نگاهی به روابط چین و اسرائیل به مناسبت دهمین سالگرد برقراری روابط

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
جمهوری خلق چین در زمان اعلام موجودیت اسرائیل با تأسیس دولت اسرائیل مخالفت جدی و عملی ننمود و شرایط به گونه‌ای پیش رفت که روابط چین ـ اسرائیل در دهه 1950 برقرار گردید ولیکن حضور جمال عبدالناصر در مصر و نزدیکی تفکرات و دیدگاه‌های سیاسی وی با مائو، منجر به برقراری روابط سیاسی مصر با جمهوری خلق چین و منتفی گردیدن بحث برقراری روابط پکن ـ تل‌آویو شد. به عبارتی مصر جزو اولین کشورهایی است که جمهوری خلق چین را به رسمیت شناخت و در دهه 1960 اقدام به برقراری روابط سیاسی با پکن نمود. (اکثر قریب به اتفاق کشورهای جهان پس از عضویت چین در سازمان ملل در سال 1971، اقدام به برقراری روابط سیاسی با پکن نمودند).

اگرچه جمهوری خلق چین در طی قریب به چهار دهه از مواضع اعراب در قبال اسرائیل حمایت سیاسی می‌نمود ولیکن از دهه 1980 و پس از اتخاذ سیاست درب‌های باز و انجام اصلاحات اقتصادی در چین و اولویت توسعه اقتصادی در سیاست خارجی و داخلی آن کشور، موضع چین در قبال تحولات اعراب و اسرائیل متعادل گردید که این امر با برقراری تماس‌ها و ارتباطات مقامات سیاسی و نظامی طرفین، مصادف بوده است.

در سیر روند روابط چین ـ اسرائیل علاوه بر اشاره مختصر به تاریخچه روابط طرفین پس از تأسیس جمهوری خلق چین و اعلام موجودیت اسرائیل، می‌توان دو مقطع زیر را مورد بررسی قرار داد:

1. قبل از برقراری روابط سیاسی که به طور عمده معطوف به همکاری‌های نظامی محرمانه و متعاقب آن تماس‌های سیاسی محرمانه طرفین بوده است.

2. پس از برقراری روابط که این بخش نیز در دو قسمت مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

الف: از 1992 لغایت 2000 (لغو مهم‌ترین قرارداد نظامی پکن ـ تل‌آویو)

ب: از 2000 لغایت حال حاضر (روی کار آمدن دولت‌های جدید در واشنگتن و تل‌آویو)

موضوع روابط پکن ـ تل‌آویو به این علت برای جمهوری اسلامی ایران مهم ارزیابی می‌گردد که در بحث روابط چین ـ اسرائیل مسأله روابط پکن ـ تهران همواره به عنوان یک پارامتر و عامل نقش اساسی ایفا نموده است.

با توجه به اولویت توسعه اقتصادی چین در دستگاه دیپلماسی آن کشور، بهره‌برداری از مهره جمهوری اسلامی ایران از سوی پکن در روابط چین ـ رژیم صهیونیستی با هدف کسب فن‌آوری پیشرفته در زمینه‌های مختلف (به خصوص نظامی) و بهره‌برداری از لابی اسرائیل در بهبود روابط پکن ـ واشنگتن، نمی‌تواند دور از ذهن بوده باشد.

الف. روابط سیاسی

در پی توافقات مادرید و انجام مذاکرات رهبران سازمان آزادیبخش فلسطین با مقامات رژیم صهیونیستی، زمینه جهت برقراری روابط علنی و سیاسی میان تل‌آویو با تنها عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل که با آن رژیم روابط سیاسی برقرار نکرده بود، مهیا گردید و در نهایت روابط سیاسی طرفین در سال 1992 برقرار گردید.

مهم‌ترین اهداف مقامات اسرائیل در برقراری روابط سیاسی با جمهوری خلق چین را که توانسته است تاکنون به میزان نسبتاً زیادی به توفیقاتی نیز نائل گردد، می‌توان به شرح زیر برشمرد:

1. ارتقاء موقعیت و پرستیژ بین‌المللی اسرائیل

2. تأثیرگذاری بر مواضع خاورمیانه‌ای چین

3. حضور در بازار بزرگ نظامی و اقتصادی پرجمعیت‌ترین و بزرگ‌ترین کشور در حال توسعه جهان

4. اعمال فشار در جهت کاهش و توقف همکاری‌های نظامی چین ـ ایران و همچنین به واسطه چین، کاهش همکاری‌های کره شمالی ـ ایران

5. تقویت موقعیت جامعه یهودیان چین

6. اتخاذ سیاست مستقل‌تر در قبال آمریکا و استفاده از مهره چین در روابط تل‌آویو ـ واشنگتن

7. تقویت نظام چندقطبی

در این راستا، اهداف مهم مقامات پکن را نیز می‌توان به شرح زیر برشمرد:

1. تقویت سیاست خاورمیانه‌ای چین (از دیدگاه پکن، بدون برقراری روابط رسمی میان پکن و تل‌آویو، به عنوان یکی از طرف‌های اصلی مذاکرات صلح، تحقق این امر برای چین به عنوان یکی از بازیگران مهم جهانی، امکان‌پذیر نمی‌باشد)

2. قطع روابط سیاسی تایوان ـ اسرائیل

3. تسهیل در کسب فن‌آوری پیشرفته غربی از طریق اسرائیل

4. بهره‌برداری از لابی و نفوذ اسرائیل در بهبود روابط پکن ـ واشنگتن.

