با نگاه به تاریخ عربستان سعودی از زمان شکلگیری حکومت آل سعود در دورههای سهگانه از قرن هجدهم تا به امروز، شیعیان منطقه الشرقیه عربستان همواره از سوی رژیم سعودی مورد انواع آزارها و تبعیضها قرار گرفتهاند. این تبعیضها وآزارها تا حدی است که با وجود اینکه مناطق نفت خیز عربستان عمدتاً در مناطق شیعه نشین قرار دارد، اما شیعیان ساکن در این مناطق از انواع تبعیضهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی رنج میبرند.
از دهم ماه می ۲۰۱۷ م و با تخریب منازل شیعیان و کشتار آنها به بهانههایی مانند نوسازی بافت فرسوده، مبارزه با تروریسم و دیگر موارد مطرح شده از سوی آل سعود، سرکوب اقلیت شیعهی عربستان شکل تازهتری به خود گرفت و جنایات عربستان ابعاد وسیعتری پیداکرد. حال پاسخ به این سؤال که اهداف عربستان و زوایای پنهان او از این اقدامات ددمنشانه چیست؟ میتواند نکتهی حائز اهمیتی باشد.
۱- تاریخ العوامیه و کنش سیاسی آنها
شهر شیعهنشین «قطیف» در استان «احساء» در شرق عربستان قرار دارد[۲]و منطقه عوامیه نیز که زادگاه شهید «شیخ نمر باقر النمر» است در این شهر است. حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از جمعیت عربستان را شیعیان تشکیل میدهند _ برخی از آمارهای دیگر این عدد را بالاتر از آنچه ذکر شده است می دانند_که عمدتاً در استان «الشرقیه» ساکن هستند. این استان مهمترین مرکز استخراج نفت در عربستان بهشمار میآید.
العوامیه نیز شهرکی است در شمال قطیف از واحههایی که به خلیج فارس مشرف است. العوامیه در فاصلهی حدود ۲ کیلومتری شمال از شهرستان صفوی و در حدود یک کیلومتری جنوب قدیح واقع شده است.[۳] تاریخ این شهر به دوران پیش از اسلام بازمیگردد. این شهر در واقع شهری ایرانی بوده که از آن در تاریخ عرب به عنوان «زارا» نام برده میشود. شیخ حمد الجاسر در این باره مینویسد: «زارا از قدیمیترین شهرهای موجود در عربستان پیش از ظهور اسلام بوده و توسط ایرانیان به عنوان پایگاه دریایی مطرح شده است.»[۴] باستان شناسان آمریکایی با کاوشهای خود تاریخ بناها و ساختمانهای این شهر را چیزی در حدود ۴۵۰ سال برآورد میکنند.[۵]در کتاب العوامیه و التراث آمده است:
عمر دیوارهای دور شهر به بیش از ۳۰۰ سال میرسد، اما ۱۶۰ تا ۱۸۰ خانهی این شهر که تمام آن از گل و سنگ ساخته شده و با شرایط اقلیمی آنجا سازگار بوده و هویت عربی خود را حفظ کرده، تاریخی بیش از اینها دارد. با میراثی فراوان از کتیبههای قرآنی و اشعار عربی که بر دیوارهای آنها نقش بسته شده و دربهایی چوبی که به راستی از آثاری هنری به حساب میآیند[۶].
اما آنچه بیش از بناها در تاریخ این شهر به چشم میخورد وجود عالمان شیعی است که از دیرباز این شهر را بهیکی از مراکز تشیع در عربستان تبدیل کردهاست و بیش از ۱۰۰ تن از بزرگان شیعه عربستان در این شهر متولد شده و یا در این شهر زندگی کردهاند. از این میان میتوان به خاندان ابوالمکارم اشاره کرد که بزرگانی مانند شیخ عبدالله ابوالمکارم و شیخ محمد ابوالمکارم[۷] را در خود داشتهاند.
