مهاجران در اروپا؛ چالش همگرایی در قاره سبز

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
بحران پناهجویی و مهاجرت در کنار چالش های دیگری که اتحادیه اروپا با آن درگیر است، درصورت تداوم، این پتانسیل را دارد که زمینه اختلاف بیشتر و همچنین خروج کشورهای دیگری را از اتحادیه اروپا منجر شود. همچنان که در این زمینه، واسلاو کلاوس، رئیس‌جمهور سابق چک به دلیل مناقشات درباره سهمیه پذیرش پناهندگان در اتحادیه اروپا خواستار خروج کشورش از اتحادیه اروپا شده است.

اروپا بعد از جنگ جهانی دوم با چهار موج مهاجرتی روبرو بوده است که موج اخیر پس از بحران در سوریه و عراق بزرگ ترین آنها بوده است. این بحران همانند بحران اقتصادی اروپا توان ایجاد اختلافات درونی و به چالش کشیدن همگرایی را در این اتحادیه دارد.

ورود بیش از یک میلیون مهاجر از غرب‌ آسیا به اروپا در سال ۲۰۱۵ (بنابر گزارش رسمی سازمان ملل) همگرایی و اتحاد اروپایی را که پیش از این به سبب بحران مالی و رکود اقتصادی وارد چالش شده بود، در معرض آزمون جدی‌تری در زمینه کارآمدی این اتحادیه در زمانه بحران قرار داده است. در مواجهه با بحران پناهجویان، کشورهای اروپای شرقی موضع سرسختانه ای دارند و با استدلال هایی همچون عدم تجربه کافی در پذیرش پناهجویان، ضعف اقتصادی، تهدیدهای تروریستی و عدم نیاز به نیروی کار در مقایسه با کشورهایی چون آلمان، اتریش و سوئد، با پذیرش پناهجویان به شدت مخالف اند.

هرچند به علت توافق اتحادیه اروپا با ترکیه در جهت بستن مسیر اصلی مهاجران از ترکیه به یونان، سیر مهاجران از منطقه غرب آسیا کاهش یافته است اما به دلیل تنش اتحادیه اروپا با ترکیه، این توافق می تواند هر لحظه لغو شود. پناهجویان از سه کانون عمده وارد اروپا می ‌شوند: پناهجویان چند کشور آفریقایی مانند اریتره و سومالی، سودان و لیبی (از مسیر لیبی)؛ پناهجویان سوری، عراقی و افغان از آسیا (از مسیر ترکیه و یونان)؛ و از درون خود قاره اروپا مهاجرانی از آلبانی، کوزوو و مقدونیه (از مسیر بالکان و مجارستان).

کمیسر مهاجرت اتحادیه اروپا نیز در این باره گفته است که توافق انجام شده برای تقسیم پناهندگان در این اتحادیه در سپتامبر 2015 یک تصمیم قانونی است و سه کشور  مجارستان، لهستان و جمهوری چک تا به حال به آن عمل نکرده‌اند.

از این رو رسیدگی به تخلف این کشورهای اروپایی به تازگی آغاز شده است. این روند می تواند به جریمه های پولی برای این سه کشور اروپایی منجر شود. دولت مجارستان در واکنش به این اقدام کمیسیون از اخاذی و رفتارهای غیراروپایی از طرف بروکسل سخن به میان آورده است. رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، پیش از این در سخنانی تاکید کرد که این سه کشور در چارچوب برنامه ها برای تقسیم مجدد حدود 160 هزار پناهنده در اتحادیه اروپا بیش از یک سال است که هیچ پناهنده‌ای را نپذیرفته اند. از این رو ما هیچ انتخاب دیگری نداریم به جز اینکه امروز تحریم ها علیه این سه کشور را اجرایی کنیم.

براساس توافق انجام شده بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا که 18 ماه قبل به تصویب رسیده است، باید در مجموع حدود 160 هزار پناهنده از ایتالیا و یونان در دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا تقسیم شوند. حال آن که تاکنون تنها ۲۱ هزار پناهجو در این کشورها پذیرفته شده‌ است. جمهوری چک، مجارستان، لهستان رومانی و اسلوواکی از جمله کشورهایی بودند که مخالف این طرح بودند و به آن رأی منفی داده‌اند.