5. تقویت همکاری‌های نظامی، امنیتی و اقتصادی.

در پی تحقق دیرینه آرزوی پکن و تل‌آویو مبنی بر برقراری روابط رسمی، با سفر وزیر خارجه اسرائیل به چین، سفرهای رسمی و علنی مقامات طرفین آغاز گردید که در این راستا با توجه به ملاحظات حاکم موجود بر روابط چین و کشورهای عربی، پکن در سنوات اولیه برقراری روابط، همواره سعی نموده است از تبلیغاتی کردن روابط و انجام سفرهای مقامات عالیرتبه چینی به اسرائیل، خودداری نماید، در حالی که طرف مقابل همواره بر نشان دادن گرم بودن روابط تأکید داشته و لذا در سال‌های اولیه برقراری روابط، اکثر سفرها از سوی طرف اسرائیلی و به طور عمده مقامات نظامی آن رژیم به چین صورت پذیرفته است (سفر مقامات نظامی در بخش روابط نظامی اشاره گردیده است).

سفر شارون وزیر وقت زیربنای ملی اسرائیل به چین در سال 1998، سفر بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسبق رژیم صهیونیستی در سال 1998، سفر عزروایزمن رئیس‌جمهور سابق اسرائیل در سال 1999 (سفر فوق قرار بود در سال 1997 صورت پذیرد که به علت تحولات خاورمیانه و فلسطین، به تعویق افتاد)، سفر وزیر صنایع و تجارت اسرائیل در سال 2000 و در نهایت سفر وزیر خارجه اسرائیل در سال 2002 مهم‌ترین سفرهای مقامات عالیرتبه سیاسی رژیم صهیونیستی به چین بوده است.

در همین مدت نیز وزیر خارجه چین در سال 1997، لی پنگ رئیس‌ کنگره خلق چین در سال 1999 و جیانگ‌زمین رئیس‌جمهور چین در سال 2000 از تل‌آویو دیدار رسمی به عمل آوردند. همچنین دیدارهای متقابل روسای شورای روابط چین ـ اسرائیل (ریاست طرف اسرائیلی با توجه به اهمیت جایگاه چین در سیاست خارجی اسرائیل، با شیمون پرز نخست‌وزیر و وزیر خارجه اسبق اسرائیل است) و هیأت‌های مجالس دو کشور از دیگر موارد می‌باشند.

مهم‌ترین موضوعات سیاسی آشکاری که در سال‌های اخیر در روابط تل‌آویو ـ پکن مطرح بوده است را می‌توان این چنین بیان داشت:

الف. تأکید مقامات رژیم صهیونیستی بر عدم همکاری چین در انتقال فن‌آوری موشکی دوربرد، ساخت گازهای شیمیایی و توسعه صنایع هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران. به گفته منابع غربی و اسرائیلی، مقامات چینی در سفرهای نخست‌وزیر اسرائیل به چین و رئیس‌جمهور چین به اسرائیل نسبت به تحقق درخواست‌های یاد شده، قول مساعد و تعهد داده‌اند.

ب. مذاکرات صلح خاورمیانه: به طور کلی با توجه به اصول سیاست خارجی چین مبنی بر عدم درگیری جدی در تحولات خارج از منطقه پاسیفیک، و جو حاکم بر روابط پکن با دولت خودگردان فلسطین و رژیم صهیونیستی، می‌توان اظهار داشت سیاست پکن عدم دخالت جدی و ایفای نقش میانجیگرایانه در تحولات صلح خاورمیانه است و حتی در این راستا با درخواست یاسر عرفات مبنی بر معرفی نماینده ویژه چین در امور صلح خاورمیانه مخالفت نمود. موضع اصولی چین در قبال مذاکرات صلح بر اجرای توافقات مادرید و رعایت اصل زمین در مقابل صلح و اجرای قطعنامه‌های 242، 338 سازمان ملل استوار می‌باشد و خواستار تشکیل دو دولت مستقل فلسطین و اسرائیل است.

ج. موضوع ارتباط دالایی لاما، رهبر جدایی‌طلبان تبت چین با برخی مقامات عالیرتبه اسرائیلی نیز از دیگر موارد جدی گفتگوی پکن با تل‌آویو بوده است. ملاقات رئیس پارلمان اسرائیل با دالایی‌لاما در تل‌آویو و یک روز پس از ملاقات با لی‌پنگ، از بارزترین موارد محکوم نمودن سیاست‌های داخلی مقامات چینی و دخالت در امور داخلی چین، قلمداد گردیده است.

