پیشنهاد جایگزین برای مدیریت منازعه اسرائیل و فلسطین

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
پیشنهاد جایگزین برای مدیریت منازعه اسرائیل و فلسطین
مسئله اساسی که دولت جدید اسرائیل باید در نظر بگیرد، این نیست که آیا ارتش اسرائیل قادر به شکست حماس یا حزب‌الله می‌باشد یا خیر؛ بلکه این است که آیا منابع، اولویت‌ها و استراتژی‌های این کشور به‌طور مناسب همسو هستند؟

آیا تلاش برای دستیابی به تفاهم غیرمستقیم با حماس منجر به آتش‌بس پایدار می‌شود یا خیر؟ اگر دولت جدید اسرائیل به این نتیجه برسد که بهترین استراتژی آن‌ها، تعامل ثانویه با مسئله فلسطین است؛ رهبران باید بررسی کنند چه اقدامی باید انجام داد تا تنها تمرکز اصلی ما فقط ایران باشد. اندیشکده آمریکایی واشینگتن انستیتو برای سیاست خاور نزدیک در تحلیلی به قلم «درور شالوم» به تبیین رویکرد جدید اسرائیل در قبال ایران و مسئله فلسطین پرداخته است که در بخش ذیل به آن اشاره خواهیم کرد

در مورد مسئله فلسطین چه اقدامی می‌توان انجام داد تا توجهات و منابع خود را برای مقابله با چالش ایران تمرکز کنیم. دو گزینه به ذهن متبادر می‌شود که هر یک از آن دارای ایرادات اساسی استراتژیکی است که باید تصمیم‌گیرندگان به آن توجه کنند:

  • تلاش برای دستیابی به تفاهم بین اسرائیل و حماس از طریق گزینه ثالث (مصر یا کشورهای عربی خلیج‌فارس): تمرکز بر بازسازی، مذاکرات برای آزادی زندانیان و افراد مفقودشده، جلوگیری از انتقال تسلیحات و اقلام با کاربرد دوگانه به غزه. طرفین از این رویکرد استقبال می‌کنند؛ زیرا حماس به‌شدت به بازسازی و آرامش نیاز دارد؛ درحالی‌که اسرائیل ممکن است این مسیر را مناسب‌تر ببیند؛ زیرا نیازی به اتخاذ تصمیمات دشوار ندارد. (جز در مورد آزادی زندانیان)؛ اما در این مسیر دستیابی به تفاهماتی قابل‌اجرا که حماس را از بازسازی زرادخانه‌ها و زیرساخت‌های نظامی بازدارد، دشوار خواهد بود. تکیه‌بر این رویکرد زمانی خطرناک خواهد بود که طرف موردبحث یک سازمان تروریستی اسلام‌گرا باشد که مستعد تصمیماتی است که از نظر اسرائیل غیرمنطقی است و حتی اگر چنین توافقی حاصل شود، به‌احتمال‌زیاد موقت خواهد بود. بااین‌وجود، تصمیم‌گیرندگان ممکن است همچنان این گزینه را انتخاب کنند تا از راه‌حل‌های دشوار خودداری کنند.

بازدارندگی نظامی اسرائیل به جای ارائه سازش‌های اساسی در زمینه بازسازی، آزادی زندانیان و سایر مسائل که می‌تواند به آتش‌بس ساده‌تری برسد که بر دو عنصر متمرکزشده است: جلوگیری از تشدید تحرکات حماس و تبیین این‌که هرگونه اقدام تحریک‌آمیز در آینده به یک کارزار شدید منجر خواهد شد که هدف آن نابودی حماس می‌باشد.

  • اگرچه سرنگونی گروه تروریستی از بعد نظامی و سیاسی توجیه‌پذیر است؛ اما مستلزم درگیری‌های شدید است که تلفات سنگینی را برای هر دو طرف به دنبال دارد. از این گذشته، رژیم حماس در شرایط کنونی به دلیل ناآرامی‌های داخلی یا چرخه تشدید درگیری از ثبات پایین‌تری برخوردار است.

نویسنده در بخش دیگر معتقد است که اگر مرکزیت چالش را ایران در نظر بگیریم، زمان آن فرارسیده که رویکرد جدیدی را در نظر بگیریم که مبتنی بر 4 اصل و 4 گام می‌باشد:

چهاراصل

  • ابتکار عمل به خرج دهید و به جای واکنش به تحریکات، به‌طور فعال بر واقعیت تأثیر بگذارید.
  • به مسئله فلسطین نگاه سیستماتیک و جامع داشته باشد: علی‌رغم تمام مشکلاتی که طرفین در حین حل و فصل صلح با آن روبرو شده‌اند، حامیان خودگردان هنوز گزینه‌ی بهتری نسبت به حماس افراطی هستند.
  • از تغییر و تحول ایجادشده در منطقه خاورمیانه پس از توافق‌نامه ابراهیم و مخالفت گسترده بین‌المللی با فعالیت‌های بی‌ثبات کننده ایران برای مهار این کشور بهره ببرید. این مسئله به معنای ترویج مشارکت عمیق‌تر با دولت‌های عمل‌گرای عرب به رهبری دولت بایدن می‌باشد.
  • کسب مشروعیت سیاسی و آمادگی عملیاتی برای انجام عملیات نظامی احتمالی در صورت مواجه‌شدن این ابتکار عمل با مقاومت

چهار مرحله

  • در واکنش به مطالبات خارجی، با آتش‌بس رسمی و پایدار با حماس موافقت کنید؛ اما مسائل موجود در این موافقت‌نامه موقت را به حداقل برسانید.
  • تعیین شروط برای بازسازی و اقدامات بشردوستانه: با وساطت واشنگتن، مصر و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، بازسازی می‌تواند در غزه تحت شرایط زیر آغاز شود: پروژه‌ها باید فقط بشردوستانه باشند. کلیه فعالیت‌ها باید تحت نظارت یک مکانیسم نظارت و کنترل باشد که از انحراف مواد برای اهداف نظامی جلوگیری می‌کند و حماس در موضوع زندانیان قبل از امتیازات خاصی باید مایل به مذاکره برای تبادل باشد.
  • تشکیلات خودگردان فلسطین باید به‌طور چشم‌گیری تقویت شود و این امر مستلزم آن است تا به مقامات تشکیلات خودگردان برای بهبود وضعیت اقتصادی و مدنی کرانه باختری کمک کنند. در این صورت هم‌ روند تضعیف مداوم دولت کاهش می‌یابد و هم مشروعیت تشکیلات افزایش پیدا می‌کند.
  • ترویج پروژه‌های زیربنایی بلندمدت در غزه. پیشرفت در بخش‌های انرژی و آب و ایجاد بندر می‌تواند کمک زیادی به مردم محلی و حفظ امکان دیپلماسی آینده کند.

    این پروژه‌ها باید توسط چندین کشور حوزه خلیج‌فارس (نه صرفاً قطر) تأمین مالی شود و باهدف واگذاری کامل این مکان به تشکیلات خودگردان فلسطین طراحی شود.

 

 

https://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/last-call-gaza-proposing-alternative-israeli-palestinian-conflict-management

 

منابع پژوهش در دفتر اندیشکده موجود است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