خزان خاورمیانه در بهار عربی

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
جنگ علیه ایران تنها توجه ها را از روند صلح و ثبات در منطقه پراکنده می کند و این راهی است که شروع آن آسان و خاتمه اش بسیار دشوار و حتی غیر ممکن خواهد بود. به این ترتیب بهار عربی با خزان خاورمیانه پایان می یابد که دستاوردی جز خطر و تهدید به همراه نخواهد داشت.
 

جای تردیدی وجود ندارد که چهره ایران در 3 دهه گذشته در بین اعراب تغییر کرده و تلاش تهران برای حفظ برتری سیاسی در منطقه اعراب را نگران کرده است  اما این به معنی آن نیست که نگرانی اعراب در مورد ایران موجب می شود که آنها از حمله اسرائیل یا آمریکا به جمهوری اسلامی حمایت کنند.

زمانی که انقلاب اسلامی در سال 1979 به رهبری آیت الله خمینی آغاز شد، تمایلات زیادی را در بین اعراب برانگیخته کرد. انقلاب الگویی ساماندهی شده از یک اقدام شناخته شده را به تصویر می کشبد که به سرنگونی یکی از رژیم های منطقه منجر شده بود. انقلاب برای مردم منطقه امید تازه ای برای تغییر و آزادی پدید آورد. اما اعراب سنی در آن زمان چندان از پیروزی شیعیان در انقلاب نگران به نظر نمی رسیدند. حتی زمانی که جنگ ایران و عراق در سال های 1980 آغاز شد هم باز چهره ایران در بین ایران مخدوش نشد هرچند که ایران با یک کشور عرب می جنگید. شهرت ایران در آن زمان به خصوص به دلیل حمایت جمهوری اسلامی از لبنان و نیروی مقاومت فلسطین افزایش یافت آن هم در زمانی که اعراب احساس می کردند حکومت هایشان آنچه را که باید در مورد فلسطین و لبنان انجام نمی دهند. در واقع در جریان جنگ سال 2006 بین اسرائیل و لبنان، دو چهره بسیار محبوب در افکار عمومی قاهره سنی نشین وجود داشت که یکی محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران و دیگری حسن نصرالله، رهبر حزب الله بود.

اما جرخش واقعی در روابط ایران با افکار عمومی عرب در سال 2005 ایجاد شد. زمانی که بحران در عراق به آشوب های گروه های جدایی طلب و درگیری های خونین منجر شد. اعراب همواره از جدایی طلبی در کشور هایشان نگران بوده اند و برخی از کشور های عرب منطقه تهران را به دامن زدن به انگیزه های جدایی طلبانه در عراق متهم کردند. آنها ادعا می کردند که ایران با آموزش گروه های شیعه می کوشد جبهه ای علیه سنی ها در عراق ایجاد کند! این تحولات موجب ایجاد نگرانی عمومی در بین اعراب در خصوص ایران شد و موج خشم حتی به کشور های شمال آفریقا نیز سرایت کرد.

اما ایران به سهم خود بر این باور بود که سقوط صدام حسین در عراق موقعیت منحصر به فردی برای جمهوری اسلامی ایجاد کرده تا نفوذ سیاسی خود را در یکی از قدرتمند ترین و ثروتمند ترین کشور ها ی منطقه افزایش دهد. ایران خود را از کل منطقه که استراتژی توازن قدرت پس از سقوط صدام در عراق را دنبال می کرد، جدا کرد. سپس نفوذ سیاسی و امنیتی خود را در عراق افزایش داده و نقش خود را در میان گروه های شیعه در کشور های منطقه تقویت کرد. این رویکرد، نگرانی های گسترده ای در مورد مقاصد و اهداف ایران ایجاد کرد.

از سویی دیگر ایران حمایت خود را از بشار اسد، رئیس جمهور سوریه ارتقاء بخشید. اما از نظر اعراب این موضع گیری ایران باز هم نگران کننده بود.  برخی آمار منتشر شده در سال 2011 بر مبنای نظرسنجی های عمومی نیز نشان داد که محبوبیت ایران در 6 کشور عربی منطقه تا حدودی کاهش یافته  و دلیل آن نقشی است که ایران در سال های اخیر در منطقه ایفا کرده است.

به همین دلیل باید بین نگرانی و موضع اعراب در قبال ایران و دیدگاهی که اسرائیل و غرب در مورد جمهوری اسلامی دارند، تفاوت قائل شد. اعراب از استراتژی تهران برای نفوذ در منطقه و آنچه که خود  دامن زدن به دیدگاه های فرقه ای می خوانند، نگران هستند. اما برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی را به عنوان یک تهدید جدی و فوری ارزیابی نمی کنند. نظرسنجی انجام شده از سوی دانشگاه مریلند در اکتبر 2011 نشان می دهد که 64 درصد اعراب معتقدند برنامه های هسته ای حق ایران است. این در حالی است که اعراب در خصوص برنامه های هسته ای اسرائیل بیشتر نگران هستند و به طور کلی از برنامه خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای بیشتر حمایت می کنند.

باید گفت که ایده حمله اسرائیل به ایران به دلایل متعددی مورد حمایت اعراب قرار ندارد. از همه مهمتر اینکه حمله به ایران ریسک های زیادی به همراه دارد که پیامد های آن در آینده دور و نزدیک متوجه اعراب می شود. به همین دلیل اعراب امیدوارند که در روابط خود با ایران توازن ایجاد کرده و به آنچه که آن را دخالت در امور داخلی توصیف می کنند پایان دهند. بهار عربی یکی از عواملی است که می تواند در این زمینه کمک کننده باشد و به توازن قدرت در منطقه کمک کند.

بهار عربی برای مردم منطقه تغییرات چشمگیری به همراه داشته است. البته همچنان راه درازی برای ایجاد ثبات سیاسی و اقتصادی پیش رو است. جنگ علیه ایران تنها توجه ها را از روند صلح و ثبات در منطقه پراکنده می کند و این راهی است که شروع آن آسان و خاتمه اش بسیار دشوار و حتی غیر ممکن خواهد بود. به این ترتیب بهار عربی با خزان خاورمیانه پایان می یابد که دستاوردی جز خطر و تهدید به همراه نخواهد داشت.

منبع: گاردین

منبع:http://www.irdiplomacy.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