اظهارات خورشید محمود قصوری، وزیر خارجه سابق پاکستان در خصوص روابط مخفیانه این کشور با رژیم صهیونیستی در زمان ریاست جمهوری پرویز مشرف، گمانهزنیهایی را در خصوص ابعاد این روابط و احتمال ادامه آن ایجاد نموده است. با توجه به اهمیت این موضوع، نوشتار حاضر درصدد بررسی سیر تاریخی روابط اسلامآباد- تلآویو، دلایل نزدیکی پاکستان و رژیم صهیونیستی به یکدیگر و نیز چالشهای روابط طرفین است.
سیر تاریخی روابط پاکستان و رژیم صهیونیستی
نخستین ارتباط میان صهیونیستها با پاکستان، به روزهای پس از استقلال این کشور از هند در سال ۱۹۴۷ باز میگردد که دیوید بنگورین، اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی، پیامی به محمدعلی جناح، بنیانگذار پاکستان ارسال نمود، اما جناح پاسخ خاصی به این پیام نداد. پس از ارائه طرح تقسیم فلسطین به دو کشور با هدف تأسیس رژیم اسرائیل در سال ۱۹۴۸، محمدعلی جناح این طرح را فاجعهای بزرگ، نه فقط برای اعراب بلکه برای تمام مسلمانان دانست و مخالفت خود را با طرح مذکور اعلام نمود. (Javaid and Ahmad Khan, 2014:62) بر همین اساس و پس از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی، دولت پاکستان طی بیانیه رسمی اعلام کرد که به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از نظر حقوقی و قانونی، اشتباه و از نظر اخلاقی، غیرعادلانه است. فضای حاکم بر روابط طرفین در همین قالب ادامه یافت تا اینکه در سال ۱۹۵۳، دیپلماتهای امریکایی ملاقاتی را میان ظفراللهخان، اولین وزیر خارجهی پاکستان و آبا ابان[۲]، سفیر رژیم صهیونیستی در واشنگتن ترتیب دادند اما نتیجه قابل ذکری از این نشست حاصل نشد.
پس از اینکه پاکستان طی جنگ ششروزه ۱۹۶۷ و جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳، اقدام به حمایت از اعراب در شکل ارسال تسلیحات، پرواز خلبانان پاکستانی با هواپیماهای اردنی و سوریهای و کشتن چهار خلبان نیروی هوایی رژیم صهیونیستی، خرید سه فروند هواپیما برای مصر و… نمود، بنگورین اعلام کرد: «همه پاکستانیها از یهودیان متنفر و طرفدار اعراباند. پاکستان تهدیدی علیه موجودیت اسراییل است، لذا نبایستی خطر آن را نادیده گرفت و باید از طریق هند علیه پاکستان فعالیت نمود.» (Mustefa,2012:1) با گذشت زمان، رژیم صهیونیستی مجدداً درصدد ارتباط با پاکستان برآمد. بر این اساس، پس از سیل اواخر سال ۱۹۷۹ در پاکستان که باعث کشته شدن نیم میلیون نفر گردید، تلآویو پیشنهاد ارسال کمکهای غذایی و دارویی را از طریق صلیب سرخ به پاکستان اعلام نمود که با پاسخ منفی اسلامآباد مواجه گردید؛ اما با توجه به اینکه در فضای جنگ سرد، پاکستان و رژیم صهیونیستی در بلوک غرب به رهبری امریکا قرار داشتند، پس از حمله شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹، شاهد همکاری نزدیک اطلاعاتی آی.اس.آی (سرویس اطلاعات پاکستان)، موساد و سیا جهت مقابله با نیروهای ارتش سرخ بودیم. علیرغم وجود این همکاریها، پس از اینکه رژیم صهیونیستی به اوزیراک؛ نیروگاه اتمی عراق در سال ۱۹۸۱ حمله کرد، گمانههایی در خصوص احتمال حملهای مشابه به تأسیسات هستهای پاکستان توسط رژیم صهیونیستی و با مشارکت هند مطرح گردید. بر این اساس اعلام شد که به دلیل نگرانی از دستیابی اسلامآباد به سلاح هستهای تحت عنوان بمب اسلامی، قرار بود هواپیماهای صهیونیستی از فرودگاه گجرات هند به تأسیسات هستهای کاهوتا حمله کنند، اما به دلیل مخالفت دهلی با این موضوع، حمله مسکوت ماند. (Yegar, 2007) با این وجود، ادامه هراس از احتمال حمله رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای پاکستان باعث شد که نواز شریف در سال ۱۹۹۱ اعلام کند کشورش نگران حمله رژیم صهیونیستی به سایتهای هستهای پاکستان است، اما مقامات ارشد رژیم صهیونیستی اظهار داشتند هیچ تمایلی برای حمله نظامی به این تأسیسات ندارند.
