چشم انداز رقابت اقتصادی امارات متحده عربی و عربستان

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
هندسه رقابت اقتصادی امارات متحده عربی و عربستان، چشم انداز آن
گرچه اهداف مشترکی چون مقابله با جریان ­های شیعی، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را درکنار هم قرارداده است، اما به نظر می­رسد اتحاد آن­ها تا آنجا که می­ توانسته پیش رفته و اکنون اقتصاد بر سیاست غالب شده است و منافع و شرایط اقتصادی، دو کشور را روبروی هم قرار داده­ است.

شرایطی که برآمده از ساختارهای داخلی دو کشور، پویایی قدرت اقتصادی و درعین­ حال پیامدهای شیوع  ویروس کرونا، ازجمله  ضربه به عربستان به سبب وابستگی به نفت بوده است. اختلاف آن­ها در حوزه­ های متعدد نشان از پیش‌ زمینه چرخش در اقتصاد دوران پسا‌نفت منطقه است. رویکرد توسعه ­طلبانه و مدرن اقتصادی محمد بن سلمان و محمد بن زاید رقابت اقتصادی دو کشور را قوت داد و روی کار آمدن جو بایدن، پیروی منافع ملی بر اتحاد را برای آن­ها پررنگ تر ساخت. ظهور اماراتی جاه طلب­ تر و قدرتمندتر در کنار عربستانی مدرن و مبتنی بر اقتصاد غیر نفتی از نمودهای مهم آن است و بر این اساس عربستان سعودی رو به سوی سیاست­ های اقتصادی ای آورده که امارات را به عنوان مرکز اقتصاد تجاری خاورمیانه هدف می ­گیرد. محمد بن سلمان به خوبی امارات را به عنوان قطب اقتصادی مدرن در کنار وابستگی عربستان به نفت، یک خطر واقعی و درحال رشد درک کرده است و منافع اقتصادی خود را اولویت داده است.

 

حرکت عربستان در مسیر طرح ­های بن سلمان باعث گردید در سال 2019 میلادی رتبه 62 ام اقتصاد جهانی را در بین 190 کشور کسب نماید، گرچه هنوز با امارات فاصله­ زیادی دارد، چرا که امارات در رتبه 16ام جهان قرار دارد. امارات به سبب تقدم قاطع اولویت ­های اقتصادی در سال­ های اخیر توانسته یک قدرت اقتصادی برای خود تعریف نماید، به عنوان مثال در سال ۲۰۰۹، طرح اتحاد پولی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با خروج امارات دچار چالش شد. اکنون نیز امارات برای حفظ موقعیت اقتصادی خود و تقویت آن، توسعه بخش فناوری را مد نظر دارد.

جدای از اختلافات دو کشور در حوزه روابط با قطر، ترکیه، اسرائیل، ایران، رویکرد به اخوان المسلمین و … که بی ارتباط با مسائل اقتصادی دو کشور نیست، می توان مهمترین محورهای رقابت اقتصادی عربستان و امارات را به شرح زیر نام برد:

نفت و اوپک: نفت مهمترین حوزه­ درآمدی دو کشور برای توسعه اقتصادی محسوب می­شود. توجه به نفت، نه فقط در راستای کسب قدرت نفتی بودن، بلکه توزیع درآمدهای نفتی در بخش ­های دیگر اقتصاد به جهت توسعه بخش­ های غیرنفتی برای هر دو کشور بسیار مهم شده است و تلاش می‌کنند از منابع نفت خود ضمن آماده شدن برای دوران پسا نفت، بهره ببرند. در این مسیر گرچه امارات زودتر از عربستان گام برداشته است اما دو کشور سعی دارند با توجه به منافع خود، تنظیمات اوپک را پیش ببرند. اختلاف سهیل المزروعی وزیر انرژی امارات با عبدالعزیز بن سلمان وزیر انرژی عربستان درباره سهم تولید در تیرماه امسال علنی شد. وزیر انرژی امارات طرح عربستان و روسیه را برای تمدید هشت ماهه توافق کاهش تا پایان سال 2022 به جای آوریل 2022 را ناعادلانه خواند و خواستار افزایش سهم روزانه آن به 3 میلیون و 800 بشکه در روز شد.

