خود را افزایش دهد اما همه اینها زمانبر است.
نویسنده در بخش پایانی یادداشت مینویسد:
در خوشبینانهترین حالت ایران میتواند ظرف چند ماه یک میلیون بشکه به ظرفیت تولید خود بیفزاید و صادرات خود را به ۳.۷ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۲۳ برساند.
این در صورتی است که تحریمها به طور کامل برداشته شود، سرمایهگذاری انجام شود و فناوری در دسترس باشد. بخش دشوار قضیه، تأمین مالی و انتقال پول به ایران است که راستیآزمایی این انتقال پول نیازمند برداشتن و حذف تحریمهای بسیاری است.
علاوه بر این، معامله با بخش نفت ایران نیازمند معامله با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در حال حاضر در سوریه و عراق میجنگند و به حزبالله کمک میکند. قربانی کردن امنیت در جهان، گسترش قدرت ایران در منطقه و افزایش قدرت رئیسی، هزینه توافق احتمالی با ایران است.
مزیت چنین توافقی احتمالاً افزایش کوتاهمدت یک درصدی در عرضه جهانی نفت خواهد بود، اما بیثباتی در منطقه را افزایش خواهد داد.
https://oilprice.com/Geopolitics/Middle-East/The-Real-Cost-Of-An-Iran-Nuclear-Deal.html