اهمیت مسیرها و گذرگاه های امن و کوتاه برای دسترسی سریع به گلوگاه های تجاری مهم از دیرباز مورد توجه تمدن های بزرگ بوده است. کمربند اقتصادی جاده ابریشم که به ابتکار عمل چین در سال 2013 پیشنهاد شد یادآور گذرگاه تجاری پرآوازهای است که در زمانهای کهن خاور دور را به باختر متصل می کرد. در واقع، طرح پیشنهادی چین شامل دو پروژۀ راهبردی به نامهای «کمربند اقتصادی جاده ابریشم جدید» و «جاده ابریشم دریایی قرن 21» و یا همان «یک کمربند-یک راه» است و برای ایجاد یک کریدور ترانزیت انرژی و تجاری میان کشورهای آسیایی و اروپایی طراحی شده است. قاعدتاً اجرای این ابرپروژه و یا مگاپروژۀ ترانزیتی جدید تأثیر چشمگیری بر کشورهای مشارکت کننده در آن خواهد داشت. بنابراین روسیه همسایه چین، که در میانه شرق و غرب واقع شده است از این امر مستثنی نخواهد بود و برای حفظ منافع خود دربارۀ سود و ضرر های احتمالی اجرای این پروژه حساس است. لذا این نوشتار سعی دارد ضمن معرفی اجمالی این طرح و بررسی اهداف و ابعاد کلی آن، چالش هاو فرصت های روسیه را در اجرای آن ارزیابی کند.
مفهوم کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم و ابعاد آن
این کمربند اقتصادی مسیری زمینی برای ترانزیت کالاهای چینی است که هم اکنون تجارت آن ها به طور عمده از طریق دریا انجام می شود. چین مجری اصلی و مغز متفکر پروژۀ کمربند اقتصادی جادۀابریشم است. مفهوم کمربند اقتصادی راه ابریشم (EPSHP) برای اولین بار در تاریخ ۷ سپتامبر2013 در آسیای مرکزی و توسط شی جینگ پین رهبر جمهوری چین طی سخنرانی در دانشگاه نظربایف قزاقستان مطرح شد. اما آغاز عملی این طرح به مدت ها قبل باز می گردد؛ درواقع، پکن سیاست اقتصادی فعال خود را در منطقۀ آسیای مرکزی تقریباً از اواسط سال های 2000 در دستور کار خود قرار داده است.
این پروژه شامل کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم است که سرزمین هایی را از چین تا اروپا از طریق کشورهای آسیای مرکزی و روسیه و راه ابریشم دریایی قرن 21 پوشش می دهد. یکی از ایده های اصلی این طرح سرعت بخشیدن به ساخت و ساز شبکۀ ترانزیت یکپارچه از طریق مسیر حمل و نقل از اقیانوس آرام به دریای بالتیک است. به گفتۀ کارشناسان روسی، ساخت و توسعۀ زیرساختهای راهآهن در خاک چین و همچنین حمایت مالی و فنی گسترده برای احداث جادهها در آسیای مرکزی، امکان رقابت برای بازار حمل و نقل کانتینری در اوراسیا را فراهم خواهد ساخت و جایگزینی را برای ترانزیت روسیه در مسیر شرق –غرب ایجاد می کند. به عقیدۀ آن ها، مفهوم کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم بدان معنی است که چین منطقۀ آسیای مرکزی را در طرح همگرایی اقتصادی، بسیار گسترده تر از دیگر بازیگران منطقه ای در نظر گرفته است. در واقع این طرح، مگاپروژه توسعۀ اقتصادی اجتماعی از آسیای مرکزی تا اروپاست که 21 کشور را به هم وصل می-کند.
در این طرح صرفاً صحبت از ایجاد نوعی منطقۀ آزاد تجاری نیست، بلکه از آن مهم تر توسعۀ اقتصاد و پروژههای ساختاری حمل و نقل با کمک چین در اوراسیا مد نظر است. به نظر تحلیلگران چینی این طرح اقتصاد کشورهایی را که در مسیر «راه ابریشم» قرار می گیرند، توسعه خواهد داد و موجب تحکیم همگرایی ترانزیتی خواهد شد.
به گفتۀ مدیر موسسۀ چینی روابط بینالملل معاصر روسیه، کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم طرحی اقتصادی ژئوپولتیکی است که صرفاً چین در رأس آن قرار ندارد، بلکه این طرح، فرآیندی باز و چندقطبی برای همکاری است.
یکی از صاحب نظران روسی به نام دیمیتری پاپف از جملۀ انگیزه های ارائه این طرح را تلاش نافرجام چین در ایجاد یک اتحادیۀ اقتصادی در سازمان همکاری شانگهای ارزیابی می کند. به عقیدۀ وی چین با هدف ایجاد منطقۀ آزاد تجاری در چارچوب سازمان همکاری شانگهای در سال 2003 و تأسیس مؤسساتی مانند بانک سازمان همکاری های شانگهای این طرح پیشنهادی را مطرح ساخت؛ اما در نهایت تمامی این تلاش ها به نحوی با عدم تمایل روسیه برای همگرایی اقتصادی با چین مواجه شد.
به عقیدۀ سرکسیان مفهوم دقیق اجرای پروژۀ کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم، به معنای برقراری تماسهای سیاسی، ارتباط زیرساختهای حمل و نقل، تجارت آزاد، گردش پول و روابط انسان دوستانه بین کشورهای منطقه است. به عقیدۀ لیو سزیا، پروژۀ جادۀ ابریشم جدید برای آسیای مرکزی و اروپا متقابلاٌ سودمند و دارای اولویت است، زیرا این پروژه گزینهای برای همگرایی اقتصادی بر مبنای منافع مشترک و از همه مهم تر ایجاد شبکۀ واحد خطوط ریلی و جادهای است که هم بستر مناسبی را برای تجارت متقابل و هم ترانزیت کالاهای خارجی از آسیا و اقیانوسیه به اروپا فراهم می آورد.
این پروژه به منظور توسعۀ همکاری با کشورهای غربی، جنوب و جنوب شرقی آسیا، آفریقای شرقی طراحی شده است و گستردگی آن این امکان را برای هر یک از کشورهای عضو فراهم می آورد تا از سود و مزایای محسوس اقتصادی و سیاسی آن بهرهببرند. برای مثال، اجرای پروژه های کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم و جادۀ ابریشم دریایی قرن 21 مشارکت استراتژیک، اقتصادی و سیاسی– نظامی ایران با چین را تقویت خواهد کرد. تهران و پکن نیز، به منظور فراهم آوردن امکان بسط و توسعۀ دسترسی مسیرهای ترانزیتی این پروژه به دریای مدیترانه، بیش از پیش برای تثبیت اوضاع در عراق و سوریه تمایل خواهند داشت.
منبع:http://www.iras.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.