د. موضوع همکاری‌های دوجانبه در زمینه‌های اقتصادی، نظامی و امنیتی نیز که در بخش‌های مربوطه اشاره گردیده است.

پس از روی کار آمدن دولت‌های جدید و کنونی رژیم صهیونیستی و آمریکا و مواضع تند و منفی واشنگتن بر علیه پکن و معرفی چین به عنوان عامل اصلی تهدید علیه آمریکا و از سوی دیگر متوقف گردیدن مسأله فروش سیستم راداری هشداردهنده از سوی اسرائیل به چین و ضربه حیثیتی وارده به پکن و از سوی دیگر عدم اولویت آسیا و چین در توجهات سیاسی دولت جدید اسرائیل، موجب رو به سردی گرائیدن روابط سیاسی پکن ـ تل‌آویو در طی دو سال گذشته گردیده است.

در زمان نخست‌وزیری نتانیاهو و باراک، روابط سیاسی با چین به بالاترین سطح خویش ارتقاء یافته بود که انجام سفرهای متقابل 8 نفر از مقامات عالیرتبه طرفین در طی سه سال (2000 – 1998) موید این امر است. نتانیاهو به هنگام دیدار از چین اظهار داشت، چین و آسیا کانون جدید توجهات سیاسی و اقتصادی اسرائیل خواهد بود و ما تلاش خویش را برای حضور بیشتر در کشورهای آسیایی به عمل خواهیم آورد، زیرا جهان به سوی چندقطبی شدن پیش می‌رود.

لازم به ذکر است به رغم جو کنونی حاکم بر روابط سیاسی طرفین، روابط در زمینه‌های اقتصادی و به ویژه امور کشاورزی و مخابرات سیر صعودی خویش را طی نموده است.

ب. روابط اقتصادی

روابط اقتصادی جمهوری خلق چین با رژیم صهیونیستی پس از برقراری روابط سیاسی، سالیانه از روند رو به رشد مناسبی برخوردار بوده است. به رغم وجود بحران شدید مالی و اقتصادی در شرق آسیا در سال‌های 1996 و 1997 و تأثیر بر حجم روابط تجاری و رشد اقتصادی کشورهای منطقه، رشد حجم روابط تجاری چین با اسرائیل در سال‌های فوق از روند مثبتی برخوردار بوده است. اگرچه میزان این رشد در مقایسه با سال‌های قبل کمتر بوده است ولیکن طبق آمار ارائه شده، پس از پایان بحران مزبور، میزان رشد حجم روابط تجاری طرفین، قابل توجه می‌باشد. لازم به ذکر است آمار ارائه شده در این گزارش صرفاً روابط تجاری چین به عنوان سرزمین اصلی مورد توجه قرار گرفته و حجم روابط تجاری رژیم صهیونیستی با هنگ‌کنگ به طور جداگانه در جدول دیگری اشاره گردیده است.

حجم روابط تجاری چین (سرزمین اصلی) ـ اسرائیل (میلیون دلار)1

سال

صادرات چین

واردات چین

مجموع

افزایش

1990

0/2

7/8

8

+7/8

1991

22/8

22/8

14/8

1992

5

54/4

59/4

36/6

1993

32/7

54/7

87/4

28

1994

80/2

59/5

139/7

52/3

1995

134

81/3

215/3

75/4

1996

166/8

82/9

249/7

34/4

1997

206

71/3

277/3

27/6

1998

289/8

129/6

419/4

142/1

1999

400/3

190/3

590/6

171/2

2000

602/3

261/6

863/9

273/3

2001

737/3

349/6

1086/9

223

2002

441/4

218/7

659/1

 

حجم روابط تجاری هنگ‌کنگ با رژیم صهیونیستی (میلیون دلار)

سال

صادرات هنگ‌کنگ

واردات هنگ‌کنگ

مجموع

افزایش

1990

119/7

536/1

655/8

21/3

1991

142/5

248/6

691/1

35/3

1992

183/5

666/4

849/9

158/8

1993

248/3

722/6

971/4

121/5

1994

281/2

846/9

1127/1

155/7

1995

371/1

967/9

1339

211/9

1996

419/3

1071/4

1490/7

151/7

1997

432/2

1182/9

1615/1

124/4

1998

532/4

796/5

1328/9

-286/2

1999

635

1052/1

1687/1

358/2

2000

898/3

1383/7

2282

594/9

2001

805/6

1254/4

2060

-222

2002

589/2

773/7

1362/9

 

آمارهای سال 2002 مربوط به حجم روابط تجاری در هفت ماه اول سال جاری میلادی می‌باشد.

از سوی دیگر آمار ارائه شده از سوی وزارت همکاری‌های اقتصادی و تجارت خارجی چین (مفتک) با آمار ارائه شده از سوی طرف اسرائیلی متفاوت بوده و حاکی از حجم بیشتر تجارت خارجی طرفین که موازنه آن به نفع طرف چینی است می‌باشد. در سال 1998 حجم روابط تجاری طرفین با 46/9 درصد رشد نسبت به سال 97، به 540 میلیون دلار بالغ گردید که در این میان صادرات اسرائیل به چین با 80 درصد رشد به 190 میلیون دلار رسید.