امارات که هزینه ­های هنگفتی برای افزایش ظرفیت تولید خود کرده است، مدعی شده که با کشف ظرفیت ­های جدید، پایه تولید آن اکنون، بسیار پایین‌تر از میزان واقعی است. امارات بر این منطق است که اقتصاد آینده، اقتصاد نفت نیست، برای همین می ­خواهد تا در دهه ­های باقی مانده از تسلط این ثروت بر اقتصاد دنیا، یکه ­تازی این میدان را به دست آورده و هم ظرفیت­ های خود را تا حد نهایی استفاده سازد و هم هزینه متنوع ­سازی اقتصاد و همچنین سیاست خارجی متهورانه و مداخله­گر خود را بپردازد، برای همین بی پروا بر منافع ملی خود پافشاری می­ سازد. شرکت ملی نفت ابوظبی  قصد دارد تا سال 2030 ظرفیت تولید نفت را به 5 میلیون بشکه در روز افزایش دهد.

کسب قطب تجاری خلیج­­ فارس: عربستان و امارات به‌دنبال خارج شدن از وابستگی به نفت، متنوع ‌سازی درآمد و تولید، توسعه بخش خدمات، فناوری، تجارت خارجی و … در اقتصاد خود هستند. چشم­انداز 2030 عربستان لزوم جذب تجارت و سرمایه­ گذاری خارجی را بالا برده است که هم در راستای متنوع سازی اقتصاد آن است و هم مشاغل بیشتری برای آن ایجاد می­کند. رسیدن به مقام نخست تجاری منطقه چیزی است که بن سلمان در نظر دارد آن هم نه تنها از طریق درآمدهای نفتی بلکه کسب درآمد از بخش­ های دیگر اقتصاد. از گام ­های عربستان در این راستا می توان در رایزنی عربستان برای قرار دادن ریاض به عنوان مقر اصلی بانک مرکزی خلیج فارس اشاره کرد تا گوی رقابت را از دبی گرفته و درعین حال نشان ­دهد گرچه قدرت اقتصادی عربستان هم سطح امارات نیست اما نفوذ سیاسی بیشتری بین کشورهای منطقه و اعراب دارد. عربستان حتی به دنبال آن است تا ریال (عربستان) ارز مسلط و همگانی خلیج فارس شود. این در شرایطی است که قدرت اقتصادی امارات عمدتا بر بخش خدمات مالی و تجاری متکی است.

 توافق ­نامه اتحاد گمرکی کشورهای خلیج فارس بخش دیگری از رقابت عربستان و امارات در این راستاست که با اعمال محدودیت از سوی عربستان بر صادرات امارات و لغو امتیازهای گمرکی بر کالاهای مناطق آزاد افزایش یافته است. مناطق آزاد نقش مهمی در توسعه امارات داشته ­اند و دراین بین بیش از همه جریان سرمایه­گذاری­ های داخلی و خارجی در این بخش تاثیرگذار بوده است و عربستان در جهت به چالش کشیدن این موقعیت امارات، دست به اصلاح مقررات واردات از سایر اعضای شورای همکاری خلیج  فارس نمود تا کالاهای تولید شده در مناطق آزاد یا تحت شرکت­ های اسرائیلی بایکوت شده و همچنین کالاهایی که از امتیازات تعرفه ترجیحی استفاده می­کنند را ممنوع سازد.

خدمات مالی و جذب سرمایه گذاری: عمده­ نقش امارات در بخش خدمات مالی و تجاری است. بانک­ های تجاری- تخصصی و بازارهای مالی امارات در حمایت از فعالیت ­های اقتصادی و تجارت در این کشور نقش مهمی داشته­اند. بازار مالی بین­ المللی دبی برای تبدیل شدن به منطقه آزاد برای مهمترین مراکز مالی در شمال آفریقا و خاورمیانه ایجاد شد و دولت امارات با سرمایه گذاری مازاد مالی خود در این بازار به افزایش ثروت داخلی این کشور کمک زیادی کرد و عملا  امارات به ویژه دبی به شکل ­دهنده­ بخشی از تجارت جهان تبدیل شد. یکی از مهمترین مزیت ­های امارات در این راستا کیفیت و فرهنگ زندگی متناسب برای شهروندان خارجی است. در مقام مقایسه با عربستان طبق آمار در سال 2020 سرمایه گذاری خارجی در عربستان نزدیک به 4.7 میلیارد دلار در برابر 6.7 میلیارد دلار که تنها برای غول اقتصاد مدرن امارات یعنی دبی ثبت شده، بوده است.

