روسیه همواره از اینکه به طور مطلق در جبهه ایران و یا غرب شناخته شود پرهیز داشته است و نمونه آن، رأی ممتنع به قطعنامه شورای امنیت درباره یمن است. این رابطه برای رژیم صهیونیستی نیز اهمیت دارد چرا که دوستی با روسیه به عنوان یک ابرقدرت مزایای خاص خود را دارد.
در روزهای اخیر خبر احتمال فروش سلاح از سوی رژیم صهیونیستی به اوکراین با واکنش شدید روسیه مواجه شد. تا جایی که روسیه هشدار داد در صورت چنین اقدامی از سوی رژیم صهیونیستی ، روسیه نیز به دمشق موشکهای اس۳۰۰ خواهد داد. متن حاضر به بررسی علل و زمینه های این کشمکش و پیامدهای آن بر روابط نظامی دو طرف با سایر کشورها میپردازد.
روابط نظامی به مثابه اهرم فشار
بدون تردید اعلام تصمیم رژیم صهیونیستی برای تحویل سلاح به اوکراین در چنین مقطع زمانی ارتباط مستقیمی با اعلام تصمیم روسیه برای تحویل سامانه اس۳۰۰ به ایران دارد. رژیم صهیونیستی آگاه است که روسیه تا چه حد نسبت به روابط نظامی همسایگان خود حساس است و به همین دلیل از فروش سلاح به عنوان ابزاری در جهت تاثیرگذاری بر تصمیمات روسیه استفاده میکند. اگرچه نمیتوان با قاطعیت گفت که در آینده چه روی خواهد داد اما به نظر میرسد عملیاتی شدن فروش سلاح به اوکراین بیش از هر چیز متاثر از تصمیم روسیه درباره تحویل موشکهای اس۳۰۰ خواهد بود.
چرا که تا به حال هر دو طرف سعی کردهاند در این زمینه حساسیتهای یکدیگر را در نظر بگیرند و میتوان گفت که این مساله حتی جدا از روابط هر یک از دو طرف با آمریکاست. نگاهی به تجربه حضور نظامی رژیم صهیونیستی در گرجستان به روشن شدن ابعاد تعامل روسیه و رژیم صهیونیستی کمک خواهد کرد. همکاریهای نظامی رژیم صهیونیستی و گرجستان تا پیش از جنگ این کشور با روسیه بسیار گسترده بود. حمله زمینی از سوی گرجستان در ۷ و ۸ اوت ۲۰۰۸ با استفاده از تانکها و توپخانههایی بود که از سوی رژیم صهیونیستی داده شده بودند. در جریان این نبرد علاوه بر اینکه این رژیم برای گرجستان هواپیماهای هرمس –۴۵۰و هواپیمای بدون سرنشین اسکایلارک را فراهم کرده بود، در بازسازی هواپیماهای سوخو ـ ۲۵ و استفاده از سیستمهای آتشبار اسراییلی نیز به تفلیس کمک کرد.[۱]
اما به رغم وجود زمینههای متعدد همکاری نظامی دو کشور از جمله وجود چهرههای یهودی در بالاترین سطوح دولت گرجستان، روابط با روسیه جایگاه خود را در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی از دست نداد. درست در آستانه جنگ، روسیه از رژیم صهیونیستی خواست کمک نظامی به گرجستان را متوقف کند. توجیه مقامات روسی این بود که روسیه همواره درخواست رژیم صهیونیستی برای عدم فروش سلاح به دشمنان رژیم صهیونیستی را پذیرفته است. در حالی که تمام کشورهای غربی و آمریکا در جریان این جنگ بر علیه روسیه بودند، رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت که فروش سلاح به گرجستان متوقف شود.