رژیم صهیونیستی بعد از برقراری روابط دیپلماتیک با چین و عادیسازی روابطش با هند در سال ۱۹۹۲، اقدام به پیگیری جدیتر روابط نزدیک با کشورهای اسلامی در آسیا از جمله پاکستان نمود. این اقدام تلآویو بیتأثیر از مصاحبه سیده عابده حسین، سفیر وقت پاکستان در امریکا چند روز بعد از عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی و هند نبود. عابده حسین اعلام کرد: «چرا زمانی که هند، با رژیم صهیونیستی رابطه دارد، پاکستان نباید چنین روابطی با تلآویو داشته باشد؟» (Yegar, 2007) تغییر گفتمان مقامات پاکستانی در قبال رژیم صهیونیستی با دیدار برخی از مقامات دو طرف همراه گردید. از جمله جمشی مرکر[۳]، سفیر پاکستان در سازمان ملل با اسحاق رابین، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۹۳ جلسه داشت. روزنامههای پاکستانی از این اقدام مکرر انتقاد کرده و گفتند هر مسلمان و هر پاکستانی وطنپرست بایستی تا زمان تشکیل دولت فلسطینی به پایتختی بیتالمقدس، مراقب رابطه خود با رژیم صهیونیستی باشد، چراکه هرگونه ارتباط دیپلماتیک با تلآویو، بهمثابه توطئه علیه پاکستان و همه مسلمانان است.
برای عادی شدن روابط پاکستان و رژیم صهیونیستی، سازمانهای یهودی از جمله کنگره جهانی یهودیان نیز وارد عرصه شدند و لیبلر[۴]، نایبرئیس آن طی دیدار با شهباز شریف، برادر نخستوزیر پاکستان در اسلامآباد اظهار داشت تغییر رویکرد این کشور در قبال رژیم صهیونیستی، باعث اصلاح و ترمیم برداشت واشنگتن از اسلامآباد خواهد شد. با ایجاد چنین فضایی بود که روزنامههای پاکستانی برای نخستینبار در سال ۱۹۹۴ اعلام کردند زمانی که مصر و اردن با رژیم صهیونیستی رابطه دارند، چرا پاکستان با آن رابطه نداشته باشد؟ در ادامه دیدارهای مقامات دو طرف، وایزمن، رئیسجمهور رژیم صهیونیستی، در سال ۱۹۹۸ در ترکیه با رفیق ترار[۵]، رئیسجمهور وقت پاکستان طی نشستی با موضوع ترکیه مدرن دیدار کرد و هر دو با یکدیگر دست دادند. بایستی توجه داشت که علیرغم دیدار مقامات رژیم صهیونیستی و پاکستان با یکدیگر و ایجاد فضای امیدواری برای صهیونیستها در جهت به رسمیت شناخته شدن توسط مقامات اسلامآباد، پاکستان بارها تصریح نمود فقط پس از دستیابی صلح بین رژیم صهیونیستی و همسایگانش و بعد از اینکه سازمان کنفرانس اسلامی این رژیم را به رسمیت شناخت، ما نیز رژیم صهیونیستی را شناسایی خواهیم کرد. (Kumaraswamy,2000,40-42)