از لحاظ رقابت ­پذیری نیز امارات جایگاه بالاتری از عربستان دارد. این کشور جز 20 کشور اول این حوزه است که پس از آن در خاورمیانه قطر و عربستان قرار دارند. گرچه اقتصاد عربستان نیز از لحاظ رقابت ‌پذیری، در سال‌ های اخیر روند خوبی را طی کرده است، زیرساخت‌ های باکیفیت، بازار بزرگ و نهادهای باثبات مزیت اقتصاد عربستان به شمار می روند.

جذب سرمایه گذاری خارجی را می توان کلیدی ترین بخش از چشم‌ انداز توسعه ۲۰۳۰ عربستان دانست. عربستان برای جذب سرمایه­ گذاری بیش از هر چیزی با تصویری از خود به عنوان یک کشور محافظه کار و بسته روبرو است، تنها حدود ۵ درصد از مراکز منطقه‌ ای شرکت‌ های بین ‌المللی در عربستان دایر است. با این حال با ارائه ابتکارهای تشویقی چون معافیت مالیاتی سعی در ایجاد انگیزه برای شرکت­ های بین­ المللی و تجار جهت انتقال دفاتر منطقه ‌ای خود به ریاض، دارد. عربستان درعین حال سیاست سخت گیرانه ای را هم برای گرفتن گوی رقابت از امارات به دست گرفته چرا که در ابتدای سال2020  اعلام ساخت شرکت­ های خارجی جهت انجام پروژه ها در ریاض باید مراکز خاورمیانه ­ای خود را که عمدتا در دبی است به ریاض منتقل کنند. وقوع این امر به ایجاد شغل درعربستان بسیار کمک خواهد کرد.

گردشگری: عربستان در این راستا با سیاست ­هایی چون برداشتن محدودیت ‌های سیاسی و اجتماعی به دنبال کسب درآمد است و ساخت شهر «نئوم» در دریای سرخ که از نظر جاذبه ‌های گردشگری آن را در سطح دبی دانسته­ اند، در این راستاست. در عین آنکه اکثر گردشگران دبی را شهروندان عربستان تشکیل می ‌دهند و ساخت چنین شهری طبیعتا درآمد گردشگری امارات را کاهش خواهد داد؛ با این­ حال عربستان هنوز از قابلیت ­های گردشگری امارات بسیار دور است. امارات به عنوان کشور نخست خاورمیانه از نظر گردشگری، در میان 40کشور برتر جهان در این حوزه قرار دارد.  

 

دبی نگین گردشگری امارات توانسته تسهیلات کاملی برای گردشگری فراهم کند. این شهر دارای فضاهای تفریحی بسیار و هتل ‌هایی با کیفیت جهانی است و در طولانی مدت توانسته بزرگترین مراکز فروش و برندهای معروف جهانی را به حضور در امارات تشویق کند که خود علت بسیار مهمی از حضور هرساله شمار قابل توجهی از تجار و افراد سرشناس به دبی است. همچنین فرودگاه دبی رتبه 4ام برترین فرودگاه جهان را بهردست آورده است که تاثیر مهمی در جذب گردشگران و سرمایه ­گذاران دارد. البته محمد بن سلمان در این حوزه سیاست­ های بلند پروازانه ­ای دارد؛ کما اینکه اخیرا لابی ­هایی در بین اعضای سازمان گردشگری جهانی انجام داده تا مقر این سازمان را از اسپانیا به ریاض منتقل کنند که اگر چنین شود تحول مهمی خواهد بود و جایگاه امارات را متاثر می کند.

یمن: بخش جنوبی یمن و خلیج عدن به سبب نزدیکی و دسترسی به شاخ آفریقا، دریای سرخ و تنگه باب المندب، حوزه رقابت و اختلاف امارات و عربستان است که با حمایت شورای انتقالی جنوب از سوی امارات و نیرو‌های دولتی منصور هادی از سوی عربستان به دنبال تسلط خود بر این مناطق هستند. در جنگ یمن امارات به سرعت وارد ائتلاف سعودی شد اما با گذشت زمان راه خود را جدا ساخت و با سیاست ­های توسعه­ طلبانه خود خشم عربستان را برانگیخت. امارات بر جزیره سقطری و استان المهره، فرودگاه ‌ها، بندرهای راهبردی مشرف بر دریای مکران و خلیج عدن تسلط یافته و نیروهای منصور هادی را از آن خارج ساخته است، همچنین چند میدان گازی و نفتی در استان‌ های شرقی این کشور را به دست گرفته است.