اما تاریخ سیاسی العوامیه را در دوران جدید میتوان به حضور شهید شیخ محمد باقر النمر و تأسیس مرکز مذهبی الامام القائم این شهر مرتبط دانست[۸]. تلاشهای او باعث شد تا اعتراضات شیعیان العوامیه به تبعیضهای هدفمند دولت عربستان، با صبغهی مسالمت آمیز صورت گیرد و اولین حضور گستردهی مردم العوامیه در مارس ۲۰۱۱ و به صورت مسالمتآمیز با رهبری او شکل گرفت و مردم العوامیه علیه سیاستهای تبعیض دینی حکومت این کشور دست به تظاهرات زدند[۹].مخالفان حکومت عربستان سعودی ۱۱ مارس ۲۰۱۱ م را نیز «جمعه خشم» و اعتراضات اخیر را به نام انقلاب حنین اعلام کردند و خواستار برپایی تظاهرات در ۱۷ شهر از جمله جده و ریاض شدند. روز قبل از آن در دو شهر مدینه و مکه و شب قبل از آن مردم دو شهر شیعه نشین القطیف و العوامیه از مناطق مهم نفتی عربستان با شعار «نه شیعه نه سنی فقط وحدت اسلامی» در اعتراض به تداوم بازداشت زندانیان سیاسی و عدم ایجاد اصلاحات در ساختار سیاسی به خیابانها ریختند. در دو شهر اخیر، در حالیکه مردم معترض، شعارهای مسالمت آمیز سرمیدادند با برخورد شدید نیروهای امنیتی مواجه شده و در شهر قطیف ۲ نفر کشته و دهها نفر زخمی شدند[۱۰]. بعد از سرکوب گستردهی قیام مردم العوامیه در ۲۰۱۱ م، مردم این منطقه در دفاع از مردم بحرین، درخواست آزادی شیخ باقر النمر و همچنین بعد از شهادت او به خیابانهای این شهر ریختند و هربار با سرکوب آل سعود مواجهه شدند. در این میان اما تخریب این شهر به بهانههای واهی مانند نوسازی شهر، شدیدترین نوع سرکوب از ابتدای سال ۲۰۱۱ تا به امروز است که به کشته شدن ۲۵ نفر و تخریب بخش بزرگی از العوامیه منجر شده است[۱۱].
۲-روند سرکوب مردم و تخریب العوامیه
از سال ۲۰۱۱م شیعیان عوامیه درصحنههای اعتراضات مسالمتآمیز نقش فعال و جدی داشتند، از اینرو آلسعود همیشه آنها را خطری جدی برای بقای حکومت خود میداند و سرکوب آنها را در دستور کار داشتهاست. در پی اعلام رسمی سفر ترامپ به عربستان سعودی در اوایل خرداد ماه سال جاری[۱۲]، دور جدید حملات به منطقه قطیف به بهانه لزوم تخریب منازل روستای المسوره زادگاه شیخ نمر، برای مقابله با تروریسم آغاز شد و سعودیها با استفاده از دهها تراکتور و پشتیبانی تیمهایی از ارتش، گارد ملی و نیروهای ویژه و تیراندازیهای مستمر، شماری از خانههای این روستا را تخریب کردند.
درواقع سفر ترامپ به عربستان سعودی سبب شد که سعودیها اطمینان لازم از مواضع حقوق بشری نهادها و بازیگران مختلف پیرامون حمله و سرکوب منطقه الشرقیه را حاصل نمایند و به طور گسترده اقدام به تخریب منازل و مساجد در این منطقه کنند. به علت سانسور شدید و ممانعت از حضور گروههای خبری در مناطق شیعه نشین اخبار دقیقی از تعداد کشتهها و زخمیها در دست نیست.