سیاستمداران پاکستانی میدانند که عدم توجه به نظرات روحانیون مذهبی- که در جامعه و حتی ارتش نیز نفوذ دارند- در خصوص به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی، بیثباتی داخلی و در نتیجه مداخله ارتش در سیاست را در پی خواهد داشت. |
با روی کار آمدن پرویز مشرف در سال ۱۹۹۹، احتمال همکاری دیپلماتیک پاکستان با رژیم صهیونیستی افزایش یافت. بر همین اساس و برای نخستینبار در تاریخ روابط طرفین، اولین گفتگوی عمومی میان سیلوان شالوم، وزیرخارجه رژیم صهیونیستی و خورشید محمود قصوری، وزیر خارجه پاکستان در سپتامبر ۲۰۰۵ در استانبول برگزار شد. شالوم اظهار داشت این دیدار تاریخی، بهمثابه امیدی برای مردم رژیم صهیونیستی است و همچنین به تقویت میانهروی در طرف پاکستانی نیز کمک خواهد کرد. حزب مسلم لیگ شاخه نواز و حزب مردم پاکستان ضمن اعلام مخالفت با این دیدار، اظهار داشتند که تصمیم برای این ملاقات، صرفاً توسط مشرف و بدون مشورت با پارلمان اخذ شده است. مشرف در واکنش به این نظرات تأکید کرد: «احساس میکنیم از طریق تماس با تلآویو میتوانیم نقشی در حل مشکل فلسطین و اسرائیل بازی کنیم. ما هنوز معتقد به تأسیس دولت مستقل فلسطینی به پایتختی بیتالمقدس هستیم.» (Dawn,2005)
مشرف در ادامه اقداماتش جهت بهبود روابط با رژیم صهیونیستی، در ۱۷ سپتامبر ۲۰۰۵ در کنگره یهودیان امریکا بهعنوان مهمان افتخاری شرکت کرد و اظهار داشت: «ما مشکلی با رژیم صهیونیستی نداریم. پاکستان تهدید امنیتی برای رژیم صهیونیستی نیست و تلآویو هم قول داده است تهدیدی برای امنیت ملی اسلامآباد نباشد.» (Javaid and Ahmad Khan, 2014:68) تعمیق روابط امنیتی طرفین تا جایی پیش رفت که برخی منابع اظهار کردند سرویس اطلاعات پاکستان پیش از حمله منتسب به گروه لشکر طیبه (گروه تروریست پاکستانی که عمدتاً علیه هند عملیات میکند) به بمبئی هند در نوامبر ۲۰۰۸، طی تماس مستقیم با موساد و آگاه ساختن آنها از این حمله، درصدد تقلیل احتمال آسیب دیدن یهودیان حاضر در هند برآمد. (tribune.com.pk,2012) همچنین بر طبق اطلاعات ویکیلیکس، سفارت پاکستان در استانبول اقدام به انتقال اطلاعات در خصوص یک گروه تروریستی به رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۰ نمود. همچنین بر اساس اطلاعات برخی منابع، رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۱ اقدام به ارسال تجهیزات خریداری شده از انگلیس (شامل سیستمهای الکترونیکی جنگی و تجهیزات هواپیما) به پاکستان نمود.