پیش از این اتحادیه اروپا با کنوانسیون دوبلین که در سال 1997 اجرایی شد با پناهجویان رفتار می کردند که براساس آن هر پناهجویی که وارد خاک اتحادیه اروپا شود، باید در اولین کشور عضو این اتحادیه که در آن پا می‌گذارد، درخواست پناهندگی کند و کشور مورد درخواست موظف است که پس از بازرسی های لازم، برای کسانی که مشخص می شد حقیقتاً در حال فرار از جنگ یا سرکوب هستند، فرآیند اعطای پناهندگی را آغاز کند. اما در حال حاضر با افزایش موج افرادی که خواهان پناهندگی در این کشورها هستند این کنوانسیون کارایی خود را از دست داده است و از این رو طرح تقسیم پناهجویان پیش آمده است که آن هم نتوانسته چالش مورد نظر را مدیریت کند.

در حال حاضر ورود مهاجران و پناهجویان به اتحادیه اروپا در کنار چند فرصت، آن را با چالش های تشدید واگرایی و تضعیف همگرایی،تعلیق پیمان شنگن، ایجاد شکاف میان اعضای اتحادیه، ناامنی اقتصادی و بحران های اجتماعی، گسترش تهدید تروریسم، چالش نظام تامین اجتماعی، چالش ادغام و گسترش نژاد پرستی و هم چنین تغییر ترکیب جمعیتی و رشد احزاب ملی ‌گرای افراطی روبرو است.

این در حالی است که از فرصت های حضور پناهجویان در کشورهای اتحادیه اروپا می توان به جذب نیروی کار ماهر در حالی که این کشورها در حال از دست دادن جمعیت جوان خود هستند، رسیدن به سازوکاری  واحد در زمینه مهاجرت و پناهجویی برای رهایی از چالش های آینده آن و همچنین فرصتی برای نمایش یک اروپای هنجاری و بشردوست استفاده کرد.

اما به نظر می رسد اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن بیش از آن که حامی قوانین حقوق بشری و انسان دوستانه باشند، در عمل نمی توانند از پس این موضوع برآیند و از اراده کافی برای حل مشکل مهاجران و پناهجویان برخوردار نیستند. به هر روی این اتحادیه دارای ثروت و فرصت های زیادی است که توان بازکردن دروازه کشورهای خود به روی آوارگان و پناهجویان را دارد. اما نبود اراده کافی، تعلل در شکل دادن قوانین مورد نیاز و عدم ایجاد هماهنگی و همکاری لازم در این زمینه باعث عقب افتادن این روند شده است.

باید اشاره کرد که تجربه های موفقی در منطقه غرب آسیا در رابطه با پذیرش و سازماندهی مهاجران و آوارگان در منطقه وجود دارد که باعث می شود به اراده و توان مدیریتی اتحادیه اروپا در مقابله با بحران مهاجران شک کرد. می توان به تجربه پذیرش بیش از  3 میلیون اتباع افغانی در ایران، پذیرش آوارگان فلسطینی در کشورهای اردن، مصر و لبنان و همچنین دیگر جنگ های منطقه و پذیرش آوارگان جنگی از کشورهای منطقه اشاره کرد.

 بحران پناهجویان آزمونی جدی برای توان مدیریتی اتحادیه اروپا در مقابل از هم گسیختگی و روندهای واگرایی است. اختلاف‌نظرهای بنیادین کشورهای اروپایی در قبال مسأله پذیرش یا عدم پذیرش پناهجویان و مهاجران که از نظر آنها به مشکلات اقتصادی و اجتماعی ناشی از بحران اقتصادی دامن می‌زند، اتحادیه اروپا را در معرض انشقاق و واگرایی قرار داده است. در شرایطی که مشکلات موجود در اتحادیه اروپا بویژه مشکلات اقتصادی، این اتحادیه را در مسیر واگرایی قرار داده است ، بحران مهاجرتها که خود هزینه های مالی را بر جوامع پذیرنده ، تحمیل می نماید، روند واگرایی در قاره سبز را تشدید  خواهد نمود .  همزمان با اولین سالگرد همه‌پرسی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، موضوع خروج جمهوری چک از این اتحادیه تحت تاثیر عدم مدیریت بحران مهاجران مطرح می شود.

مطرح شدن خروج جمهوری چک به عنوان کشوری کوچک از اتحادیه اروپا در کنار بازیگری تاثیرگذار مانند بریتانیا به این معنی است که اتحادیه اروپا از کارآمدی پایینی نزد اعضا خود برخوردار است که این مسئله خود به تئوری دومینوی خروج جلوه‌ عملی خواهد داد.

منبع:http://alwaght.com/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *