ارزیابی آینده تحولات بحرین

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
بعد از اوج گیری اعتراضات مردمی در بحرین از 14 فوریه 2011 تا کنون، رژیم بحرین بطور مستمر و البته با شدت و ضعف هایی به سرکوب و قلع و قمع معترضان مشغول بوده است به نحوی که تعداد زیادی زندانی از جمله برخی زنان و کودکان، در زندان‌های بحرین در معرض شدیدترین شکنجه و رفتارهای غیرانسانی قرار دارند. آمارهای رسمی نشان می‌دهد که بحرین رتبه نخست را در زمینه تعداد زندانیان در جهان عرب داراست و از  هر صد هزار نفر بحرینی،  301 نفر در بازداشت هستند.

 بر مبنای همین آمارها، از سال 2011 تا حال حاضر 12 هزار نفر دستگیر شده‌اند که از این تعداد 968 نفر کودک و 330 نفر نیز زن هستند و 4800 نفر از این افراد دستگیر شده ، شدیدا شکنجه قرار شده اند.در حال حاضر نیز حدود 4 هزار زندانی سیاسی در بحرین وجود دارد که این عدد، دو برابر ظرفیت زندان های این کشور است.این وضعیت وخیم باعث شده تا اخیرا برخی رسانه های منطقه ، زندانهای بحرین را “گورستان زندگان” بنامند. (معتقلات البحرین: مقابر الاحیاء ، روزنامه الاخبار لبنان، اکتبر 2017)

حال با عنایت به این شرایط سوال اساسی اینست که آینده تحولات بحرین به کدام سو می رود؟

بنظر میرسد اقدامات حکومت بحرین و بویژه فشار شدید حکومت بر آیت الله شیخ عیسی قاسم؛ رهبر معنوی شیعیان و سلب تابعیت وی و تلاش چند باره برای دستگیری و محاکمه ایشان (که هر باره با اعتراضات شدید و دامنه دار مردمی مواجه شده است)، موجب شکل گیری نوعی رویارویی جدی و همزمان، قهر مخالفان با حکومت شده و زمینه های گفتگو و رایزنی بین آل خلیفه و منتقدین را تا حدود زیادی کمرنگ کرده است.

به بیان دیگر، معترضان و منتقدان آل خلیفه به این نتیجه رسیده اند که چاره ای جز اعترضات و اعتصاب برای رساندن صدای اعتراض خود – نه به گوش حکومت- بلکه به گوش جهانیان ندارند. بویژه اینکه اکثر رسانه های رسمی جهان عرب نیز ، تعمدا از پوشش تحولات بحرین خودداری کرده و آنرا سانسور می کنند.

اعتصاب غذای چندین نفر از زنان زندانی سیاسی در بحرین در روز های اخیر، که در اعتراض به شرایط غیر انسانی و بدرفتاری و تحقیر زندانبانان با آنها صورت گرفته، مصداقی بر این مدعاست.

اخیرا باقر درویش، رییس انجمن حقوق بشر بحرین نیز از روشهای گوناگون و متنوع رژیم آل خلیفه برای سرکوب و نقض حقوق بشردر بحرین و شکنجه معترضان زندانی پرده برداشته است. وی 21 روش را در این زمینه برشمرده است که مواردی همچون بی توجهی و عدم رسیدگی به وضعیت زندانیان بیمار و مجروح، جلوگیری از دسترسی زندانیان به آب شرب سالم، ممانعت از استفاده زندانیان از نور آفتاب، ضرب و شتم و تهدید آنها و خانواده هایشان در این دسته قرار می گیرند. به موازات سرکوب شدید زندانیان سیاسی بحرینی توسط رژیم آل خلیفه، این رژیم سرکوب نهادها و مؤسسات انقلابی در کشور را نیز به پیش می برد. در همین ارتباط، اخیرا رژیم آل خلیفه مدعی شد که جمعیت وعد از تروریسم حمایت می کند. دادگاه استیناف بحرین اعلام کرد که جمعیت وعد با جمعیت وفاق ملی اسلامی که پیشتر منحل شده است، اعلام همبستگی کرده است. درست به همین دلایل، دادگاه استیناف بحرین که در واقع تحت تأثیر القاءات آل خلیفه قرار دارد، حکم انحلال جمعیت وعد را تأیید کرد. همچنین ابراهیم الشریف موسس سنی مذهب و سکولار این جمعیت توسط دادگاه آل خلیفه به اتهام تحریک علیه نظام به زندان محکوم شد. (گزارش تحلیلی مجازات دسته جمعی زندانیان سیاسی بحرین، رامین حسین آبادیان ، خبرگزاری مهر، 11 آبان 1396)

البته چنین بنظر می رسد که رژیم آل خلیفه نیز بواسطه دستگیری و بازداشت و یا تهدید رهبران اصلی معترضان نظیر شیخ علی سلمان و شیخ عیسی قاسم و منحل کردن گروه ها و احزاب اصلی منتقد ، از قدرت و توانمندی خود در کنترل اوضاع مطمئن شده است و تلاش چندانی برای تغییر رویه خود در قبال معترضین نخواهد کرد. بعنوان مثال، در هفته های اخیر، ماموران آل خلیفه 10 نفر از جوانان شیعه بحرینی را به بهانه دست داشتن در انفجاری تروریستی در منطقه “جد حفص” که به کشته و زخمی شدن 9 پلیس بحرینی انجامید، بازداشت و زندانی کردند. همچنین مجددا ماموران آل خلیفه برای چندمین بار به منزل آیت الله شیخ عیسی قاسم هجوم برده اند و به تهدید ایشان و خانواده و یارانش پرداخته اند.