وزارت کشور عربستان دلیل حمله نظامی به منطقه العوامیه را پیگرد و بازداشت افراد ناشناسی عنوان کرده که اقدام به بمبگذاری و تیراندازی در مسیر خودروهای یک شرکت دولتی کردهاند که در حال اجرای «پروژههای عمرانی» در منطقه القطیف بودند. امادر حالی این ادعا مطرح میشود که هیچ اشارهای به نام و محل اجرای این پروژههای عمرانی نشدهاست. از سوی دیگر، شیعیان منطقه قطیف، همواره مخالف اجرای پروژههای به اصطلاح عمرانی خاندان سعودی در این منطقه هستند چون به خوبی میدانند که هدف این به اصطلاح پروژهها، چیزی جز دخل و تصرف در اموال و املاک شیعیان منطقه نیست.[۱۳]
اما بیانیه وزارت کشور عربستان دو هدف عمده داشت. نخست اینکه، این بیانیه با مطرح کردن چنین ادعایی از جهتی تلاش کرد دلیل عقب ماندگی مناطق شیعی نشین در استان الشرقیه را ناامن بودن این مناطق عنوان کند و درثانی این بیانیه با ادعای اینکه عاملان ناامنیها در استان الشرقیه، از ساکنان بومی منطقه میباشند، سعی داشت راه را برای هرگونه اقدام نظامی و امنیتی علیه ساکنان منطقه هموار کند.
بعد از این بیانیه بود که ارتش و نیروهای نظامی عربستان در یک حملهی همه جانبه العوامیه را تحت محاصرهی خود درآوردند به گونهای که ایندیپندنت در اینباره نوشت: «شهر در محاصره دائمی است و این نگرانی وجود دارد که غیرنظامیان توسط تک تیراندازها مورد اصابت قرار گیرند یا گلوله باران شوند. بسیاری از مردم نیز برای حفظ جانشان خانههای خود را ترک نمیکنند. همه خطوط آب و برق چندین منطقه در العوامیه قطع شده است و بسیاری نیز بدون آب شیرین یا کولر به رغم گرمای زیاد تابستان در این منطقه به حال خود رها شدهاند.[۱۴]»
۳- اهداف آل سعود از سرکوب هدفمند العوامیه
سرکوب و به حاشیه راندن شیعیان، نشان از ریشههای عمیق درگیری آل سعود با اقلیت شیعه دارد. میتوان اهداف عربستان در سرکوب مردم و تخریب هدفمند العوامیه را اینگونه مورد بررسی قرار داد؛
۳-۱- اقدامات پیشگیرانه با تشدید سرکوبها
همانگونه که اشاره شد شیعیان عربستان در تبعیض بسیار شدیدی به سر میبرند و این تبعیض به دلیل حضور شهید باقرالنمر و اقدامات روشنگرانهی او در میان مردم العوامیه به شدت محسوستر است. از این رو از سال ۲۰۱۱ م تا به امروز و مخصوصاً بعد از شهادت شهید باقرالنمر، هستههای مقاومت علیه آل سعود در این مناطق به شدت رو به افزایش است[۱۵]. به گونهای که از سال ۲۰۱۶ وزارت کشور عربستان چیزی نزدیک به ۳۰ حمله از سوی نیروهای شیعی را در استان قطیف و العوامیه گزارش داده است[۱۶]. با این رویکرد، حکومت عربستان سعودی با اقدامات امنیتی ناگهانی و خونین علیه مناطق شیعه نشین، برای سرکوب هر گونه تحرکی علیه آل سعود اقدام کرده است. این موضوع به حدی حائز اهمیت است که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که رژیم آل سعود تلاش میکند تا در خاک خود اقدامات پیشگیرانه انجام دهد، زیرا به این دیدگاه رسیده است که با توجه به دیدگاه شیعیان عربستان به ایران، این کشور میتواند در شرایط آتی در مسائل پیشروی این کشور تأثیرگذار باشد. لذا محمد بن سلمان در تلاش است تا با سرکوب شیعیان در مقابل افزایش نفوذ ایران در این منطقه دست به پیشگیری بزند و نفوذ احتمالی ایران را در خاک خود بسیار کمرنگ کند.