گذرگاه راهبردی- تجاری یمن به واسطه قرار گرفتن در ورودی دریای سرخ و اقیانوس هند، موقعیت استراتژیکی برای کشتیرانی و ناوگان‌ های تجاری فراهم می کند. منطقه آزاد عدن نیز به سبب دسترسی به بندر عدن، آب ‌های آزاد و دسترسی به شاخ آفریقا و بازار آن موقعیت خاصی دارد. وجود پالایشگاه عدن با ظرفیت تولید سالانه هشت میلیون تن نفت نیز دیگر امتیاز اقتصادی آن است. این پالایشگاه با شش اسکله شرایط مناسبی برای بارگیری و تخلیه محموله‌ های نفتی و فرآورده ‌های آن دارد. جنوب یمن همچنین ظرفیت تولید برق دارد، نیروگاه حسوه در شمال غرب عدن واقع شده است و ظرفیت ۱۲۵ مگاوات تولید برق و ۵۶ هزارمتر مکعب تولید آب‌ شیرین را دارد. امارات یمن را بخشی از جاه­ طلبی اقتصادی و تجارت دریایی خود می ­بیند که با اتصال بندر جبل ‌علی در خلیج فارس به سمت جنوب یمن و شاخ آفریقا، به بازار شاخ آفریقا دسترسی پیداکند.

در این بین عربستان نیز جدا از مداخلات نظامی خود با ارائه برنامه سعودی برای توسعه و بازسازی یمن و ابتکار توافق نامه ریاض به دنبال افزایش نفوذ و تسلط نرم خود در جنوب یمن است.

روابط با قطر: رویکرد عربستان و امارات در برابر قطر بیش از آنکه اقتصادی باشد، سیاسی و استراتژیک است. با این حال ابعاد اقتصادی این قضیه برای امارات مهم است. امارات برخلاف عربستان که تحت فشارهای دولت بایدن شروع به برقراری روابط با قطر نمود، مایل به عادی سازی روابط و رفع تحریم تجاری قطر نیست و نگران است عادی سازی روابط قطر و عربستان برخی موقعیت ­های اقتصادی آن را نیز به خطر بیندازد.

 

تحلیل و ارئه پیشنهادات اجرایی

  • در رقابت عربستان و امارات برای موقعیت قطب تجاری و مالی، اکنون امارات متحده عربی پیشرو تر است. مهم ترین مانع عربستان، جامعه محافظه­کار- سنتی و تصویر موجود از آن است. در مقابل امارات با سال ­ها تلاش توانسته جامعه خود را آزاد و پذیرای فرهنگ­ و ادیان مختلف خارجی قرار دهد. برای همین بسیاری بر این باورند که کار عربستان در این مسیر دشوار است و به سال ­های بسیار نیاز دارد تا زمینه ­های فرهنگی جهت ورود سرمایه و شرکت­ ها را شکل دهد، زیرا عربستان کنونی با قوانین محافظه­ کارانه، جامعه سنتی در کنار کمبود تسهیلات خدماتی و تفریحی، انگیزه بسیار کمی را برای جذب شرکت­ های خارجی و اقامت کارکنان آن­ها ایجاد می ­سازد.
  • در حوزه یمن اختلافات بین امارات و عربستان به خصوص در حوزه عدن منجر به یک تشتت آرا و نبود یک مدیریت واحد شده است. هر دو کشور به دنبال آن هستند که نفوذ و موقعیت خود را در عدن بالاتر ببرند، در توافق نامه ریاض ۲۰۲۰ نیز علی­ رغم اتفاق نظرها در عمل نهایتا اختلاف نظرها بروز کرد و به خصوص به چالش­ های فرمانداری عدن در حوزه مدیریت انرژی، سلامت و امنیت منجر شد.
  • گرچه نمی توان اتحاد امارات و عربستان را تمام شده دانست، اما می ­توان گفت ساختار رابطه آن­ها اساسا بی ‌ثبات است و تحت ­تاثیر تحولات اقتصاد جهانی و میزان واگرایی آن­ها در حوزه­ های مطرح شده قرار دارد، به سبب اهمیت و چرخشی که هر دو کشور بر دستیابی به منافع اقتصادی گذاشته ­اند، این رقابت به حوزه­ های سیاسی نیز ممکن است، سرریز شود. گرچه همچنان با توجه به اهداف مشترکی که دو کشور را متحد ساخته می­ توان گفت نهایتا اختلاف عربستان و امارات رنگ و بوی یک رقابت را خواهد داشت تا دشمنی.

 

 

 

منابع پژوهش در دفتر اندیشکده موجود است .

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