در مقابل این اقدامات، شاید تاکید همیشگی معترضان – بویژه بزرگترین گروه شیعه بحرینی یعنی جمعیت الوفاق الوطنی- بر مسالمت آمیز بودن اعتراضاتشان،حکومت آل خلیفه را دچار یک اشتباه محاسبه کرده که : پس احتمال وقوع هیچگونه اعتراضات سخت و احیانا مسلحانه ای در آینده وجود نخواهد داشت.

این محاسبه ، شاید در کوتاه مدت درست باشد، اما بنظر می رسد چنانچه حکومت بحرین نخواهد امتیازی(ولو اندک و نه چندان عمیق و چشمگیر) به معترضان بدهد و کماکان ، سیاست “سرکوب با مشت آهنین” را دنبال کرده و به هر بهانه ای به قلع و قمع و تشدید فشار بر منتقدان، بپردازد، ممکن است معترضان و منتقدان بحرینی، به صف مخالفان سرسخت حکومت بپیوندند و چاره ای جز دست بردن به اسلحه و تلاش برای براندازی نظام فعلی حاکم بر بحرین نداشته باشند.

فراموش نکنیم که رژیم سراسر استبدادی سرهنگ معمر قذافی در لیبی نیز، برای سالهای طولانی (بیش از 42 سال) به شدیدترین وجهی به سرکوب  و کشتار و شکنجه مخالفان و منتقدان می پرداخت و هیچ ابایی از افکار عمومی جهانی نیز نداشت ولی در نهایت با اعتراضات شدید و قاطع مردمی و البته مداخله طرف های خارجی به زیر کشیده شد و آن عاقبت شوم ، برای دیکتاتور لیبی رقم خورد.

البته شاید رژیم آل خلیفه، بواسطه حضور ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در این کشور و همچنین حمایت های برخی کشورهای منطقه نظیر عربستان سعودی، خیالش از دخالت خارجی علیه خود، تا حدود زیادی آسوده باشد. دولت عربستان سعودی به دلایل مختلف، از سیاستهای سرکوب‌گرانه و انعطاف‌ناپذیر علیه معترضین بحرین  و در راس آنها جمعیت الوفاق حمایت می‌کند. دلائل این امر را می توان چنین برشمرد :

 اولاً این کشور قاطعانه با هرنوع گسترش دموکراسی در منطقه که ممکن است خود رژیم سعودی را تحت فشار قرار دهد، مخالف است. ثانیاً ایدئولوژی وهابی پادشاه سعودی این کشور را در تقابل شدید با شیعیان عراق قرار می‌دهد و در صورت امکان، هرگز به راحتی با به قدرت رسیدن شیعیان در کشورهای همسایه کنار نخواهد آمد ثالثاً شیعیان بحرینی پیوند نزدیکی با شیعیان سعودی دارند به‌گونه‌ای که هر نوع موفقیت شیعیان بحرین به سرعت شیعیان سعودی را تحت تأثیر قرار می‌دهد (هرچند وضعیت سیاسی شیعیان سعودی متفاوت است و آنان در اقلیت هستند.) می‌گویند بیش از 45 درصد بودجه بحرین را عربستان سعودی تأمین می‌کند و در صورت صحت این امر، این موضوع باعث می‌شود تا عربستان بتواند به راحتی در امور داخلی بحرین دخالت کند. (فولر و فرانکه، شیعیان عرب، مسلمانان فراموش شده، انتشارات شیعه شناسی قم،  1384 : 301)

البته شیعیان بحرین معتقدند این امر مسبوق به سابقه بوده وسربازان ضدشورش سعودی در سال 1975 وارد بحرین شدند و به سرکوب شدید معترضان پرداختند. با عنایت به این قضایا و همچنین مواضع مقامات سعودی در تحولات سالهای اخیر بحرین، به نظر می‌رسد می‌توان این فرض را پذیرفت که سعودیها عامل قدرتمندی در ترغیب آل خلیفه به انعطاف‌ناپذیری علیه منتقدان و اتخاذ روشهای سرکوبگرانه علیه آنها هستند. (کاظمی دینان، سید مرتضی، علل خیزش شیعیان عرب حاشیه خلیج فارس، انتشارات شیعه شناسی قم، 1388 : 207)

 اما علیرغم هم موارد فوق الذکر، شرایط فعلی و واقعیات میدانی بحرین نشان دهنده آنست که هیچ تضمین صد در صدی و قطعی برای خودداری دائمی مخالفان از دست بردن به سلاح و شروع اقدامات مسلحانه علیه حکومت بحرین وجود ندارد.

بعبارت دیگر اگر شرایط به گونه ای پیش برود که منتقدان بحرینی به این نتیجه برسند که نظام فعلی بحرین، به هیچ وجه قابل اصلاح نیست و آل خلیفه قصد ندارد تا هیچ روزنه ای از  امید و تعامل را در این کشور بگشاید، یقینا فضا به سمت خشونت و درگیری مسلحانه و اقدامات تقابل جویانه خواهد رفت و شرایط را برای رژیم آل خلیفه ، به شدت وخیم و هزینه زا خواهد نمود.

در این بین باید به این نکته مهم نیز عنایت داشت که انگ زدن به منتقدان و متهم کردن آنها به جاسوسی و خیانت و بر اندازی و یا  وابستگی به کشورهای دیگر(بویژه جمهوری اسلامی ایران) نیز دیگر ابزار موثری برای کشیدن ترمز اعتراضات و تحرکات معترضان نیست و جز هر چه بیشتر تیره شدن روابط بحرین با همسایه قدرتمندش، نتیجه ای در پی نخواهد داشت.

 

منبع:https://iiwfs.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