برخی مقامهای سیاسی ناتو بیان میکنند که حضور این اتحاد در دریای بالتیک، یک «شکست راهبردی بزرگ» برای روسیه است. زیرا در حالی که روسیه بر تصرف اوکراین متمرکز است، از شمال شرقی محاصره میشود. روسیه قطعاً در اینجا بازنده است. اما «یک روسیه ضعیف و تحقیرشده، روسیه خطرناکی است».
بسیار پیش از این کارشناسانی مانند جرج کنان نسبت به تبعات گسترش ناتو هشدار داده بودند. او در سال ۱۹۹۷ گفت که «گسترش ناتو پس از جنگ سرد، مهمترین اشتباه آمریکاست. زیرا میتواند گرایشهای ملیگرایانه، ضد غربی و نظامی در روسیه را شعلهور کند، تأثیر نامطلوبی بر دموکراسی نوپای روسیه داشته باشد و مانع از توافقات کنترل تسلیحات شود».
این در حالی است که سیاست غرب پس از جنگ سرد، ادغام روسیه در پیوندهای مالی، تجاری، فرهنگی و سیاسی اروپا بود. سیاستی که در صورت موفقیت میتوانست توان و منابع آمریکا را بر مسائل دیگری مانند تغییرات آبوهوایی و چین متمرکز کند.
در این گزارش ذکر شده که بسیار پیش از توسعه مرزهای ناتو، پوتین تصمیم به همکاری با این ائتلاف نظامی داشت. او در سال ۲۰۰۲ اعلامیه رم را با هدف همکاری در حوزههای عدم اشاعه تسلیحات هستهای، جلوگیری از قاچاق مواد مخدر و مسئله افغانستان، با ناتو امضا نمود.
نگرانی نسبت به واکنش روسیه به عضویت فنلاند و سوئد، میتواند در جلب موافقت همگی اعضای ناتو نسبت به این امر مخالفتهایی پدید بیاورد. در عین حال که واکنش مسکو نسبت به این مسأله ممکن است به تحریک بیشتر برخی اعضا در پذیرش این امر بینجامد.