در سال 1999 نیز حجم روابط به 681/831 میلیون دلار (490/58 صادرات چین و 191/25 واردات چین) بالغ گردید و در سال 2000 نیز این میزان با 55 درصد رشد نسبت به سال قبل به 1/054 میلیارد دلار (718/84 میلیون دلار صادرات چین و 335/35 میلیون واردات چین) رسید و اسرائیل به جایگاه هفدهمین شریک تجاری چین در آسیا ارتقاء یافت. در همین حال در 11 ماه سال 2001 نیز حجم روابط تجاری طرفین با 28 درصد رشد نسبت به مدت مشابه سال قبل به 1/23 میلیارد دلار بالغ گردید.

تا پایان سال 1998، رژیم صهیونیستی با تأسیس 15 شرکت و نمایندگی تجاری در چین، آمادگی خویش را با اجرای 64 پروژه مشترک در چین و در بخش‌های مختلف (عمدتاً کشاورزی و مخابراتی) با سرمایه‌گذاری اسرائیلی به ارزش 92 میلیون دلار اعلام داشت که از این تعداد، 35 پروژه به مرحله اجرا رسید. در همین مدت طرف چینی نیز آمادگی خویش را جهت سرمایه‌گذاری در 415 پروژه اقتصادی اسرائیلی به ارزش 334 میلیون اعلام داشت.

تا سال 1999، 5000 کارگر چینی شاغل (آموزشی و کارگری) در اسرائیل فعالیت داشتند که از این تعداد 1400 نفر در بخش کشاورزی مشغول بودند. در همین حال دانشجویان چینی در مرکز آموزش کشاورزی چین که در سال 1993 و با همکاری رژیم صهیونیستی تأسیس گردیده است، توسط متخصصین اسرائیلی، مشغول آموزش می‌باشند. علاوه بر سرمایه‌گذاری‌های یاد شده، دو شرکت اسرائیلی در آستانه سفر نتانیاهو به چین در سال 1998، با امضای دو قرارداد جداگانه به ارزش 450 میلیون دلار و 40 میلیون دلار با طرف چینی در زمینه پروژه‌های کشاورزی، تحرک جدیدی به روابط تجاری طرفین بخشیدند.

در سال 1999 و به هنگام سفر رئیس‌جمهور وقت اسرائیل به چین نیز 9 قرارداد اقتصادی در بخش‌های کشاورزی، تولید محصولات شیمیایی، تولید تجهیزات پزشکی، مخابرات، ارتباطات، حفظ منابع آبی و حفاظت از محیط زیست به امضاء رسید و شانگ‌های نیز پروژه تولید مشترک دریچه کنترل سیستم آب ساختمان‌های مرتفع به ارزش تقریبی یک میلیون دلار به امضاء رسید (حدود 25 درصد کل سرمایه‌گذاری اسرائیل در چین، در بندر شانگهای صورت پذیرفته است).

در سفر رئیس‌جمهور چین به اسرائیل در سال 2000 نیز دو قرارداد همکاری‌های تجاری ـ اقتصادی و همچنین تبادلات آموزشی به امضا رسید و طرفین به توافقاتی در خصوص تبادلات فنی و تکنولوژیکی، کشاورزی، حمل‌ونقل و مخابرات نایل گردیدند.

لازم به ذکر است که در سال 1996، 61/5 درصد کل صادرات اسرائیل به چین اختصاص به محصولات پیشرفته مخابراتی و 8/5 به تجهیزات پزشکی اختصاص داشته است.

اگرچه مقامات چینی به توانایی‌های فن‌آوری و تکنولوژیکی اسرائیل در زمینه‌های ارتباطات، مخابرات، پزشکی و کشاورزی واقف می‌باشند ولیکن با توجه به تحولات داخلی و خارجی چین در سال‌های اخیر و همچنین ورود چین به سازمان تجارت جهانی (WTO) و احتمال بازتر شدن درب‌های کشورهای صنعتی بر روی چین به منظور انتقال فن‌آوری، به نظر می‌رسد سهم آینده رژیم صهیونیستی در بازار چین در حال صنعتی شدن، از روند گذشته برخوردار نباشد. در طی دهه گذشته تعدادی از شرکت‌های اسرائیلی توانستند از چندین فرصت بهره‌برداری نمایند. شرکت‌های TELECOM و “یسکار” به ترتیب مشغول تولید دستگاه‌های مرکزی تلفن و توربین‌های جت در جین می‌باشند و شرکت‌های NBASE و VOCALTEE و ECI در زمینه مخابراتی فعالیت دارند.