دلایل نزدیکی پاکستان و رژیم صهیونیستی به یکدیگر
بر اساس توضیحات فوق مشخص شد که رژیم صهیونیستی، از آغاز تاکنون، در پی برقراری رابطه با پاکستان است. میتوان دلایل تلآویو از پیگیری چنین سیاستی را موارد ذیل دانست:
با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی از همان بدو تأسیس مشکل مشروعیت دارد، لذا تمایل بسیاری برای مورد شناسایی قرار گرفتن توسط کشورهای اسلامی دارد. بر همین اساس، با طرح بهاصطلاح برخی اشتراکات میان خود و پاکستان، از جمله تأسیس بر اساس ایدئولوژی (یهودی/ اسلامی)، جنگ با همسایگان (اعراب/ هند، بنگلادش)، وجود معضل حل نشده (فلسطین/ کشمیر)، استقلال هر دو از امپراطوری بریتانیا تنها به فاصله یک سال با یکدیگر، سعی در ایجاد نوعی همسانی و تشبیه شرایط خود با یک کشور اسلامی، ترمیم چهره اشغالگرش و در نهایت، دریافت شناسایی و داشتن روابط خاص و نزدیک با اسلامآباد دارد. در حقیقت، پاکستان به دلایلی نظیر جمعیت زیاد، برخورداری از سلاح هستهای، همسایگی با ایران، نقش و جایگاهش در میان کشورهای اسلامی، درصدد استفاده از این موضوع جهت احتمال بهبود رابطه رژیم صهیونیستی با دیگر کشورهای مسلمان مانند عربستان، مالزی، اندونزی و بنگلادش مورد توجه رژیم صهیونیستی است.
اما پاکستان از پشت عینک هند، به رابطه با رژیم صهیونیستی مینگرد؛ به این معنی که اسلامآباد با مشاهده تعمیق روابط دهلی و تلآویو (بهخصوص در عرصه نظامی- امنیتی)، نگران برهم خوردن موازنه قوا میان خود و هند بهعنوان دشمن دیرینهاش است. هراس از احتمال توطئه مشترک رژیم صهیونیستی و هند علیه پاکستان و معضل کشمیر، دیگر دغدغه امنیتی اسلامآباد در رابطه با روابط دهلی و تلآویو است. برخی در پاکستان بر این باورند که هند با تأثیرگذاری بر لابی یهودی در امریکا توانسته است سیاستهایش را در قبال معضل کشمیر پیش ببرد و با مخالفت عمده نیز مواجه نگردد؛ اما پاکستان به دلیل نداشتن رابطه جدی با رژیم صهیونیستی و لابی یهود، از قدرت مانور هند در این زمینه برخوردار نیست. همچنین این موضوع نیز مطرح است که با توجه به نظر امریکا در خصوص عدم صداقت پاکستان در مبارزه با تروریسم و سردی روابط طرفین، لابی یهود میتواند بر بهبود و گرمی روابط واشنگتن و اسلامآباد هم تأثیرگذار باشد. البته پاکستان در کنار این موضوعات، گوشه چشمی نیز به صادرات برخی کالاهای خود به رژیم صهیونیستی، استفاده از تکنولوژی رژیم صهیونیستی در بخش کشاورزی، علوم کامپیوتر، الکترونیک، ژنتیک، دارو، انرژی خورشیدی و واردات تسلیحات از تلآویو نیز دارد. لذا از این منظر، برقراری رابطه با رژیم صهیونیستی به نظر آنها امری ضروری است؛ اما ذکر این نکته ضروری است که هیچ تضمینی وجود ندارد که رژیم صهیونیستی خواستههای پاکستان را پس از برقراری روابط رسمی تأمین نماید، چراکه هند همواره از قدرت و نفوذ کافی برای تحت تأثیر قرار دادن رژیم صهیونیستی در این زمینه برخوردار است.
چالشهای روابط پاکستان و رژیم صهیونیستی
در بررسی چالشهای ناشی از روابط پاکستان و رژیم صهیونیستی بایستی گفت که رژیم صهیونیستی در مقایسه با پاکستان از این روابط نهتنها آسیب خاصی نمیبیند، بلکه به دلایلی که در بالا ذکر گردید، از آن منتفع خواهد شد؛ اما اگر پاکستان رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته و روابطش را به شکل رسمی پیگیری نماید، با چندین چالش مواجه میگردد:
۱- مذهب بهعنوان یکی از عناصر مهم هویت ملی و از منابع اصلی سیاست خارجی پاکستان است، لذا این کشور بر اساس مذهب و همبستگی با کشورهای مسلمان در مجموع و وحدت با کشورهای عربی بهطور خاص، تاکنون به شناسایی رژیم صهیونیستی اقدام نکرده است و در صورت چنین اقدامی، با چالشهای هویتی در داخل و تنشهای احتمالی در برابر برخی از دولتها و ملتهای عربی مواجه خواهد شد.