در مقابل در اوت ۲۰۰۸ انتشار گزارشی مبنی بر فروش سلاح از سوی روسیه به سوریه مقامات رژیم صهیونیستی را وادار به موضع گیری کرد و اظهار داشتند که این رژیم درخواست گرجستان برای خرید ۳۰۰ تانک مرکاوا از رژیم صهیونیستی را رد کرده است. روسیه نیز تایید کرد فروش سلاح از جانب رژیم صهیونیستی به گرجستان محدود شده است و جانشین رییس ستاد ارتش روسیه نیز اعلام کرد همکاری نظامی بین رژیم صهیونیستی و گرجستان از سرگرفته نشده است. در همان بازه زمانی روزنامه کامرسانت گزارش داد که به خاطر اعتراض روسیه، اسراییل دلالهای اسلحه خود را از بازدید از گرجستان منع کرده است. [۲]
این در حالی است که رژیم صهیونیستی بعد از جنگ گرجستان و نمایش کارایی پهپادهای این رژیم فروخته شده به گرجستان محمولههای متعددی از پهپاد به روسیه صادر کرده است. به این ترتیب میتوان گفت که روابط رژیم صهیونیستی با روسیه همچنان از اهمیت بالایی برخوردار است. در عین حال هم روسیه و هم رژیم صهیونیستی، فروشندگان بزرگ تسلیحات هستند و صادرات سلاح بخشی از اقتصاد آنهاست. هر دو طرف به این امر واقفند که نمی توان طرف مقابل را به طور کامل از فروش سلاح به کشور ثالث منع کرد.
با توجه به اینکه ارتش رژیم صهیونیستی بخش بزرگی از سلاحهای مورد نیاز خود را از آمریکا دریافت میکند، صنایع نظامی این کشور همواره با مازاد تولیدات داخلی مواجهند و در نتیجه صادرات برای ادامه حیات آنها حیاتی است. بنابراین صدور سلاح از جانب روسیه و یا رژیم صهیونیستی هرگز متوقف نخواهد شد بلکه دو طرف با در نظر گرفتن حساسیتهای منطقهای و بینالمللی یکدیگر اقلام صادراتی خود را به سلاح های بی اهمیتتر محدود میکنند و از فروش سلاحهایی که موازنه قدرت در منطقه را تغییر دهد اجتناب میکنند.
بنابراین میتوان گفت که تعلل روسیه در این سالها برای تحویل اس ۳۰۰ به ایران بی ارتباط با نوعی توافق ضمنی با رژیم صهیونیستی نبود و البته مدتی بعد در نتیجه وضع تحریمها علیه ایران توجیهی نیز پیدا کرد. این مساله تجربه خوبی برای رژیم صهیونیستی بود تا از حساسیتهای روسیه نسبت به مرزهایش برای دستیابی به اهداف خود استفاده کند. در این صورت اکنون نیز باید انتظار نوعی مصالحه مجدد میان دو طرف را داشت. همچنانکه در روزهای اخیر ابتدا روسیه ممنوعیت فروش سامانه اس ۳۰۰ را لغو کرد اما سپس اعلام کرد که تحویل موشکها به این زودی نخواهد بود.[۳]
از سوی دیگر روسیه در حالی رژیم صهیونیستی را تهدید به تحویل اس ۳۰۰به سوریه می کند که هنوز این سامانه دفاعی را به ایران که سالهاست قرارداد خرید آن را منعقد کرده تحویل نداده است. هرچند به نظر نمیرسد تحویل موشک به سوریه تهدیدی باشد که از بازدارندگی برخوردار باشد. چرا که سوریه در حال جنگ داخلی شدیدی است و توان درگیر شدن در جبههای دیگر را ندارد. بنابراین چنین سامانه دفاعی کارایی چندانی برای این کشور نخواهد داشت. این مساله یادآور موشکهای سام ۶ سوریه است که رژیم صهیونیستی در اولین روزهای ورود به جنگ لبنان آنها را نابود کرد. اکنون نیز به نظر میرسد یکی از گزینههایی که رژیم صهیونیستی در نظر دارد انهدام موشکها پس از تحویل احتمالی از سوی روسیه است. چرا که با این اقدام که پس از پرداخت بهای محموله از جانب سوریه انجام می شود، از درگیری بیشتر با روسیه نیز اجتناب خواهد شد.
جایگاه روسیه و اوکراین در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی
اصل عدم تمایل به تنش با روسیه یکی از مهمترین پایههای سیاست خارجی رژیم صهیونیستی است و درک آن بسیاری از ابعاد روابط دو طرف را توجیه می کند. اگرچه به نظر میرسد روابط اوکراین و رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر و خصوصا پس از روی کار آمدن دولتی غربگرا بیش از گذشته توسعه یافته اما این به مفهوم دوری از روسیه نیست. تنها مقایسهای از روابط رژیم صهیونیستی با این دو کشور تاییدی بر این مدعاست. روابط رژیم صهیونیستی با دولت غربگرای اوکراین را از سه بعد سیاسی. اقتصادی و نظامی میتوان بررسی کرد. در بعد سیاسی میتوان گفت که تغییر چشمگیری در روابط دو کشور رخ نداده است. رژیم صهیونیستی آگاهانه در بحران اوکراین و کریمه خود را بیطرف نشان داد و در جلسه رای گیری مجمع عمومی سازمان ملل درخصوص بحران کریمه شرکت نکرد.