از دیدگاه مقامات اسرائیلی آینده همکاری‌های اقتصادی پکن ـ تل‌آویو، در زمینه کشاورزی خواهد بود. 80 درصد جمعیت چین در بخش کشاورزی فعالیت دارند و مقامات چینی برای تأمین غذای مورد نیاز 1/4 میلیارد نفر جمعیت چین باید تلاش گسترده‌ای را به منظور مدرنیزه کردن بخش کشاورزی به عمل آوردند. رژیم صهیونیستی با تأسیس مزرعه‌های نمونه کشاورزی و همکاری در زمینه تولید بیشتر محصولات کشاورزی و کود شیمیایی توانسته است زمینه حضور به نسبت گسترده خویش در جامعه کشاورزی و نیمه صنعتی چین از جمله منطقه کشاورزی و مسلمان‌نشین سین‌کیانگ را تقویت بخشد. کارشناسان اسرائیلی با حضور در روستاهای فقیرنشین چینی، در آموزش کشاورزان چینی به منظور افزایش و بهینه‌سازی محصولات زراعی کمک می‌کنند.

بیان این نکته ضروری است که برخلاف مسأله فروش تسلیحات و اقلام تجارتی که فوراً به نقدینگی تبدیل می‌گردد، روابط کشاورزی ضمن آن که دیرهنگام به ثمر می‌نشیند ولیکن می‌تواند روابط را از سطح دولت ـ دولت به ملت ـ ملت تبدیل نماید.

رئیس‌جمهور چین در ملاقات با نتانیاهو در سال 1998، اظهار می‌دارد: شخص شما در میان ملت چین از رئیس‌جمهور آمریکا شناخته‌شده‌تر می‌باشید (این اظهارات ضمن اشاره به موفقیت فعالیت‌های اقتصادی اسرائیل در چین، حاکی از موفقیت فرهنگی رژیم صهیونیستی در میان مردم جامعه چین نیز می‌باشد).

ج. روابط نظامی

ارتش چین در واحد عملیاتی از چهار بخش نیروی زمینی، دریایی، هوایی و بخش موشک و توپخانه دوربرد تشکیل گردیده است که تل‌آویو با پکن در چهار بخش فوق، همکاری‌های گسترده‌ای داشته است که سابقه این همکاری به بیش از بیست سال (حدود 10 سال قبل از برقراری روابط سیاسی دو کشور) و دوران وزارت دفاع عزروایزمن رئیس‌جمهور سابق اسرائیل باز می‌گردد. در طول این مدت چین همواره به عنوان یک مشتری سرسخت و پرچانه شناخته شده است. از دیدگاه پکن، تل‌آویو در خصوص انتقال فن‌آوری نظامی غربی به خصوص در زمینه‌های هوایی و موشکی به چین، شریک بسیار مناسبی بوده است.

در طی شش سال پس از برقراری روابط رسمی، بیشترین تحرک در دیدار مقامات طرفین، معطوف به دیدارهای نظامی بوده که در این راستا مقامات نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی تلاش مضاعف نمودند که در بازارهای امنیتی و نظامی چین، بیشتر نفوذ نموده و روابط را توسعه بخشند. مهم‌ترین سفرهای مقامات نظامی دوجانبه به شرح زیر می‌باشند:

1. دیدار شامرون رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل 1993

2. سفر ایهود باراک رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل 1995

3. سفر معاون رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل 1995

4. دیدار امنون شاحاک رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل 1997

5. دیدار فرمانده نیروی زمینی اسرائیل 1997

6. دیدار فرمانده لجستیکی وزارت دفاع اسرائیل 1997

7. سفر فرمانده نیروی دریایی اسرائیل 1998

8. سفر اسحاق مردخای وزیر دفاع اسرائیل 1998

وزیر دفاع اسرائیل از سوی نمایندگان 45 شرکت مهم تولیدکننده تجهیزات نظامی رژیم صهیونیستی همراهی می‌گردید.

9. دیدار وزیر دفاع چین از اسرائیل 1999

این سفر به منظور انجام مقدمات سفر رئیس‌جمهور چین به اسرائیل صورت پذیرفت.

10. دیدار فرمانده نیروی هوایی اسرائیل از چین 2000

لازم به ذکر است دیدارهای محرمانه متقابل مقامات نظامی دو کشور نیز صورت پذیرفته است که به آن‌ها اشاره‌ای نگردیده است.

آمریکا همواره نگران بوده است که روابط گرم اسرائیل و چین موجب انتقال فن‌آوری پیشرفته نظامی از سوی اسرائیل به چین شده و ضمن افزایش توان نظامی چین در منطقه آسیا و پاسیفیک و منطقه تایوان، احتمال انتقال فن‌آوری پیشرفته یاد شده به کشورهای به اصطلاح یاغی و عضو محور شرارت مهیا گردد.

