آمریکا و ایران شدیدا به درگیری نزدیک هستند

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در ماه گذشته پس از اقدام 11 فروند قایق تندرو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و متعاقب آن واکنش تهدید آمیز پرزیدنت دونالد ترامپ در مورد شلیک به قایق های ایران در صورت مزاحمت مجدد، رویارویی و تقابل خطرناک بین نیروی دریایی ایران و ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس افزایش یافت. این اقدام یادآور یک چاشنی ( فتیله) کوتاه بین دو کشور در میان تنش های فزاینده می باشد. اگر آن ها می خواهند برای انحراف توجهات از مشکلات در مقابله با شیوع کووید 19 در داخل کشورشان به درگیری متوسل شوند، می توانند این کار را انجام دهند، اما اگر واقعا از چنین نیتی برخوردار نمی باشند باید تلاش کنند تا مسیری برای خط ارتباط نظامی ایجاد کنند.

تصور کنید که سفارت سوئیس در تهران، پایان حمله موشکی ایران به تاسیسات نظامی آمریکا در عراق پس از تلافی تهران علیه ترور فرمانده ارشد [شهید] قاسم سلیمانی توسط آمریکا (ژانویه) را مخابره نمی کرد آیا می توانست از تشدید وضعیت خطرناک درگیری بین طرفین جلوگیری کند یا در سال 2016م زمانی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 10 ملوان آمریکایی را که به اشتباه با دو قایق رودخانه ای وارد آب های سرزمینی ایران در خلیج فارس شده بودند، اگر هیچ گونه تماس مستقیم بین جان کری وزیر امور خارجه آمریکا با محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران وجود نداشت چه پیش می آمد. این در حالی است که آن ها ظرف سی دقیقه پس از این حادثه با یکدیگر «حداقل 5 بار در طی مدت 10 ساعت» صحبت کردند و در نهایت ایران، صبح روز بعد، قایق و خدمه آن را آزاد نمود. 

در وضعیت و شرایط کنونی پس از تبادلات لفظی تهاجمی و تند طرفین، در حالی که تعامل مستقیم بین دیپلمات های ارشد دو کشور وجود ندارد و همچنین محمد جواد ظریف در سال 2019م در فهرست سیاه آمریکا قرار گرفته است بنابراین ایران و ایالات متحده آمریکا برای اجتناب از یک منازعه ناخواسته در اثر یک رویارویی  لحظه ای به یک کانال تنش زدایی نظامی نیازمند هستند.

تنش های ناشی از کارزار « فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه ایران و واکنش « مقاومت حداکثری» تهران و تلاش ایران برای تقویت برنامه هسته ای پس از خروج آمریکا از برجام ( در می 2018) و تحمیل مجدد تحریم ها باعث شده در طی یازده ماه گذشته طرفین سه بار در یک درگیری تمام عیار روبروی یکدیگر قرار بگیرند. نخستین مورد این تقابل، سرنگونی هواپیمای بدون سرنشین آمریکا در ژوئن 2019 می باشد. سپس در سپتامبر 2019م ایران به مشارکت در حمله به زیرساخت های نفتی عربستان سعودی متهم شد. آخرین مورد تقابل می تواند ترور سردار [شهید] قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس در بغداد اشاره کرد. اپیدمی کووید 19 می تواند پنجره ای برای آتش بس بشردوستانه باز کند اما در مقابل دو کشور از آن به عنوان فرصتی برای نمایش مواضع تهاجمی خود استفاده کرده اند. با این حال در صورتی که طرفین قصد تسلیم شدن ندارند، کمبود کانال های ارتباطی موثر باعث توقف دیپلماسی می شود و همچنین در شرایطی که ایالات متحده آمریکا با ایران و متحدانش در وضعیت تنش آمیز قرار دارند هر گونه رویداد جزئی می تواند به سرعت از کنترل طرفین خارج شود.

 

در حالی که کانال سوئیس برای انتقال پیام های سطح ارشد برای ارتباطات دیپلماتیک بسیار موثر خواهد بود اما برای ارتباطات نظامی بین طرفین طراحی نشده است و این ممکن است از یک رویدادی که در طی بن بست بین کشتی های نظامی شکل گیرد و زمینه درگیری را فراهم سازد جلوگیری نکند. علاوه بر این ، توئیتر ابزاری غیرمعمول برای تماس مستقیم و سیگنال دهی بین مقامات ارشد می باشد و همچنین این ابزار رسانه ای می تواند مجادلات و لفاظی های تهاجمی که در ایجاد درگیری های ناخواسته بسیار موثر هستند را تشویق کند.

مکانیزم تنش زدایی آمریکا و ایران می تواند بر پایه تجارب گذشته آمریکا در تماس نظامی با دشمنانش از جمله شوروی، چین، روسیه و گروه های شبه نظامی تحت حمایت ایران استفاده کند و این امر نیازمند یک نوآوری می باشد. بنابراین چنین اقدامی نیازمند یک واسطه هست. کانال ایده آل طرف ثالث باید از تخصص عمیق در ناوبری خلیج فارس و تجربه میانجی گری و روابط دیپلماتیک سازنده با هر دو کشور آمریکا و ایران برخوردار باشد. بر اساس این ملاحظات، عمان می تواند کاندید مناسبی باشد. عمان در کنار مدیریت امنیت حمل و نقل از تنگه هرمز به داخل خلیج عمان، از مهارت و تخصص فنی در انتقال ارتباطات برخوردار می باشد.آن ها در گذشته هم ارتباطات ایران و آمریکا را تسهیل بخشیده اند و هر دو طرف، عمان را معمولا به عنوان میانجی گر صادق در نظر می گیرند. عمان یک توافق نامه همکاری نظامی با آمریکا و به صورت مشترک در یک کمیسیون نظامی با ایران عمل می کند. در این طرح احتمالی یک ژنرال ستاره دار از ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا از طریق تلفن با یک ژنرال عمانی که یک خطوط تلفن مجزا با همتای ژنرال ایرانی اش حفظ می کند برقرار کند.

 

منتقدان چنین مکانیزمی بر این تاکید دارند که با توجه به تنش ها و دشمنی های فزاینده بین طرفین، ایجاد خطوط ارتباطی برای عملی سازی تنش زدایی احتمالا با مخالفت های سیاسی گسترده ای روبرو است و آن ممکن است حتی اگر مکانیزمی ایجاد گردد بی اثر باشد. اما در هر صورت این مکانیزم برای جلوگیری از یک سومحاسبه فاجعه آمیز و تشدید درگیری ناخواسته همراه با هزینه ها و خسارت های زیاد ضروری باشد، حتی اگر از اعتبار محدودی برخوردار هست. بنابراین در این سازوکار نیازی به این نیست که دولت ترامپ از رویکرد « فشار حداکثری» خروج قابل توجهی داشته باشد و همچنین مستلزم این نیست که ایران هم حضور نظامی آمریکا را در منطقه تایید کند. ( در حالی که در اصل حضور نظامی آمریکا را در منطقه رد می کند)

 

با این وجود، با توجه به بن بست دیپلماتیک گسترده و بی اعتمادی شدید طرفین به یکدیگر، غلبه بر این موانع از طریق کانال ارتباطی با واسطه گری طرف ثالث بسیار دشوار خواهد بود. اما در این دوره به شدت خطرناک ضرورت است تا یک بار آن را مورد آزمون قرار دهیم.

منبع:https://rahbordemoaser.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