یکی از دلایل این رفتار را میتوان نگرانی رژیم صهیونیستی از واکنش روسیه در مسایل منطقهای دانست. در بحبوحه بحران کریمه آویگدور لیبرمن وزیر امورخارجه اسراییل گفته بود: ما دارای روابط محکمی با آمریکاییها و روسها هستیم و تجربه بسیار مثبتی با دو طرف داریم.[۴] در مقابل روسیه نیز در مقاطع مختلف زمانی همراهی خود را با رژیم صهیونیستی نشان داده است. برای مثال در جریان سفر ولادیمیر پوتین به اسراییل در سال ۲۰۱۲ وی به هنگام دیدار از دیوار ندبه گفته بود تاریخ یهود را میبیند که در سنگهای قدس حک شده است. همچنین پوتین در حالی که که کلاه ویژه یهودیان را بر سر گذاشته بود برخی شعائر دیوار ندبه را انجام داد.[۵]
در خصوص فروش تسلیحات به ایران و یا سوریه نیز روسیه همواره نگرانیهای رژیم صهیونیستی را در نظر گرفته است. به جرات میتوان گفت طرح روسیه برای خلع سلاح شیمیایی سوریه یکی از بزرگترین نگرانیهای امنیتی رژیم صهیونیستی را محو کرد. در حقیقت در بعد سیاسی نمیتوان گفت روابط روسیه و اسراییل در مقایسه با روابط اوکراین و رژیم صهیونیستی وزن کمتری دارد. بلکه دو کشور همواره در موقعیتهای حساس با انگیزههای مختلف از یکدیگر حمایت کردهاند.
در حوزه اقتصادی نیز اگرچه در نتیجه بحران اوکراین صادرات این کشور از جمله به رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۴ کاهش یافت و در مقابل واردات این کشور از رژیم صهیونیستی افزایش یافت، اما حجم روابط اقتصادی رژیم صهیونیستی با روسیه به مراتب بیشتر است و دو کشور همکاریهای گسترده ای را در حوزه انرژی آغاز کرده اند. در سال ۲۰۱۳ یکی از شرکتهای اقماری گازپروم توافقی درباره میدان گازی «تامار» رژیم صهیونیستی امضا کرد که به موجب این قرارداد ۲۰ ساله میان «گازپروم مارکتینگ» روسیه، «تریدینگ سوییتزرلند» سوییس و «لوانت» رژیم صهیونیستی ، حق اختصاصی فروش و صادرات گاز تامار متعلق به گازپروم است.[۶]
به این ترتیب روسیه گام بزرگی در راه تغییر بازار خود از اروپا برداشت. از سوی دیگر محدویتهای وضع شده بر کالاهای تولیدی شهرک های مناطق اشغالی از سوی اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۲ و همچنین توقف اعطای وام، جایزه یا هرگونه سرمایهگذاری به موسسات ساخت و ساز یا افراد درمناطق اشغالی – هرچند اقدامی کوچک بود – اما زنگ خطری برای اسراییل بود . در نتیجه مقامات اسراییلی تنوع دادن به شرکای تجاری اسراییل را در دستور کار خود قرار دادند و روسیه جایگاه مهمی در این سیاست جدید دارد.