پس از جنگ دوم خلیج‌فارس در سال 1991 دولت جورج بوش پدر رئیس‌جمهور وقت آمریکا، اطلاعاتی مبنی بر انتقال محرمانه فن‌آوری موشک‌های ضد موشک پاتریوت از سوی اسرائیل به چین را دریافت داشت. باتری‌های پاتریوت به منظور دفاع از حملات موشکی عراق به اسرائیل، در اسرائیل مستقر گردیده بودند.2

در سال 1997 نشریه نیویورک تایمز طی گزارشی اعلام داشت که یک جنگنده آمریکایی سرنگون شده در منطقه ممنوعه پروازی عراق، توسط اصابت یک فروند موشک چینی PL-8 پیشرفته شده در اسرائیل که از سوی پکن در اختیار بغداد قرار داده شده است، ساقط گردیده است.3

در گزارش معروف Christopher Cox نماینده جمهوری‌خواه آمریکا که در ماه مه 1999 منتشر گردیده، بیان شده است که در سال‌های اخیر، همکاری‌های چین ـ اسرائیل در زمینه نظامی و امنیتی گسترش یافته و اسرائیل همکاری‌های فنی مؤثری را در ساخت جنگنده چینی F-10 که مشابه جنگنده اسرائیلی LAVI است، در اختیار پکن قرار داده است. لازم به ذکر است پروژه ساخت جنگنده یاد شده بالغ بر 5 میلیارد دلار برآورد گردیده و قرار است تا سال 2003 تعداد 300 فروند از این نوع جنگنده تولید گردد.

نگرانی دیگر آمریکا از همکاری نظامی پکن ـ تل‌آویو، مسأله انتقال فن‌آوری نظامی لیزری به چین بوده است. در اوایل 1999، روزنامه واشنگتن تایمز به استناد گزارش آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا اعلام کرد که اسرائیل با چین سرگرم تولید مشترک سلاح‌های لیزری جنگی (Battle Field Laser Gun) می‌باشد و این در حالی است که هم‌زمان پروژه مشترک اسرائیل ـ آمریکا در خصوص برنامه (Thel) Tactical High – Energy Laser در حال اجرا بوده است.4

در پی درگیری هواپیمای جاسوسی آمریکایی EP-3E با دو جنگنده چینی F-10 بر فراز آب‌های ساحلی چین در اول آوریل 2000 که منجر به سقوط یکی از جنگنده‌های چینی و فرود اجباری هواپیمای آمریکایی در فرودگاه نظامی استان جنوبی هاینن چین گردید، عکس‌های منتشره از سوی وزارت دفاع آمریکا از جنگنده‌های چینی حاکی از حمل موشک‌های هوا به هوا Rython ساخت اسرائیل توسط جنگنده‌های چینی می‌باشد که این امر مؤید همکاری‌های محرمانه عالی چین و رژیم صهیونیستی است.

مهم‌ترین و بزرگ‌ترین قرارداد نظامی چین و اسرائیل به طور محرمانه در سال 1996، به امضاء رسید. محتوای این قرارداد در مارس 1998 و به هنگام بازدید رئیس‌جمهور اسرائیل از طرح‌های نیروی هوایی اسرائیل در شهر «لد» و توسط رئیس هیأت مدیره صنایع نیروی هوایی رژیم صهیونیستی و در حضور نمایندگان رسانه‌های جمعی و با کلمه مستعار “Ring” افشاء گردید.5 پس از انتشار خبر فوق، مقامات آمریکایی به شدت عکس‌العمل نشان داده و خواستار جلوگیری از اجرای توافقات از سوی اسرائیل گردیدند و تا اواسط سال 2000 محور اصلی مذاکرات پکن ـ تل‌آویو و همچنین یکی از محورهای گفتگوهای اسرائیل ـ آمریکا مسأله قرارداد یاد شده بوده است.

براساس توافق مزبور، تل‌آویو تعهد تجهیز حداقل یک فروند (سخن از 5 الی 8 فروند نیز مطرح بوده است) هواپیمای خریداری شده ایلوشین 76 از روسیه به سیستم راداری پیشرفته جاسوسی و هشداردهنده فالکون توسط شرکت اسرائیلی Elta را به پکن داده بود که هزینه نصب سیستم مزبور بر روی هر هواپیما که آن‌ها را در ردیف آواکس قرار می‌داد، 250 میلیون دلار برآورد گردیده بود. اگرچه در کوتاه‌مدت تحویل هواپیمای مزبور توازن قوا در منطقه شرق آسیا و پاسیفیک را به نفع چین تغییر نمی‌داد ولیکن در میان مدت و با توجه به توان بالای چین در کپی‌برداری، کسب فن‌آوری پیشرفته مزبور، می‌توانست نقش مهمی را در تقویت بنیه نظامی پکن و به خصوص نیروی دریایی (چین تنها عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل است که ناو هواپیمابر در اختیار ندارد) و نیروی هوایی آن کشور در برداشته باشد.

یکی از اهداف اصلی سفر جیانگ‌زمین رئیس‌جمهور چین به اسرائیل در آوریل 2000 نهایی نمودن قرار داد بود که با توجه به سیاست‌های آسیایی اشاره شده باراک و تعهد چین بر پایبندی خویش مبنی بر عدم انتقال فن‌آوری موشکی به ایران و عدم همکاری در توسعه توان هسته‌ای تهران، توافق نهایی در تجهیز و تحویل هواپیمای یاد شده میان تل‌آویو و پکن حاصل گردید.