۲- حضور گروههای اسلامگرای ضد رژیم صهیونیستی بیشمار در پاکستان و ترس از واکنش احتمالی آنها در صورت برقراری رسمی روابط با تلآویو، چالش جدی در روابط طرفین محسوب میشود. سیاستمداران پاکستانی میدانند عدم توجه به نظرات روحانیون مذهبی که در جامعه و حتی ارتش نیز نفوذ دارند در خصوص به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی، بیثباتی داخلی و در نتیجه مداخله ارتش در سیاست را در پی خواهد داشت.
۳- رژیم صهیونیستی به سبب جنایتهایش علیه مردم فلسطین، بهعنوان رژیمی جنایتکار شناخته شده است. اگر پاکستان اقدام به شناسایی این رژیم نماید، گویا چشمان خود را بر روی جنایت علیه بشریت، نسلکشی و جنایت جنگی رژیم صهیونیستی بسته است و با این کار، پرستیژ خود را نهتنها میان کشورهای اسلامی بلکه نزد وجدانهای بیدار در سطح جهان از دست خواهد داد. لذا میتوان گفت پاکستان بر اساس دلایل فوق، حداقل تا به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی توسط کشورهای مهم و بزرگ اسلامی، روابط با این رژیم را مخفیانه دنبال خواهد کرد.
گفتنی است امریکا و ترکیه با هدف برقراری روابط میان پاکستان و رژیم صهیونیستی، بهعنوان کشورهای واسط در این میان عمل میکنند. امریکا با توجه به حضور این دو کشور در جرگه متحدانش، چه در زمان جنگ سرد و چه در زمان حال سعی در تسهیل روابط اسلامآباد- تلآویو دارد، چراکه معتقد است منافع امنیتی رژیم صهیونیستی بهعنوان متحد اصلیاش در غرب آسیا از این طریق بهتر تأمین خواهد شد. ترکیه نیز میخواهد در چارچوب سیاست ایجاد کمربند امنیتی در مناطق پیرامونی و در قالب میانجی، رژیم صهیونیستی و پاکستان را به هم نزدیک کند. باید در نظر داشت با توجه به مجاورت پاکستان با مرزهای شرقی ایران و عداوت دیرینه رژیم صهیونیستی با ج.ا.ایران، هرگونه بهبود روابط میان اسلامآباد و تلآویو، میتواند مرزهای شرقی کشورمان را ناامن سازد، زیرا رژیم صهیونیستی میتواند از خلأ عدم توانایی پاکستان در کنترل تمامی مناطق کشورش، سوءاستفاده کرده و به عملیات جاسوسی، خرابکاری و حمایت از گروههای تروریستی معاند ایران دامنه بیشتری بدهد.
—————————————-
منابع:
– Dawn, (September 13, 2005), ” Welcomes first Israel-Pakistan talks”.
– Kumaraswamy, (2000), “Beyond the Veil: Israel-Pakistan Relations”, Tel Aviv: Jaffee Center for Strategic Studies, Tel Aviv University, 40-42.
– Javaid, Umbreen and Malik Tauqir Ahmad Khan (January– July 2014),”Pakistan and the Question of Recognising Israel: Historical Issues and Future Prospects”, A Research Journal of South Asian Studies ,Vol. 29, No. 2,
– Mustefa, Zab(June 13, 2012),” Why Israel and Pakistan can never be allies”, available:
http://blogs.tribune.com.pk/story/11990
– The Express Tribune, (January 7, 2012), musharraf supports better relations with Israel”, available:http://tribune.com.pk/story/317999
– Yegar, Moshe (October 25, 2007),” Pakistan and Israel…The Glaring Commonalties SEPTEMBER
Pakistan and Israel”, available: http://blogs.timesofisrael.com
[۲] Abba Eban
[۳] Jamshi Merkar
[۴] Leibler
[۵] Rafiq Tarrar
منبع:http://tabyincenter.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.