۳-۲- تقویت جایگاه محمد بن سلمان در میان خاندان آل سعود
از زمان انتصاب بن سلمان به ولایتعهدی، تلاشهای او برای تقویت جایگاه خود در خاندان آل سعود و علمای وهابی به عنوان یک جانشین توانمند آغاز شده است. بن سلمان با اتخاذ رویکرد مشت آهنین در قبال شیعیان به دنبال تثبیت کامل قدرت خویش به عنوان شخصی است که توانسته مسئله شیعیان و اعتراض آنها را حل و فصل نماید.این موضوع باعث شده تا روند تبعیض، سرکوب و ارعاب شیعیان شدت بیشتری پیدا کند و شهر العوامیه شاهد جنایت و کشتار علیه شیعیانی باشد که از کمترین حقوق و مزایای شهروندی برخوردار هستند. آنچه در العوامیه و به طور خاص در شهرک المسوره رخ میدهد، نماد عینی ظلم و ستم روا داشته شده، علیه شیعیان عربستان است. تخریب العوامیه در تعریف حقوقی و طبق بند دوم بیانیه سازمان ملل از آن به «نسلکشی» تعبیر میشود[۱۷].
محمد بن سلمان با نسل کشی شیعیان عربستان در تلاش است تا حمایت عالمان وهابی منتسب به حکومت را به دست آورد. این حمایت از ساعات اولیهی حمله به العوامیه به وجود آمد به گونهای که متن پیامهای علمای وهابی و امیران کشورهای خلیج فارس که همراه با تبریکات بودهاست نشان از تقویت جایگاه بن سلمان در سایهی سرکوب شیعیان دارد.[۱۸]
۳-۳- کوچ دادن اجباری شیعیان
سومین هدفی که میتوان برای تخریب العوامیه مطرح کرد تلاش برای کوچ اجباری شیعیان این منطقه و متفرق کردن جمعیت شیعی عربستان است. این موضوعی است که سازمان ملل نیز به آن اشاره کرده است. سازمان ملل متحد سه ماه پیش از عربستان خواسته بود تخریب عوامیه و کوچ اجباری ساکنان این محله را فوراً متوقف کند. «کریمه بنون» گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق فرهنگی از نگرانی سازمان ملل در مورد تخریب جبران ناپذیر میراث فرهنگی عوامیه خبر داده بود.[۱۹]
از سوی دیگر نیز «سباستین سونز» کارشناس امور غرب آسیا در آلمان در گفتگو با دویچه وله ابراز تردید میکند که هدف ریاض از تخریب محله عوامیه، بازسازی محلهای قدیمی با هدف بهبود کیفیت زندگی مردم آن باشد. او میگوید: «به نظر میرسد که هدف، تخریب زیرساختها برای متفرق کردن شیعیانی است که اکثریت جمعیت عوامیه را تشکیل میدهند. طرح کوچ اجباری ساکنان این منطقه در راستای سیاست سرکوب و به حاشیه راندن شیعیان است که حکومت عربستان از دهها سال پیش آن را دنبال میکند و بخشی از تبلیغات منفی حکومتی علیه شیعیان است.[۲۰]»
نتیجه گیری
با توجه به مطالبی که بیان شد و نیز با در نظر گرفتن شواهد و قرائن میتوان چنین نتیجهگیری کرد که تخریب العوامیه و سرکوب شیعیان این شهر توسط آل سعود هر روز جنبههای بیشتری به خود میگیرد و ابعاد گستردهای دارد. اهداف متفاوتی برای این سرکوب مطرح شده است اما قدرت نمایی بنسلمان و تقویت جایگاه خود و تخریب نماد مقاومت شیعیان عربستان میتواند به عنوان اهداف اصلی این تخریب به حساب آید. اما آنچه باید مدنظر داشت این است که عربستانِ محمد بن سلمان دیگر نمیتوانداقلیت شیعی معترض را تحمل کند و آنها را به عنوان یک تهدید بر میشمارد لذا در واکنش به این تهدیدات به سرکوب و کوچ اجباری ساکنان مناطق شیعه نشین روی آورده است. این، مهمترین هدف محمد بن سلمان از تخریب و کشتار شیعیان عوامیه است.
منبع:http://tabyincenter.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.