در پی موفقیت سفر رئیس‌جمهور چین، دولت واشنگتن و نمایندگان کنگره و سنای آمریکا، خواستار لغو توافق مزبور شده و در نهایت تل‌آویو را تهدید به قطع کمک‌های چندمیلیارد دلاری خود نمودند و در نهایت ایهود باراک رئیس اسبق ستاد مشترک ارتش و نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی با توافق عزروایزمن و با توجه به تحولات خاورمیانه و مواضع آمریکا در قبال آن و فشارهای موجود از سوی واشنگتن، مجبور به لغو تعهد خویش گردید و پس از مدت کوتاهی با روی کار آمدن شارون، پروژه یاد شده به طور کامل متوقف گردید.

اگرچه هنوز برخی مقامات نظامی اسرائیلی اعلام می‌دارند این قرارداد همچنان به قوت خود باقی است و می‌تواند مورد پیگیری مجدد قرار گیرد ولیکن پس از روی کار آمدن دولت‌های جدید اسرائیل و آمریکا بعید به نظر می‌رسد توسعه همکاری‌های نظامی تل‌آویو ـ پکن در بخش صنایع پیشرفته همانند گذشته در دستور کار مقامات عالی‌رتبه رژیم صهیونیستی قرار داشته باشد ضمن آن‌که پکن نیز به این واقعیت آگاهی یافت که در صورتی که همکاری‌های تکنولوژیکی پیشرفته چین ـ اسرائیل موجب ناامنی حیاط امن آمریکا و متحدان منطقه‌ای آمریکا در حوزه پاسیفیک گردد، نمی‌تواند به عنوان دوست استراتژیک بر روی اسرائیل حساب باز نماید.

در پی اعلام رسمی تل‌آویو در عدم تحویل سیستم راداری فوق به چین، روابط سیاسی و نظامی طرفین تحت‌الشعاع قرار گرفت و مقامات چینی خواستار جبران خسارت وارده به چین از سوی اسرائیل شدند و در عمل پس از گذشت سه ماه از سفر جیانگ زمین، سفر یاد شده شکست خورده ارزیابی گردید.

لازم به ذکر است با توجه به واقعیت نیاز شدید چین به فن‌آوری پیشرفته نظامی و آگاهی مقامات اسرائیلی از این امر، و با توجه به سیاست پراگماتیسم و واقع‌بینی پکن، احتمال می‌رود در آینده، مقامات چینی به تلاش خویش جهت توسعه همکاری‌های خود با اسرائیل ادامه دهند و مقامات اسرائیلی نیز با ادامه همکاری با چین در زمینه‌های نظامی (با رعایت خطوط قرمز آمریکا) و اقتصادی، به تلاش خود جهت دستیابی به اهداف اشاره شده در برقراری روابط سیاسی با چین، ادامه خواهند داد.

همکاری در خصوص توسعه سیستم کنترل آتش تانک و توپخانه، فروش تجهیزات جاسوسی و استراق سمع از سوی اسرائیل، فروش تجهیزات مخابراتی نظامی به چین، همکاری در مقابله با حرکت‌های بنیادگرایانه اسلامی در آسیای مرکزی و سین‌کیانگ، از دیگر موارد همکاری‌های نظامی و امنیتی طرفین می‌باشند. بنا به اخبار منتشره غیررسمی، میزان صادرات نظامی اسرائیل به چین در طی سال‌های 97 – 1992 بالغ بر 900 میلیون دلار بوده است که در حجم روابط تجاری طرفین به این میزان اشاره‌ای نشده است.

د. روابط فرهنگی

قوم یهود برای صدها سال بخشی از تاریخ چین می‌باشد. تاریخ حضور قوم یهود در چین به حدود 9 قرن پیش و در زمان حکومت داینستی6 به مرکزیت شهر Kaifeng باز می‌گردد. اگرچه یهودیان کایفنگ در دهه 1850 منقرض گردید ولیکن بازماندگان این قوم به صورت پراکنده و کوچک در چین زندگی می‌کنند.

یهودیان بغدادی نیز که جامعه یهودیان Sephardi را بوجود آوردند در سال 1845 در بندر شانگهای (مرکز تجاری ـ اقتصادی چین) و بعدها نیز یهودیان مهاجر روسی که جامعه یهودیان Ashkenazi را بوجود آوردند، در شهرهای شانگ‌های، هاربین و تیانجین مستقر گردیدند.

در دهه 1930 در خلال جنگ جهانی دوم نیز تعداد بی‌شماری از پناهندگان یهودی اروپایی به منظور حفظ جان خویش و فرار از اسارت توسط ارتش آلمان نازی، به بندر شانگ‌های تنها مکانی در دنیا که آن‌ها را بدون ویزا، پذیرا می‌گردید، گریختند. اگرچه در دهه 1950 اکثریت یهودیان یاد شده چین را ترک کردند ولیکن فرهنگ و تاریخ آن‌ها تأثیر خویش را بر فرهنگ و زندگی مردم شانگهای گذارده است. در حال حاضر شانگ‌های به عنوان مهم‌ترین مرکز اقتصادی یهودیان چین مبدل گردیده و آن‌ها توانسته‌اند در بسیاری از فعالیت‌های مهم‌ترین شهر اقتصادی چین نقش اساسی ایفا نمایند. لازم به ذکر است رئیس‌جمهور سابق و همچنین نخست‌وزیر اسبق رژیم صهیونیستی در بازدیدهای جداگانه خویش از چین، از بندر شانگهای نیز دیدار و با یهودیان شهر مزبور ملاقات و گفتگو به عمل آوردند.