در حوزه نظامی روابط اسراییل و اوکراین تا حدودی پیچیدهتر است. از ابتدای بحران اوکراین، اسراییل نقش مهمی در سازماندهی نیروهای مخالف اوکراین داشت. نیروهایی از ارتش اسراییل که از جمله سابقه حضور در عملیات سرب گداخته در غزه را داشتند (۲۰۰۸) با همکاری حزب راست افراطی “سووبودا”ی[۷] اوکراین در اعتراضات خیابانی نقش مهمی داشتند. این در حالی است که سووبودا معروف به داشتن نظرات نئونازیستی است و در واقع دولت رژیم صهیونیستی باید در مقابل آن عمل می کرد.[۸]
شاید بتوان از این رفتار متناقض نتیجه گرفت که رژیم صهیونیستی در دراز مدت آشوب و ناامنی در مناطقی نظیر اوکراین را به نفع روند مهاجرت به اسراییل می داند و به همین خاطر سعی در جهتدهی و استفاده از آن دارد. تنها در سال ۲۰۱۴ و ابتدای سال ۲۰۱۵ از ۲۸۰۰۰ مهاجر یهودی که در رژیم صهیونیستی ساکن شدند؛ ۶۹۹۶ نفر یهودیان اوکراین بوده اند. این رقم در کنار رقم ۶۳۷۷ مهاجر یهودی که طی همین مدت از فرانسه به رژیم صهیونیستی آمدند به خوبی اهمیت بحران اوکراین را برای رژیم صهیونیستی نشان می دهد.[۹]
جمعبندی
با مقایسه اهمیت روسیه و اوکراین در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی باید گفت که نمیتوان مشکلات روسیه با غرب را به روابط روسیه و رژیم صهیونیستی نیز تعمیم داد. از نظر روسیه، رژیم صهیونیستی حلقه اتصال با غرب است و رابطه گسترده با این رژیم، روسیه را به نوعی از انزوای ناشی از خصومت با غرب خارج می کند. باید توجه داشت که روسیه همواره از اینکه به طور مطلق در جبهه ایران و یا غرب شناخته شود پرهیز داشته است و نمونه آن رای ممتنع به قطعنامه شورای امنیت درباره یمن است. این رابطه برای رژیم صهیونیستی نیز اهمیت دارد چرا که دوستی با روسیه به عنوان یک ابرقدرت مزایای خاص خود را دارد.
از سوی دیگر دولت اوکراین به شدت خود را مشتاق همکاری با رژیم صهیونیستی نشان میدهد اما این رفتار اوکراین بیش از هر چیز ناشی از شرایط اقتصادی وخیم این کشور است. اوکراین کشوری جنگ زده و دستخوش مشکلات بسیار اقتصادی است و نیاز مبرم به سرمایه گذاری خارجی دارد. این در حالی است که اروپا خود دچار مشکلات شدید اقتصادی است و در نتیجه عمده اتکای اوکراین باید بر آمریکا و رژیم صهیونیستی باشد. واضح است که رژیم صهیونیستی نیز از چنین همکاریهایی استقبال میکند. اما هیچ یک از این همکاریها مانعی بر سر روابط گسترده روسیه و رژیم صهیونیستی نیست و احتمالا در آینده نیز دو طرف همچنان در همکاری نظامی با سایر کشورها به نگرانیهای امنیتی یکدیگر توجه خواهند داشت.
—————————————-
منابع:
[۱]. Michel Chossudovsky, War in the Caucasus: Towards a Broader Russia-Us Military Confrontation?, Global Research, August 10, 2008, Available at:
http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=9788
[۲]. Implication of the Georgian Crisis for Israel, Iran and the West, Mark N. Katz, Meria Journal, Vol.12, No.4 (December2008), pp. 4 -5, Available at:
http://www.meriajournal.com/en/asp/journal/2008/december/katz/5.pdf.
[۳]. ریابکوف: اس ۳۰۰ به زودی به ایران تحویل داده نمی شود، خبر آنلاین؛ سوم اردیبهشت ۱۳۹۴، موجود در:
http://www.khabaronline.ir/detail/411061
[۴]. “عصبانیت آمریکا از بیطرفی اسرائیل درباره بحران اوکراین”، ایسنا، ۲۵فروردین ۱۳۹۳، موجود در:
http://isna.ir/fa/print/93012509221
[۵]. “Hamas, Islamic Groups Attack Putin’s Western Wall Words”, Jun 28, 2012, Available at:
www.israelnationalnews.com/News/Flash.aspx/243624[۶]. James Marson “Gazprom Signs Deal to Market Israel’s Tamar LNG Project”, The Wall Street Journal, Feb 26, 2013, Available at:
http://www.wsj.com/articles/SB10001424127887324338604578328231939157040[7]. Svoboda
[۸]. Michel Chossudovsky, “Ukraine: Israeli Special Forces Unit under Neo-Nazi Command Involved in Maidan Riots?” Global Research, March 03, 2014, Available at:
[۹]. “On Independence Day, Israel sees upsurge in emmigration from Ukraine, France”, The Times of Israel, April 22, 2015. Available at:
http://www.timesofisrael.com/on-independence-day-israel-sees-upsurge-in-emmigration-from-ukraine-france/#!
منبع:http://tabyincenter.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.