اراده سیاسى، انعکاس مصالحهگرایى در حوزه سیاست خارجى و تامین منافع ملى است. زمانى که روندهاى منازعه و ستیزش، کارکرد خود را به انجام مىرسانند، موج جدیدى ایجاد مىشود که مبتنى بر تغییر فرآیندهاى گذشته خواهد بود. مشارکت ایران در کنفرانس شرم الشیخ را مىتوان نقطه آغازین جدیدى در همکارىهاى چندجانبه منطقهاى و بینالمللى دانست.
مشابه چنین اجلاسى در نوامبر 2001 و در شهر بن برگزار گردید. در اجلاس بن، مقامات سیاسى، سیاست خارجى و امنیتى کشورهاى درگیر در آینده سیاسى افغانستان مشارکت داشتند. ایران و آمریکا در روند مقابله با طالبان و القاعده در افغانستان مواضع مشترکى را اتخاذ نموده بودند؛ در حالى که اجلاس شرم الشیخ داراى شاخصها و نشانههاى کاملا متفاوتى است.
طى سالهاى 7-2001، شاهد تغییراتى در روند سیاست خارجى آمریکا مىباشیم. در این مقطع زمانى، دوبار سند امنیت ملى آمریکا منتشر شد. در هر مرحله، نشانههایى از رفتار تهاجمى آمریکا نسبت به ایران مشاهده مىشود. دو ماه بعد از اجلاس بن، رئیسجمهور آمریکا، تئورى محور شرارت را ارائه کرد. تئورى محور شرارت، انعکاس جدالگرایى آمریکا در برخورد با سیاستهاى منطقهاى و هویت سیاسى ایران محسوب مىشود. در آستانه برگزارى اجلاس شرم الشیخ نیز آمریکایىها از الگوهاى دوگانه در برخورد با ایران استفاده نمودند. از یک سو اعلام داشتند که براى انجام مذاکرات مقدماتى از آمادگى لازم برخوردارند. از سوى دیگر، گزارش وزارت امور خارجه آمریکا در آستانه برگزارى اجلاس مصر، منتشر شد.
این امر به مفهوم شرایطى دوگانه محسوب مىشود. زمانى که آمریکایىها در گزارش خود از ایران به عنوان مرکز مالى و سیاسى تروریسم نام مىبرند، طبعا هیچگونه نشانهاى از اراده سیاسى براى عادىسازى روابط به چشم نمىخورد. اراده سیاسى در شرایطى شکل مىگیرد که واحدهاى متعارض از اهداف و انگیزههاى امنیتى نسبتا همگون و مشابهى برخوردار باشند.
ایران و آمریکا اهداف کاملا متفاوتى را در خاورمیانه پیگیرى مىکنند. آمریکا درصدد هژمونى منطقهاى است؛ در حالى که ایران از الگوى موازنه منطقهاى حمایت به عمل مىآورد. طبعا دو الگوى یادشده، فرآیندهاى سیاسى کاملا متفاوتى را منعکس مىسازند. کشورى که درصدد اعمال هژمونى مىباشد، قدرت سیاسى و استراتژیک خود را براى خنثىسازى توانمندى سایر بازیگران به کار مىگیرد.
این گونه کشورها به ائتلافسازى مبادرت مىورزند و در صورتى که چنین شرایطى تحقق پیدا نکند، به الگوهاى یکجانبهگرا تمایل مىیابند؛ در حالى که موازنهگرایى منطقهاى، نیازمند شکل کاملا متفاوتى از رفتار سیاسى و بینالمللى است. کشورى که درصدد موازنهگرایى مىباشد، از الگوهاى مصالحهجویانه برخوردار است.
بیان چنین گزارههایى نشانهآن است که آمریکا تمایل چندانى براى هماهنگى در رفتارهاى منطقهاى و متغیرهاى الگویى در سیاست منطقهاى با ایران ندارد. مصالحه مورد نظر آمریکا به مفهوم تغییر در جهتگیرى و رفتار سیاست خارجى کشورهاى رقیب تلقى مىشود.
در چنین شرایطى، نمىتوان از طریق سلام و علیک به تعادل سیاسى و امنیتى با آمریکا دست یافت. هنجارهاى سیاست خارجى ایران و آمریکا بسیار متفاوت مىباشند. در شرایطى که هنجارها مىتوانند ضرورتهاى امنیتى را دگرگون سازند، طبعا رفتارهاى سیاسى و همچنین سیاست خارجى ایران و آمریکا نیز در فضاى تعارض باقى خواهد ماند.
تجربه تاریخى ایران نشان داده است که عبور از بنبستهاى سیاسى بدون توجه به ابتکارات اولیه طرف مقابل امکانپذیر نمىباشد. نظریه کنش- واکنش در ارتباط با تغییر سیاست خارجى کشورهایى همانند ایران و آمریکا طراحى گردیده است.ماجراى مک فارلین به عنوان نشانه تاریخى مناسبى محسوب مىشود که بر اساس کنش همکارىجویانه بازیگران سازماندهى شده است.
در شرایط موجود نیز الگوهاى مشابهى از اهمیت و مطلوبیت برخوردار است. هرگونه ابتکار دیپلماتیک مىبایست بر اساس نشانههایى از مشارکت و هماهنگى سازماندهى شود زمانى که گام اول در راستاى هماهنگسازى رفتارى و هنجارى برداشته شود، طبیعى است که امکان نیل به توافق نیز در روابط دوجانبه وجود خواهد داشت. به هر میزان که چنین الگوها و ابتکاراتى ماهیت طبقهبندىشده داشته باشد، طبعا از تداوم و کارآمدى موثرترى نیز برخوردار مىشود . آشکارسازى در شرایط قبل از هماهنگسازى هنجارى تداوم چندانى نخواهد داشت.
منبع:http://irdiplomacy.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.