در راستای فعالیت یهودیان در چین که با هدایت و کمک علنی و غیرعلنی رژیم صهیونیستی صورت می‌پذیرد، می‌توان به ایجاد کرسی یهودیت در دانشگاه شهر نانجینگ در اواسط قرن بیستم (لازم به ذکر است که 8 نفر از مقامات عالی‌رتبه کنونی چین از اهالی این شهر می‌باشند)، تأسیس موسسه مطالعاتی چین ـ یهودیت در سال 1985، تأسیس مرکز مطالعات یهود در اوایل دهه 1990 در شانگهای اشاره داشت.

مؤسسات یاد شده ضمن تألیف صدها کتاب درخصوص تاریخ چین و یهود، با همکاری مراکز مطالعاتی یهودیت در دیگر کشورهای جهان و به خصوص آمریکا، اقدام به برگزاری کنفرانس‌ها و همایش‌های بین‌المللی در خصوص تاریخ قوم یهود در چین نموده‌اند که به عنوان مثال می‌توان به سمینار بین‌المللی «پراکندگی یهود در چین» با همکاری دانشگاه هاروارد در سال 1992 در آمریکا، سمینار بین‌المللی یهود در شانگ‌های در سال 1994، کنفرانس بین‌المللی «پرواز به شانگهای» در سال 1995 سمینار «پنجاهمین سالگرد نجات یهودیان اطریش» در سالزبورگ در سال 1997، اشاره داشت.7

هم‌زمان با فعالیت‌های یاد شده، رژیم صهیونیستی اهتمام خاصی به همکاری و انجام فعالیت‌های فرهنگی در چین دارد. انتشار کتب متعدد چینی در خصوص تاریخ یهودیت و مصائب یهودیان در طی دوران جنگ جهانی و آوارگی آنان از جمله این فعالیت‌ها می‌باشد. در راستای فعالیت‌های فرهنگی و هنری اسرائیل در چین علاوه بر موارد یاد شده، می‌توان به همکاری دانشگاه‌های طرفین با یکدیگر، برپایی مراسم متعدد کنسرت موسیقی اسرائیلی و استقبال گسترده مردم و مقامات چین از آن‌ها، تلاش به منظور بیان مصائب و سختی‌های اعمال شده بر قوم یهود و پایمالی حقوق آنان و مقایسه آن با مصائب ملت چین در دوران جنگ جهانی دوم از طریق برپایی نمایشگاه عکس و فیلم، مشارکت در برپایی نمایشگاه‌های مشترک آثار کشتار مردم چین توسط ارتش ژاپن و یهودیان توسط ارتش آلمان نازی با هدف ایجاد حس همدردی میان دو ملت، اعلام خواهرخواندگی شهر حیفا با بندر شانگهای اشاره داشت.

همچنین در موازات اقدامات یاد شده تلاش به منظور ایجاد ارتباط نزدیکی با مسلمانان چین نیز از دیگر اهداف فرهنگی ـ سیاسی مقامات اسرائیلی است. توجه خاص رژیم صهیونیستی به مناطق کشاورزی مسلمان‌نشین سین‌کیانگ، در سال‌های اخیر افزایش یافته است. به عبارتی می‌توان اذعان داشت که یکی از سیاست‌های موفق اسرائیل در چین، نمایش چهره وجیه و مناسب اسرائیل در نزد جامعه 30 میلیونی مسلمان چین بوده است (آمار رسمی دولت چین حاکی از وجود 17 میلیون مسلمان در چین می‌باشد. ولیکن مسلمانان چینی تعداد مسلمانان چین را تا 70 میلیون نفر اعلام داشته‌اند) و سفر سال 1998 شیمون پرز رئیس اسرائیلی شورای روابط چین و اسرائیل به چین و دیدار وی از بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین مسجد پکن، در راستای ایجاد رابطه دوستانه و ارتباط معنوی با مسلمانان چین ارزیابی می‌گردد.

تلاش به منظور افزایش دیدارهای توریستی اتباع طرفین، از دیگر فعالیت‌های فرهنگی مقامات پکن و تل‌آویو بوده و در این راستا و در جهت گسترش همکاری‌های اقتصادی در حال حاضر هفته‌ای سه پرواز توسط شرکت هواپیمایی اسرائیل از تل‌آویو به پکن و شانگ‌های صورت می‌پذیرد.

اعطای بورس‌های دانشجویی رشته کشاورزی از سوی اسرائیل به دانشجویان چینی نیز مورد توجه می‌باشد.

منبع:https://basirat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *